کارشناسان تاکید میکنند که بازار سرمایه از ماموریت اصلی خود غافل شده است
بورس میتازد ، اما تولید در جا میزند
همدلی| فاطمه آقاییفرد: قیمت دلار در اواخر هفته گذشته تا مرز 18 هزار تومان و یورو به بیش از 19 هزار و 500 تومان پیشروی کرد تا رکورد تازهای از ارزهای بینالمللی در روزهای اخیر شکسته شده و این موضوع با واکنش برخی از مسئولان نیز همراه شود؛ موضوعی که حتی با اظهارنظر دبیر تشخیص مصلحت نظام نیز همراه شده و محسن رضایی در توییتر خود نوشته است: «اگر به توصیههای دلسوزانه اقتصادی توجه میشد و نقدینگی بورس به سوی تولید هدایت میشد، تورم در ارز، طلا و مسکن پیش نمیآمد». وضعیت دلار و سایر ارزهای بینالمللی در حالی اینروزها عجیبتر از همیشه است که همواره کارشناسان و آگاهان اقتصادی بر این نکته تاکید کردهاند که سیل نقدینگی به هر سویی هدایت شود، خرابیها و البته گرانیها در همان نقطه به جا میماند؛ مثل خرابیهایی که اینروزها با ورود سنگین نقدینگی در بازار مسکن، خودرو، طلا و ارز ایجاد شده؛ سکه مدتهاست که از کانال هفت میلیون تومانی به پایینتر افت نمیکند و متوسط قیمت هر متر مربع واحد مسکونی نیز در تهران به حدود 17میلیون تومان رسیده؛ همین چند روز پیش بود که یکی از مشاوران املاک در غرب تهران به «همدلی» گفت: «قیمت هر متر مربع واحد مسکونی قدیمی در این منطقه 15میلیون تومان و نوساز 30 میلیون تومان است»؛ درست یک هفته بعد از این آمار قیمتی توسط این مشاور املاکی بود که اتفاق عجیب دیگری در اینباره افتاد، چند روز بعد یکی دیگر از مشاوران املاک در همان حوالی به «همدلی» از رسیدن قیمت هر متر مربع واحد مسکونی نوساز به 40 میلیون تومان خبر داد؛ اتفاق عجیبتر آنکه طی همین چند روز قیمت هر متر مربع خانه حدودا 20 تا 30 ساله به 30 تا 35 میلیون تومان رسید و این قیمتها همچنان از سوی این املاکیها ارائه میشود.
این در حالی است که کارشناسان همواره در سالهای گذشته یکی از دلایل رشد عجیب و غریب قیمتها در این بازار را هجوم پولهای سرگردان به بازارهای موازی و نبود مقصدی جذاب در سایر بازارها مثل بورس عنوان کردهاند، اما حالا درست در روزهایی که بورس میرود تا دو میلیون تومان را فتح کند باز هم شاهد خبرهایی در زمینه بالا رفتن نجومی قیمت در بازارهای مسکن، خودرو و ارز هستیم.
