تظاهر به ارزشهای نظام، مقدمهای بر مفاسد
محسن صنیعی (عضو هیات علمی دانشگاه)خبر ممنوع ازکاری محمدرضا حیاتی گوینده باسابقه اخبار صدا و سیمای جمهوری اسلامی، فقط به خاطر گفتن اینکه من از فلان خواننده قبل از انقلاب، خوشم میآید، خبری ناخوشآیند است.
این خبر شایسته تحلیل است عمدتا از جهت تاثیراتی که بر رویه حاکم بر ارزشگذاریهای کشور دارد. چون یک نفر گفته است که من از فلان خواننده قبل از انقلاب خوشم میآید، پس حتی اگر سرمایه انسانی با ارزشی باشد و تخصص خوبی هم داشته باشد، کشور باید از آن محروم شود.
اگر احیانا، در مجموعه هیاتهای گزینش سراسر کشور، یکی از سئوالات این بشود که شما از کدام خواننده قبل از انقلاب خوشتان میآید و مصاحبه شونده هم بنا بر رعایت ظاهر را نکند و صادقانه نظرش را بگوید، در آن صورت کشور باید از بسیاری از متخصصانی که از قضا با سرمایه همین کشور، پرورش پیدا کردهاند، محروم شود. به قول یکی از اصحاب سیاست، شما سری به دفتر پسران و دختران خود بزنید ببینید چه خبر است. به قول معروف اگر قرار شود که مست گیرند، در شهر هر آن که هست گیرند.
نتیجه این رویه ارزشگذاری، گسترش فضای تظاهری میشود که یکی از مهمترین مفاسد اجتماعی است.
این روزها همزمان در کشور، محاکمه پرونده فساد مربوط به بعضی از افراد شاخص در قوه قضاییه در حال انجام است، این افراد ممکن است در بدو ورود به دستگاه قضایی، افراد سالمی بوده باشند ولی از آن زمانی که به پرونده فساد مالی کشیده شدهاند، قطعا ارتباطشان با دستگاه قضایی و به طور کلی با نظام، یک رفتار متظاهرانه بوده است.
چون طبیعی است که اگر به محض شروع فساد، خود را در حال تظاهر به فساد نشان میدادند، دستگاههای بازرسی قوه قضاییه و دیگر نهادهای نظارتی عکسالعمل نشان میدادند ولی این افراد، برای ماندن در جایگاه خود و ادامه روند فساد مالی، راهی جز ظاهرسازی نداشتهاند. یا آن که در مصاحبه دیروز سخنگوی قوه قضاییه، حکم اعدام عامل نفوذی سیا و موساد که افشاکننده وضعیت نیروهای سپاه قدس و محلهای تردد شهید سرلشگر قاسم سلیمانی بوده است، مطرح شد.
آیا چنین نفوذیهایی، جز با ظاهرسازی میتوانند به سریترین اسرار نظام دسترسی پیدا کند؟
گسترش رویه تظاهر و ریا، کار را برای کسانی آماده میکند که برای منافع خود حاضرند ظاهری با همه عناصر مورد نظر و تبلیغ نظام نشان دهند. یکی از آشنایان، سالها پیش میگفت که از من پرسیدند که فلانی، چرا دیگر حزباللهی نیستی؟ گفت به آن نفر گفتم که اگر حزباللهی بودن به ریش و یک انگشتر عقیق است، الان به بازار میروم و انگشتر را خریداری میکنم و یک هفته صبر کن، یک حزباللهی کامل میشوم.
نتیجهگیری: حاکمیت ارزشگذاری بر اساس تظاهر، نتیجهای جز از دست دادن سرمایههای با ارزش ولی صادق و پروبال دادن به افراد متظاهر ولی فاسد نخواهد داشت.
این خبر شایسته تحلیل است عمدتا از جهت تاثیراتی که بر رویه حاکم بر ارزشگذاریهای کشور دارد. چون یک نفر گفته است که من از فلان خواننده قبل از انقلاب خوشم میآید، پس حتی اگر سرمایه انسانی با ارزشی باشد و تخصص خوبی هم داشته باشد، کشور باید از آن محروم شود.
اگر احیانا، در مجموعه هیاتهای گزینش سراسر کشور، یکی از سئوالات این بشود که شما از کدام خواننده قبل از انقلاب خوشتان میآید و مصاحبه شونده هم بنا بر رعایت ظاهر را نکند و صادقانه نظرش را بگوید، در آن صورت کشور باید از بسیاری از متخصصانی که از قضا با سرمایه همین کشور، پرورش پیدا کردهاند، محروم شود. به قول یکی از اصحاب سیاست، شما سری به دفتر پسران و دختران خود بزنید ببینید چه خبر است. به قول معروف اگر قرار شود که مست گیرند، در شهر هر آن که هست گیرند.
نتیجه این رویه ارزشگذاری، گسترش فضای تظاهری میشود که یکی از مهمترین مفاسد اجتماعی است.
این روزها همزمان در کشور، محاکمه پرونده فساد مربوط به بعضی از افراد شاخص در قوه قضاییه در حال انجام است، این افراد ممکن است در بدو ورود به دستگاه قضایی، افراد سالمی بوده باشند ولی از آن زمانی که به پرونده فساد مالی کشیده شدهاند، قطعا ارتباطشان با دستگاه قضایی و به طور کلی با نظام، یک رفتار متظاهرانه بوده است.
چون طبیعی است که اگر به محض شروع فساد، خود را در حال تظاهر به فساد نشان میدادند، دستگاههای بازرسی قوه قضاییه و دیگر نهادهای نظارتی عکسالعمل نشان میدادند ولی این افراد، برای ماندن در جایگاه خود و ادامه روند فساد مالی، راهی جز ظاهرسازی نداشتهاند. یا آن که در مصاحبه دیروز سخنگوی قوه قضاییه، حکم اعدام عامل نفوذی سیا و موساد که افشاکننده وضعیت نیروهای سپاه قدس و محلهای تردد شهید سرلشگر قاسم سلیمانی بوده است، مطرح شد.
آیا چنین نفوذیهایی، جز با ظاهرسازی میتوانند به سریترین اسرار نظام دسترسی پیدا کند؟
گسترش رویه تظاهر و ریا، کار را برای کسانی آماده میکند که برای منافع خود حاضرند ظاهری با همه عناصر مورد نظر و تبلیغ نظام نشان دهند. یکی از آشنایان، سالها پیش میگفت که از من پرسیدند که فلانی، چرا دیگر حزباللهی نیستی؟ گفت به آن نفر گفتم که اگر حزباللهی بودن به ریش و یک انگشتر عقیق است، الان به بازار میروم و انگشتر را خریداری میکنم و یک هفته صبر کن، یک حزباللهی کامل میشوم.
نتیجهگیری: حاکمیت ارزشگذاری بر اساس تظاهر، نتیجهای جز از دست دادن سرمایههای با ارزش ولی صادق و پروبال دادن به افراد متظاهر ولی فاسد نخواهد داشت.