همدلی در گفتوگو با دو کارشناس سیاست خارجی را نقد میکند
زمان بازنگری در روابط خارجی؟
همدلی| پیمان خاکسار: اواسط آذر ماه، پوتین تنها چند روز قبل از اینکه نامزدی مجدد خود را برای انتخابات ریاست جمهوری روسیه اعلام کند، درسفری یک روزه و شتابزده به امارات و عربستان رسانهها را به گمانهزنی درباره اهداف این سفر واداشت. برخی تحلیلها به این سو رفته بود که شاید پوتین میخواهد در این سفرشتابزده به مسائلی در خصوص انرژی بپردازد. پیشنهاد روسیه بر کاهش فروش یک میلیون بشکهای نفت عربستان و 500 هزار بشکهای روسیه با رفتار سخاوتمندانه آمریکا رو به رو شده بود. آمریکاییها با وارد کردن منابع خود به بازار تا حدودی نقشه روسیه را خنثی کرده بودند. قیمت انرژی که پس از جنگ اوکراین در کشورهای اروپایی و آمریکایی افزایش قابل توجهی داشت، شاید مسئله مهمی باشد که میتواند در دو طرف معادله ترامپ و بایدن در یک مواجهه آمریکایی و پوتین و رقیب احتمالیاش - دریک انتخابات از پیش تعیین شده روسی - نقش بازی کند. از این منظر سفر پوتین به عربستان و امارات در بحبوحه جنگ غزه میتوانست مهم باشد که لابی روسیه در کشورهای عربی دایره تاثیرگذاری بر حضور احتمالی ترامپ و آینده موفقیت او در انتخابات جنجالی آمریکا و کامیابی پوتین در انتخابات روسیه را در بر میگیرد. از این رو باید اینگونه تصور کرد بازی روسها با برگهایی چون جزایر سه گانه و شراکت آنها در مواضع ضد ایرانی اعراب برای اهداف بزرگتری تدارک دیده شده است.
اهداف بازی منطقهای روسیه
از سوی دیگر مواضع روسیه در قبال جنگ غزه برخلاف نزدیکی ژنتیک روسها با اسرائیل که حتی محکومیت حملات اسرائیل به غزه را نیز به همراه داشت، یک سیاست بداهه به سبک روسها در زمین غرب بود. این بار روسیه مهرههایش را در شطرنج سیاست بینالملل بهگونهای چیده است که بتواند با حرکت هر مهرهای دستاوردی را دنبال کند. گرچه روسیه دخالتی علنی از خود در جنگ غزه نشان نداده و سعی میکند جمعیت انبوه یهودیان روستبار اسرائیلی را از خود نرنجاند، اما میخواهد با حرکتهای حساب شده ابتکارعمل را در سمت اعراب و ایران به دست بگیرد. نقش میانجی معتقد به پروتکلها و قوانین بینالمللی، محکوم کردن کشتار در غزه و آب بستن تونلهای غزه که روسیه آن را یک جنایت جنگی میخواند، شاید بیش از همه، کشورهای عربی را خشنود کند که در قبال ناوهای آمریکایی سکوت ناگزیری را پیشه کردهاند.
از این منظر باید گفت روسیه با در دست داشتن کارت جنگ اوکراین و مواضع اسرائیل در این جنگ توانست نزدیکی به اعراب را با دو هدف عمده در آینده در دستور کار قرار دهد؛ نخست اینکه در رقابت احتمالی ترامپ و بایدن از اهرم انرژی برای فشار به دموکراتها در آمریکا بهره ببرد. دوم اینکه در شرایط تحریمی، انتخابات روسیه را با بهبود نسبی روابط اقتصادی با کشورهای عربی از سر بگذراند.
بنابراین شوک آور نیست اگر روسیه بخواهد نسیههایی که در حمایت از فلسطین و جهان اسلام کاشته، امروز نقد کند. اما پرسش این است؛ ایران در فرآیند بازی روسیه در منطقه چه نقشی خواهد داشت؟ این سوالی است که در درون ایران بیش از عرصه بینالمللی مطرح میشود. بیانیه مشترک اعراب و روسیه در مراکش که از ایران میخواهند برای موضوع جزایر سهگانه به پای میز مذاکره بیاید، صرفنظر از طرح روسیه در منطقه، چه پیام مشخصی برای ایران دارد؟ حرکت ایران به سوی شرق منافع ایران را تامین میکند یا ایران در سیاست موازنه میان اعراب و روسیه گرفتار شده است؟
نزدیکی به شرق منافع ایران را تامین نمیکند
«علی بیگدلی» کارشناس امور بینالملل و استاد دانشگاه در پاسخ به این سوالات به «همدلی» میگوید: « ما از ابتدا گوشزد کردیم که نزدیکی به شرق به نفع ایران نیست. مشخصا درباره روسیه هم هشدار دادیم. روسیه به لحاظ تارخی نشان داد کشوری نیست که ایران بخواهد به او اعتماد کند. چین هم به همین شکل باید در دایره تحلیل قرار بگیرد، چون بنای چین بر تجارت و اقتصاد و منافعی است که راهبردهایش را شکل میدهد. روسیه در شرایط تحریم قرار دارد و سعی میکند کشورهای عربی مثل عربستان و امارات را از دست ندهد. سفری که پوتین به امارات و عربستان برای تنظیم بازار نفت داشت، نشان داد روسیه تابعی شده از سیاستهای نفتی خلیج فارس. این مسئله جالبی است، اوپک پلاس روسیه را به عربستان بسیار نزدیک کرده است. نزدیکی به «بن سلمان» و نیاز به مراودات تجاری باعث شده این باج را به اعراب بدهد تا بتواند وضعیت اقتصادی خود را تا حدودی بهبود دهد. نزدیکی بن سلمان نیز برای تحت فشار قرار دادن آمریکاست. این دو سویه منافع روسیه و عربستان در منطقه به شکلی پیش میرود که بسیاری از روابط در منطقه را تحت تاثر قرار میدهد. »
بیگدلی درباره نگرش ایران به روابط به روسیه اینگونه یادآوری میکند که تحلیلگران بارها در پاسخ به این سیاست که میگویند« روسیه شریک استراتژیک ایران است » گفتهاند این تصور بسیار فراگیر و دربرگیرنده است و نمیتوان درباره روسیه به کار برد. تجربه نشان داد در قطعنامههایی که علیه ما صادر شد هم چین و هم روسیه آن را امضا کرده بودند. روسها بر اساس مستندات تاریخی نشان دادند که هیچ نوع تعهدات منطقهای و بینالمللی را قبول ندارند و سیاست عمومی و غالب آنها برمنافع یکطرفه است. نگاه روسیه به ایران همچون نگاه به کشورهای آسیای مرکزی است. ایران در نگاه روسیه تابعی از یک کلیت در سیاست است. اما ایران با نزدیک شدن به شرق شاید این انتظار را دارد که از وتوی این کشورها در شورای امنیت استفاده یا خود را در هژمونی شرق تعریف کند.»