حدود دو هفته پیش بود که آمار برخی از شرکتها که دارای مجوز از سازمان بورس و اوراق بهادار هستند از افزایش حجم نقدینگی در بازار سرمایه خبر دادند؛ آنطور که آمارهای 14 روز پیش نشان میدهد فقط طی 40 روز گذشته حدود 30 هزار میلیارد تومان پول تازه وارد بورس شده که این موضوع در رشد اخیر بازار سرمایه اهمیت زیادی دارد. این در حالی است که در سالهای گذشته این بازار از رونق زیادی برخوردار نبود و همواره فعالان بورس منتظر رسیدن روزهایی بودند که سرمایهگذاران سایر بازارها با آگاهی و شناخت از این بازار وارد بورس شده و سرمایههای خود را از دلار و سکه خارج کنند تا شاهد افزایش قیمت سهام شرکتها و سودهای دلچسبی شوند؛ سهیل، یکی از فعالان قدیمی بازار سرمایه در اینباره به «همدلی» میگوید: «امروز در کانالهای بورس شاهد بیش از پنج هزار کاربر هستیم، ما در سال 95 لحظهشماری میکردیم تا تعداد بازیگران این بازار به چهار هزار نفر برسد تا بازار یک تکانی به خود بدهد، اما حالا روزی 10 هزار میلیارد هم نقدینگی به این بازار وارد شود، تعجب نمیکنیم؛ اینروزها را قدر بدانیم». چند وقت پیش هم علی سعیدی، عضو هیات مدیره سازمان بورس از انتظار برای تزریق نقدینگی حدود چهار هزار تومانی در بازار سرمایه خبر داد که همگی از حکایت از رونق اینروزهای بازار بورس در مقابل سایر بازارها دارد؛ همین دیروز بود که شاخص با 36 هزار و 107 واحد رشد به رقم یک میلیون و 189 هزار واحد رسید و حالا بازیگران این بازار به رسیدن شاخص روی رقم دو میلیون تومانی چشم دوختهاند.
اما رشد بورس به هر دلیلی که باشد، اینروزها در حالی تبدیل به یکی از هیجانانگیزترین خبرهای داغ اینروزهای اقتصادی شده و برخی با نگاهی به این دماسنج اقتصادی حال و روز دیگر شاخصهای اقتصادی را نیز در وضعیت مناسب توصیف میکنند که به نظر میرسد نقدینگی جمع شده در این بازار به کار تولید نیامده و عجیبتر اینکه قیمت دلار و سکه نیز در چهارراهاستانبول همچنان میتازد؛ به گونهای که این پرسش در میان اذهان عمومی مطرح شده که بالاخره افزایش قیمت دلار تا کی و کجا ادامه دارد؟ این پرسش در کنار رشد بازار سرمایه و حرکت جهشی ارزش سهام شرکتهای بورسی برای ثبت رکورد شیرینی دیگر برای فعالان با این نگرانی در میان آگاهان اقتصادی همراه شده که نقدینگی اگر چه وارد چرخه معاملات میشود و به لطف کفه سنگین تقاضا ارزش سهام شرکتها ره چند ساله را چند روزه یا چند هفتهای طی میکنند، اما حال تولید همچنان نامساعد است.
آنطور که کارشناسان بازار سرمایه میگویند، سیاستهای کلان اقتصادی کشور باید در مسیر افزایش تولید ناخالص ملی قرار گیرد زیرا در صورت عدم تحقق تولید مناسب، سیستم پولی و مالی (بانک مرکزی) کشور ناگزیر خواهد بود این حجم بدهی (نقدینگی) را با بهای کمتر تسویه کند و هیچ راهکاری غیر از افت ارزش پولی ملی در این مسیر وجود نخواهد داشت.
تبعات افت ارزش پول ملی نیز برای همه روشن است؛ افزایش قیمت کالاهای اساسی و کاهش قدرت خرید که طی سالهای گذشته بارها نتیجه منفی آن برای ما ثابت شده، در این میان افزایش قیمت مواد اولیه تولید نیز باعث شده تا بسیاری از کالاهای مصرفی از سبد خرید اقشار ضعیف و حتی متوسط خارج شود. به نظر میرسد رویای گستردگی جایگاه بازار سهام میان عموم مردم طی دو سال اخیر محقق شده و مشارکت شگفتآور معاملهگران خرد در بورس تهران به اوج رسیده است.
این فرصت استثنایی اما با نوعی بیعملی همراه شده و نتوانسته نقش واقعی بورس در اقتصاد را محقق سازد.
به عبارت دقیقتر، به جای آنکه در بازار سرمایه از طریق عرضههای اولیه، بالا رفتن سهام شناور و افزایش سرمایه شرکتها به تولید کمک شود، عمدتا جنبه سفتهبازی و رشد شاخصهای بورس مورد توجه قرار گرفته و از ماموریت اصلی غفلت شده است.
