بیانیه‌های بازنده و برنده انتخابات 1403
فروزان آصف‌نخعی (روزنامه نگار)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2452
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


فرعی دیدن

احسان گنجی (کارتونیست و منتقد هنری)
کنار گذاشتن چیزی که همه می‌بینند و رفتن به سراغ چیزهایی که از چشم همه دور مانده، اولین گامی است که هنرمند برای خلق اثر هنری لازم است بردارد. دستیابی به «دید فرعی»، درونی کردن و تبدیل آن به نوعی جهان‌بینی، برای حضور در دنیای هنر ضرورتی بنیادین و اجتناب‌ناپذیر است. علاوه بر آن، در عادت متفاوت دیدن –و نه لزوماً برتر دیدن- از آنجا که اتفاقات و روابط میان همه چیز به گونه‌ای غیرمعمول به نظر می‌آیند، ممکن است برای پیدا کردن سوژه‌های طنزآمیز الهام‌بخش و راهگشا باشد. فرعی دیدن بیش از همه احتمالاً برای کارتونیست‌ها تکنیکی کاربردی و مفید است.
این کارتون از کامبیز درمبخش مثال خوبی برای اشاره به اهمیت دید فرعی در خلق اثر هنری است. همان گونه که می‌بینید در اینجا کل ماجرای اعتراض عمومی به موضوع گرسنگی اجتماعی کنار گذاشته شده و کارتونیست سراغ تنها یکی از معترضین رفته تا او را به صورت ویژه مورد توجه قرار دهد. پیرمردی که حتی با وجود نان هم گرسنگی‌اش برطرف نمی‌شود! او به خاطر نداشتن دندان، نسبت به خواست عمومی مردم یک گام عقب‌تر است و کارتونیست هم به شکل واضحی او را جامانده از دیگران به تصویر درآورده! محرومیت از دندان، او را جبراً به داشتن یک زاویه دید فرعی نسبت به مسئله گرسنگی ناچارکرده، اما جنس تقاضای متفاوتی که پیرمرد داستان ما مطرح می‌کند تنها یک سوی استفاده از تکنیک «دید فرعی» است. سوی دیگر آن به شکل هوشمندانه‌ای از طرف خود کارتونیست رخ می‌نماید که توانسته این بار نه از روی جبر، که از روی شناخت و آگاهی چنین شخصیتی را در چنان موقعیتی کشف و همه این وقایع را از منظر او که حضوری فرعی دارد، روایت کند. این کار نوعی به اشتراک گذاشتن توانایی دید فرعی هنرمند با مخاطبان اثر است، آن هم آمیخته به طنزی بسیار مرغوب، با آلیاژی مناسب از جنبه‌های تراژیک و خنده‌آور حقیقت! طنز مکتشفانه کامبیز در این کارتون، علاوه بر شیرینی و تلخی همزمانی که در کام بیننده ایجاد می‌کند به شکلی مضحک، عمق فاجعه اقتصادی را در یک جامعه هشدار می‌دهد.
نکته تکنیکی جالب توجه دیگر در کارتون درمبخش این است که او به چهار روش (به عبارتی به همه روش‌های ممکن) توانسته با ایجاد تمایز میان کاراکترها، از زاویه دید فرعی‌اش بهره ببرد. یک بار به صورت موقعیت، یعنی با جدا کردن یک نفر از جمع مردم و سپس با رنگ متفاوتی که به یکی از تابلوها داده تا ضمناً بر خواسته‌ای که از آن طریق مطرح شده تأکید کند. همچنین فرد موردنظر نسبت به همه آدم‌های دیگر- که قیافه‌های راست و یکسان دارند- اندام خمیده‌ای دارد که این باعث شده او از نظر فرم و شکل هم با دیگران متمایز باشد. علاوه بر اینها، تابلوی موجود در دست پیرمرد از تابلوهای دیگر اندازه‌ای بزرگتر دارد تا به این ترتیب، کارتونیست از همه امکانات موجود برای ایجاد تمایز بهره برده باشد!