پدر! مادر! ما متهمیم!
حسن دادخواه (فعال مدنی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2450
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


سیاسیون مشارکت‌خواه میانداری می‌کنند

توپ در زمین شورای نگهبان

همدلی|  دلاور احسانی: بعد از ثبت‌نام داوطلبان ریاست‌جمهوری مواضع گروه‌های سیاسی صورت‌بندی جدیدتری به خود گرفته است. به رغم انتقادهایی که به حضور بی‌برنامه و آشفته داوطلبان ریاست‌جمهوری شد، نیمه دیگر این حضور شورای نگهبان را در وضعیت تصمیم قرار داده است. مصاحبه صداو سیما با جنتی گویای فشاری است که از سمت فعالان سیاسی بر این نهاد آمده و جنتی کهنسال را جلو دوربین ظاهر کرده تا بگوید ما مسیر مستقیم خود را می‌رویم. این اظهارات در حالی است که در روزهای گذشته بیانیه‌ای مشابه روزنه‌گشاها در انتخابات مجلس، منتشر شد و در آن بر لزوم باز شدن فضای سیاسی و ایجاد زمینه حضور داوطلبان با سلایق مختلف مورد نظر بوده است. دیروز نیز رسانه نزدیک به “علی شمخانی” با ادبیات دیگر همان نکات را مطرح کرد که مشابهت این دو نشان از آخرین تلاش‌های سیاسیون برای توصیه به تغییر رویه در تایید صلاحیت‌ها دیده می‌شود. “نورنیوز” نوشت : «تکرار سومین انتخابات پی در پی در جمهوری اسلامی ایران با حد نصاب مشارکت زیر ۵۰ درصد، اگر چه همچون دو دور اخیر، توجیه کنندگان خود را پیدا خواهد کرد، اما همانگونه که اشاره شد توجیهی بیش نخواهد بود و پیام‌ها و معنا‌های ناخوشایندی را القا می‌کند.»
نورنیوز، که در سال‌های گذشته، همزمان با مسئولیت علی‌شمخانی مواضع او را بیان کرده در ادامه این مطلب آورده: « چهره‌ها یا نامزدهای اصلی طیف‌های مختلف سیاسی که در انتخابات حضور پیدا کرده اند، عمدتا افراد شناخته شده، با سابقه و کارنامه‌دار هستند. شایسته است که روند کار در ایستگاه دوم و در محضر حقوق‌دانان و فقهای محترم شورای نگهبان به‌گونه‌ای پیش رود که نه تخطی از قانون صورت بگیرد و نه جریان‌های کلان سیاسی در کشور از داشتن نامزد اصلی، مطلوب و اختصاصی محروم شوند.»
در همین حال بیانیه 151 نفر از «اندیشمندان و فعالان سیاسی و مدنیِ دغدغه‌مند توسعه و مردمسالاری در ایران» نیز در این باره به مسائل مختلف پیش‌روی توسعه و مشکلات موجود اشاره کرده و خواستار توجه به موضوع مشارکت در انتخابات آینده شده است.
در این بیانیه که با امضای برخی چهره‌های برجسته سیاسی و اجتماعی همچون محمدجواد ظریف، مقصود فراستخواه، ماشاء‌الله شمس‌الواعظین و محمد آذری جهرمی منتشر شده، دغدغه غالب اکثریت سیاسیون مورد توجه قرار گرفته است. در بخشی از این بیانیه آمده:« تداوم مشارکت پایین (مشابه سه انتخابات گذشته) و بحران نمایندگی سیاسی می‌تواند به افزایش تهدیدهای امنیت و بقا از داخل و خارج بیانجامد و در تبدیل توسعه پایدار و گشایش به اولویت‌های نظام سیاسی تاخیر بیندازد.»