این در حالی است که طی سالهای گذشته کارشناسان اقتصادی برای سالهای متمادی تاکید میکردند ورود پولها به بازارهای سفتهبازی برای اقتصاد مخرب است.
یعنی بازارهایی مثل ارز، سکه و حتی خرید و فروش ملک (نه ساخت) که عملا کمکی به تولید و رونق اقتصادی نمیکند یکی از معضلات اقتصاد است. بنابراین، همواره سرمایهگذاران برای ورود به بورس تشویق میشدند، زیرا پولها در بازار سهام میتواند به بخش تولید کمک کند.
اما این توصیه بر اساس تصوری کلی از یک بورس کارآ و در خدمت تولید معنادار است، نه بازار سهامی که صرفا در آن سفتهبازی انجام میشود.
به عبارت دقیقتر، زمانی که بورس در دنیا شکل گرفت با هدف تامین مالی بنگاهها و مشارکت مردمی در تولید بود. به این ترتیب، بنگاههای اقتصادی میتوانستند با ورود به بازار سهام بخشی از سرمایه مورد نیاز خود را از پساندازهای خُرد تامین کنند.
سپس برای رونق ادامهدار این بستر تامین مالی، بازار ثانویه سهام شکل گرفت که به نقدشوندگی دارایی سرمایهگذاران کمک کند. یعنی بازار ثانویه، یا همان چیزی که در آن فقط برگههای سهام معامله میشود نوعی سفتهبازی است که راه را برای کمک مالی به تولید واقعی هموار میکند.
اما برخورد ما با بازار سرمایه ویترینی بوده است و عمده پولها در بورس به جای تامین مالی شرکتها، صرف خرید و فروشهای سفتهبازی در بازار ثانویه میشود.
حالا در حالی سال جاری از سوی مقام معظم رهبری «جهش تولید» نامگذاری شده که در این راستا کارشناسان همواره بر این نکته تاکید میکنند که بازار سرمایه با توجه به پتانسیلی که دارد میتواند به تحقق این شعار کمک بسیاری کند؛ اما به شرطی که تمرکز این بازار روی تجهیز منابع مالی بخش خصوصی باشد.
اما آیا بورس اینروزها با رونقی که از خود نشان داده میتواند این جهش را رقم زده و روزهای تاریخی از خود به یادگار بگذارد؟
این در حالی است که کارشناسان همواره در سالهای گذشته یکی از دلایل رشد عجیب و غریب قیمتها در این بازار را هجوم پولهای سرگردان به بازارهای موازی و نبود مقصدی جذاب در سایر بازارها مثل بورس عنوان کردهاند، اما حالا درست در روزهایی که بورس میرود تا دو میلیون تومان را فتح کند باز هم شاهد خبرهایی در زمینه بالا رفتن نجومی قیمت در بازارهای مسکن، خودرو و ارز هستیم.
