قرنطینه بهتر است یا اختلاس
مازیار سوادکوهی-طنزنگار: بودن توی قرنطینه این خوبی رو داره که آدم هم کمتر کار میکنه و هم کمتر در جریان مسائل روز شهر و کشور و اینور و آن ور قرار میگیره. ضمن آنکه مجبور نیست بیخود و بیجهت وقتشرو توی خیابون و کوچه پسکوچهها تلف کنه. ما که توی این مدت هر چه فکر میکنیم میبینیم این قرنطینه چقدر برای ما خوب بوده. علاوه بر آنکه آدم جایی نمیره، میتونه بشینه توی خونهاش و کمی پسانداز کنه. راستش این پساندازها چون خیلی زیادند، گاهی به سرمان میزنه که بخشی از آنها رو در کارهای سازوساخت هزینه کنیم و بخشیرو هم اگر برای اقتصاد کشور زیان نداشته باشه و اخلال در مسائل اقتصادی نشه، برای خرید ارز و دلار و طلا و بورس هزینه کنیم که اینجوری هم میشه پولهای سرگردان رو وارد سیستم کار و تولید و بازار اولیه و ثانویه کرد تا ما هم سهمی در تولیدات کشور و توسعه و پیشرفت داشته باشیم. به نظر ما یکی از دلایلی که برخی از هموطنان عزیز وارد کارهای ساخت و ساز یا زدوبند میشن، فقط برای پیشرفت کشوره. مثلا همین آقای طبری، که تازه پست و مقام خیلی خوبی داشت، از نمونههای حی و حاضره. این طفلک میخواست با زدوبندهای اقتصادی برخی از جوانان جویای کار و نیازمند نان و مسکن رو به نون و نوایی برسونه. واقعا این جوری نیست که یک آدمی مثل ایشون اهل اختلاس باشد. اساسا اختلاس و ارتشا با زدوبند اختلاف عمدهای داره. کسی که اختلاس میکنه، توی کشور ما نیست، یعنی ما سراغ نداریم که توی این کشور خدایناکرده کسی اختلاس کرده باشه. فقط کافی است که به خبرهای کشورهای اروپایی و آمریکایی، خصوصا کشور آمریکا، از صداوسیمای ما گوش کنید، آن وقت متوجه میشوید که چقدر در این کشورها اختلاس میشه و روزانه چقدر از مدیران و مسئولان قضایی و اجرایی و اقتصادی و بانکی و فرهنگیشون مشغول فساد و اختلاس هستند. اینجا هر چه هست از روی اخلاص صورت میگیرد نه اختلاس. یا اگر ارتشایی هم انجام شده، آن هم از روی سهو و اشتباه بوده. مگر میشه توی کشور ما کسی اختلاس یا ارتشا کرده باشه، مگه میشه؟ مگه داریم. اینها همه کار رسانههای معاند است که از کاه کوه میسازند. حالا به نظر شما کسی که با خلوص نیت برای انجام کار خیری مثلا چند دستگاه آپارتمان در بالای شهر تهران یا در بابلسر میگیره، یا به دلیل امکاناتی که داره، یک بنده خداییرو از مشکلات و زندان و حبس آزاد میکنه، آیا این آدم، آدم بدیه؟ نه که بد نیست، تازه خوب هم هست. مگه از قدیم نگفتند«ای که دستت میرسدکاری بکن/ پیش از آن کاز تو نیاید هیچ کار...» خب، اینها رو که آوردن دادگاه محاکمه کردند، اگه ما بودیم آنهارو محاکمه نمیکردیم، چون در همان نگاه اول میفهمیدیم که هدفشون کار خیر بوده، اینکه چند واحد کوچولو یا ناقابل را به عنوان حقالزحمه قبول کردند، از روی بزرگواری و کرمشون بوده، تازه، اینارو هم نمیخواستن بگیرن، ولی چون اونا اصرار کردند، پذیرفتند. شما به چهره اینها نگاه کنید. نه! نگاه کنید. اصلا از اینا بر میآد که آزارشون به یک مورچه برسه. نه که نمیرسه. اینها هر کاری میکنن، برای رضایت مردمه... خب، طبیعیه که توی این مملکت اگه یکی مردمدار باشه، بهش هزارتا تهمت میزنن. من خاضعانه از مسئولان غذایی میخوام که اکبرجان را آزاد کنند. آدم را برای کار خیر که دادگاهی نمیکنن. از قدیم گفتند که «در کار خیر هیچ استخاره نیست...» کار خیر هم حد و حدود نداره، یکی هم آزاد کردن زندانیان یا محکومینه... خوب، آقای طبری وقتی باعث میشه، کسی بتونه از کشور خارج بشه، بره پیش زن و بچههاش، کار بدی کرده؟ نه که نکرده... خوب، ما هم وقتی توی قرنطینه بمونیم وپولهامونو جمع کنیم، میتونیم وارد عرصه تولید و توسعه یا کار خیر بشیم. البته میترسیم که بیاییم کار خیر کنیم و مارو هم به جرم اختلاس و ارتشا زندونی کنند؛ البته میدونیم که اختلاس با ارتشا فرق داره، با این حال پس بهتره که توی قرنطینه باشیم و دچار اختلاس نشیم.