در بخش دیگری از این بیانیه به مشکلات موجود پرداخته شده که زبان اصولگرایان میانه رو و اصلاح‌طلبان را تداعی می‌کند، قشری که با آمدن لاریجانی، شریعتمداری و جهانگیری به انتخابات ریاست‌جمهوری می‌خواهد فصل مشترک این نامزدها را در برهه زمانی تایید صلاحیت‌ها نمایندگی کند. این بیانیه در ابراز این دغدغه‌ها آورده: «تحریم‌های خارجی و دوقطبی‌گرایی و سیاست تهدید و منازعه در دوسوی طیف سیاسی، به ویژه از سال ۹۷، بر زندگی عادی ایرانیان فشار سهمگینی وارد کرده است. وقت تقویت کنشگریِ مرزی و میانه اصلاح‌گر، دوراندیش، توافق‌ساز، بهبودبخش زندگی و حلالِ مسائل است. عموم ایرانیان ذی‌نفعِ زندگی بهتر و آرامش و رشد و ثبات و گشایش تدریجی‌اند. از معلم و والدین و کارگر و کارمند و دانشجو و پرستار تا هنرمند و پزشک و کشاورز و استاد دانشگاه و روحانی و کارفرمای تولید و خدمات، طالب آرامش و زندگی بهتر و گشایشند. زندگی‌شان اما در میانه دو لبه ستیزگر و حذف‌گرای سیاسی قربانی می‌شود. «تحریم‌های اقتصادی» از یک‌سو و «خالص‌سازی»‌های کاهنده مشارکت سیاسی از سوی دیگر نیز قیچیِ ضدزندگیِ دیگری ساخته است. این دو لبه قیچی عملا به کاهش رغبت گروه بزرگی از هم‌وطنانمان برای مشارکت انتخاباتی و نیز فرسایش زیرساختی، ضعیف‌تر شدن توان متشکل جامعه ایران، فقر و نابرابری، بی‌افقیِ سیاسی، مهاجرت، نارضایتی فزاینده و بغرنج شدن مسائل ایران انجامیده است.»
این بیانیه افزوده:«در چنین شرایطی، راه گشایش و توافق‌های جدید از تقویت اصلاح‌گریِ میانه پل‌ساز در سیاست رسمی و جامعه می‌گذرد و نه تشدید دوقطبیِ خشونت‌پرور. وقت به‌رسمیت‌شناسیِ تکثر و پذیرفتنِ اقلیت بودن یکایک نیروهای سیاسی است و نه ادعای اکثریتِ  ناموجود.»
بعد از ثبت‌نام اغلب گروه‌های سیاسی به نظر می‌رسد مطالبه تایید صلاحیت، حاکمیت را در آزمون جدیدی قرار داده است. اگر در انتخابات مجلس تردید از طرف مردم مانع اولیه ثبت‌نام‌ها بود اما این بار بسیاری از نامزدها به شکل غیرمتعارف و هیجان‌زده‌ای در حضور از یکدیگر سبقت گرفتند. میانه‌روها با علی لاریجانی‌، محمد شریعتمداری آمدند. تندروها و نواصولگراها نیز با سهم بسیار بالا افرادی چون سعید جلیلی، علیرضا زاکانی و محمدمهدی اسماعیلی را به میدان فرستادند. اصولگرایان نیز با آمدن قالیباف و پورابراهیمی و نیکزاد این طیف را پوشش دادند. حتی نام افراد مستقلی همچون محمدحسن‌نامی و حسن سبحانی در این میان به چشم می‌خورد. از این رو جریان‌های سیاسی در قبال این دست‌ و دلبازی و حضور که به هیجان غیرمعمولی شباهت داشت، شورای نگهبان را مقابل این پرهیز از قهر و استقبال گسترده مسئول می‌دانند. بیانیه‌ها و اظهارنظرهای روزهای گذشته توپ را در زمین شورای نگهبان انداخته است. اما جنتی دبیر شورای نگهبان در مصاحبه با صداوسیما اینگونه اظهارنظر کرده که: « در مورد تایید صلاحیت ها کسی جرئت نمی‌کند به ما فشار بیاورد. ما یک خط مستقیم را انتخاب کرده‌ایم و آن را ادامه می‌دهیم.» این گفته‌ها که صدا و سیمای در تصاحب جبهه پایداری آن را منتشر کرده در نگاه اول مفهوم رد صلاحیت‌ها به روش گذشته را تداعی می‌کند، روشی که در نهایت نه مشارکت را به حرکت در می‌آورد، نه سیگنال تغییر به جامعه و سیاسیون می‌هد. باید دید آخرین تلاش راهگشاها و مطالبه سیاسی گروه‌ها به در بسته خواهد خورد یا روزنه‌ای هر چند کوچک ایجاد می‌شود؟ و سوال مهمتر اینکه در صورت تایید صلاحیت نفرات فعلی، مردم را به یک مشارکت نسبتا بالاتر از سال 1400 ترغیب خواهد کرد؟