با شاعران امروز
حمیدرضا شکارسریسطر آخر
پایان
شعر خوبی شد
نامش؟
باران
بروم پنجره را باز کنم
نفسی تازه شود
چه هوای خنکی
بوی نمی!
ناگهان می بینم
که زمین کوچه
خیس باران شده است!
هی نوشتم ابر
هی نوشتم باران
هی نوشتم ابر
هی نوشتم باران
و نفهمیدم کِی باران آمد
کِی رفت؟
... آسمان
صاف به من زل زده است