رد پای پولهای تازه در بورس و حال وخیم تولید
طی ماههای اخیر نقدینگی قابلتوجهی به سمت بازار سرمایه حرکت کرده، اما با این همه هنوز هم میتوان رد پای پولهای سرگردان را در بازارهایی چون مسکن، ارز، طلا، سکه و حتی خودرو نیز دید، این یعنی پولی که وارد این بازار شده به جای تولید و افزایش عرضه کالاها در اختیار سفتهبازی قرار گرفته است؛ حالا در حالی این رد پاها را از افزایش نجومی بازارهای موازی با بورس نیز به راحتی میتوان تشخیص داد که آمارهای زیادی هم از افزایش حجم پولهای سرگردان در بازار سرمایه حکایت میکنند.حدود دو هفته پیش بود که آمار برخی از شرکتها که دارای مجوز از سازمان بورس و اوراق بهادار هستند از افزایش حجم نقدینگی در بازار سرمایه خبر دادند؛ آنطور که آمارهای 14 روز پیش نشان میدهد فقط طی 40 روز گذشته حدود 30 هزار میلیارد تومان پول تازه وارد بورس شده که این موضوع در رشد اخیر بازار سرمایه اهمیت زیادی دارد. این در حالی است که در سالهای گذشته این بازار از رونق زیادی برخوردار نبود و همواره فعالان بورس منتظر رسیدن روزهایی بودند که سرمایهگذاران سایر بازارها با آگاهی و شناخت از این بازار وارد بورس شده و سرمایههای خود را از دلار و سکه خارج کنند تا شاهد افزایش قیمت سهام شرکتها و سودهای دلچسبی شوند؛ سهیل، یکی از فعالان قدیمی بازار سرمایه در اینباره به «همدلی» میگوید: «امروز در کانالهای بورس شاهد بیش از پنج هزار کاربر هستیم، ما در سال 95 لحظهشماری میکردیم تا تعداد بازیگران این بازار به چهار هزار نفر برسد تا بازار یک تکانی به خود بدهد، اما حالا روزی 10 هزار میلیارد هم نقدینگی به این بازار وارد شود، تعجب نمیکنیم؛ اینروزها را قدر بدانیم». چند وقت پیش هم علی سعیدی، عضو هیات مدیره سازمان بورس از انتظار برای تزریق نقدینگی حدود چهار هزار تومانی در بازار سرمایه خبر داد که همگی از حکایت از رونق اینروزهای بازار بورس در مقابل سایر بازارها دارد؛ همین دیروز بود که شاخص با 36 هزار و 107 واحد رشد به رقم یک میلیون و 189 هزار واحد رسید و حالا بازیگران این بازار به رسیدن شاخص روی رقم دو میلیون تومانی چشم دوختهاند.
اما رشد بورس به هر دلیلی که باشد، اینروزها در حالی تبدیل به یکی از هیجانانگیزترین خبرهای داغ اینروزهای اقتصادی شده و برخی با نگاهی به این دماسنج اقتصادی حال و روز دیگر شاخصهای اقتصادی را نیز در وضعیت مناسب توصیف میکنند که به نظر میرسد نقدینگی جمع شده در این بازار به کار تولید نیامده و عجیبتر اینکه قیمت دلار و سکه نیز در چهارراهاستانبول همچنان میتازد؛ به گونهای که این پرسش در میان اذهان عمومی مطرح شده که بالاخره افزایش قیمت دلار تا کی و کجا ادامه دارد؟ این پرسش در کنار رشد بازار سرمایه و حرکت جهشی ارزش سهام شرکتهای بورسی برای ثبت رکورد شیرینی دیگر برای فعالان با این نگرانی در میان آگاهان اقتصادی همراه شده که نقدینگی اگر چه وارد چرخه معاملات میشود و به لطف کفه سنگین تقاضا ارزش سهام شرکتها ره چند ساله را چند روزه یا چند هفتهای طی میکنند، اما حال تولید همچنان نامساعد است.
بورس غفلت میکند
با بالا رفتن شاخص بورس و هدایت جریان نقدینگی به بازار سرمایه این ذهنیت ایجاد شده است که جریان نقدینگی اگرچه وارد چرخه معاملات شده و ارزش سهام شرکتها یک شبه ره صدساله رفتهاند و این روند پیشبینی میشود که در روزهای آینده نیز پابرجا باشد، که همچنان خبری از منفعت لازم را به اقتصاد کشور نباشد؛ یعنی به جای آنکه این سرمایهها در جهت تولید قرار گیرد صرفا به معاملات سفته بازارانه محدود میماند.آنطور که کارشناسان بازار سرمایه میگویند، سیاستهای کلان اقتصادی کشور باید در مسیر افزایش تولید ناخالص ملی قرار گیرد زیرا در صورت عدم تحقق تولید مناسب، سیستم پولی و مالی (بانک مرکزی) کشور ناگزیر خواهد بود این حجم بدهی (نقدینگی) را با بهای کمتر تسویه کند و هیچ راهکاری غیر از افت ارزش پولی ملی در این مسیر وجود نخواهد داشت.
تبعات افت ارزش پول ملی نیز برای همه روشن است؛ افزایش قیمت کالاهای اساسی و کاهش قدرت خرید که طی سالهای گذشته بارها نتیجه منفی آن برای ما ثابت شده، در این میان افزایش قیمت مواد اولیه تولید نیز باعث شده تا بسیاری از کالاهای مصرفی از سبد خرید اقشار ضعیف و حتی متوسط خارج شود. به نظر میرسد رویای گستردگی جایگاه بازار سهام میان عموم مردم طی دو سال اخیر محقق شده و مشارکت شگفتآور معاملهگران خرد در بورس تهران به اوج رسیده است.
این فرصت استثنایی اما با نوعی بیعملی همراه شده و نتوانسته نقش واقعی بورس در اقتصاد را محقق سازد.
به عبارت دقیقتر، به جای آنکه در بازار سرمایه از طریق عرضههای اولیه، بالا رفتن سهام شناور و افزایش سرمایه شرکتها به تولید کمک شود، عمدتا جنبه سفتهبازی و رشد شاخصهای بورس مورد توجه قرار گرفته و از ماموریت اصلی غفلت شده است.
این در حالی است که طی سالهای گذشته کارشناسان اقتصادی برای سالهای متمادی تاکید میکردند ورود پولها به بازارهای سفتهبازی برای اقتصاد مخرب است.
یعنی بازارهایی مثل ارز، سکه و حتی خرید و فروش ملک (نه ساخت) که عملا کمکی به تولید و رونق اقتصادی نمیکند یکی از معضلات اقتصاد است. بنابراین، همواره سرمایهگذاران برای ورود به بورس تشویق میشدند، زیرا پولها در بازار سهام میتواند به بخش تولید کمک کند.
اما این توصیه بر اساس تصوری کلی از یک بورس کارآ و در خدمت تولید معنادار است، نه بازار سهامی که صرفا در آن سفتهبازی انجام میشود.
به عبارت دقیقتر، زمانی که بورس در دنیا شکل گرفت با هدف تامین مالی بنگاهها و مشارکت مردمی در تولید بود. به این ترتیب، بنگاههای اقتصادی میتوانستند با ورود به بازار سهام بخشی از سرمایه مورد نیاز خود را از پساندازهای خُرد تامین کنند.
سپس برای رونق ادامهدار این بستر تامین مالی، بازار ثانویه سهام شکل گرفت که به نقدشوندگی دارایی سرمایهگذاران کمک کند. یعنی بازار ثانویه، یا همان چیزی که در آن فقط برگههای سهام معامله میشود نوعی سفتهبازی است که راه را برای کمک مالی به تولید واقعی هموار میکند.
اما برخورد ما با بازار سرمایه ویترینی بوده است و عمده پولها در بورس به جای تامین مالی شرکتها، صرف خرید و فروشهای سفتهبازی در بازار ثانویه میشود.
حالا در حالی سال جاری از سوی مقام معظم رهبری «جهش تولید» نامگذاری شده که در این راستا کارشناسان همواره بر این نکته تاکید میکنند که بازار سرمایه با توجه به پتانسیلی که دارد میتواند به تحقق این شعار کمک بسیاری کند؛ اما به شرطی که تمرکز این بازار روی تجهیز منابع مالی بخش خصوصی باشد.
اما آیا بورس اینروزها با رونقی که از خود نشان داده میتواند این جهش را رقم زده و روزهای تاریخی از خود به یادگار بگذارد؟