بداههگی زیان آور در سیاست خارجی ایران
بیگدلی با اشاره به مشکلات موجود در سیاست خارجی ایران و راهبردهای غیرمنطقی در قبال کشورهای دیگر نیز تصریح میکند: « نوعی بداههگی در سیاست خارجی ما موج میزند که بسیار آسیبزاست. ما در سیاست خارجی بسیاری موردی عمل میکنیم و بر اساس هر موردی مواضعی اتخاذ میکنیم، در حالیکه مواضع سیاست خارجی یک کشور باید بر اساس یک استراتژی تعریف شده باشد. تصمیمهای آنی، موقت و عجولانه در سیاست خارجی هیچگاه پاسخگوی نیازهای ما بر اساس منافع ملی نخواهد بود.»
این کارشناس امور بینالمللی در آسیبشناسی سیاست خارجی ایران در قبال مسائل بینالمللی میگوید: « نگاه ارزشمحور و ایدئولوژیک ما به قوانین و قواعد ناظر بر روابط بینالملل موجب شده دچار آشفتگی و سرگردانی در سیاست خارجی شویم. از سوی دیگر با توجه به اینکه دستگاه دیپلماسی ما از نظر مفاهیم علم سیاست ومبانی دیپلماسی نوین ضعیف است، ناچاریم به رفتارهایی روی بیاوریم که منافع ما را تامین نمیکند. این موضوع مسبوق به سابقه است و در آینده نیز همینگونه خواهد بود. روسیه هم به دلیل نیازی که به شیخ نشینهای حاشیه خلیج فارس نیاز دارد منافع خود را به صراحت دنبال میکند. تا زمانی که در سیاست خارجی یک استراتژی تدوین شده نداشته باشیم، شرایط به همین منوال خواهد بود و روسیه و چین هم به راحتی منافع خود را در مسیر روابط دیپلماتیک با ایران دنبال خواهند کرد.»
فراموشی سیاست موازنه در سیاست خارجی
علی بیگدلی میافزاید: « پیستونی که باید سیاست خارجی را در ایران هدایت وتدوینگری کند، دچار مشکلات عدیده است. سیاست موازنه در سیاست خارجی ما وجود ندارد. ما فقط میخواهیم با عینک ایدئولوژی روابط خود را با کشورهای دیگر تنظیم کنیم که در دنیای جدید امکانپذیر نیست.
نوع نگاه ما به نظام بینالملل اشتباه است و به دلیل اینکه وارد قواعد بینالمللی نشدهایم نمیتوانیم درباره بسیاری از مسائل در دنیا وارد چالش و ایجاد گفت و گوهای جدی شویم. از این رو باید نگاهمان بر اساس واقعیتهایی که منافع ایران را در بر میگیرد، عوض شود. این شرایط اقتصادی در کشور محصول همین نگرشهاست. البته رفتار کشورهایی چون روسیه هم باید در همین راستا تفسیر شود. وقتی شطرنج بازی میکنید باید قواعد کلی را بلد یاشید تا بتوانید مهرههای خود را درست جابجا کنید.»
سیاست یک سویه با یک انتخاب
همچنین «قاسم محبعلی» دیپلمات و مدیرکل اسبق خاورمیانه وزارت امور خارجه، درباره بیانیه اخیر اعراب و روسیه نسبت به جزایر سه گانه به «انتخاب» گفته است: «مواضع اعراب مواضع ثابتی است که در زمانهای مختلف و در جلسات مختلف بیان کرده اند. نباید این انتظار را داشته باشیم که اعراب از این سیاست در قبال جزایر ایران عبور کنند. قبلا شدت برخی از این مواضع بیشتر بود، اما الان فرق کرده است.»
وی میافزاید: «روسها طبیبعتا با این بیانیهها دنبال یک نوع ارتباط و بده و بستان هستند. به هر حال متناسب با خواستههای خودشان رفتار میکنند و این متون با خواستههای دو طرف نوشته میشود. با توجه به اینکه موقعیت ایران ضعیفتر شده، روسها نیز چنین صحبتهایی میکنند و به علت نیاز به ارتباط با اعراب، خواستههای آنها را مدنظر قرار میدهند.»
وی تاکید میکند: «مشکل ایران عدم توازن در سیاست خارجی است؛ مثلا اعراب همزمان با چین، آمریکا و اروپا گفتگو میکنند و سعی در ایجاد روابط دارند، اما سیاست ایران سیاست یک طرفه است و یک انتخاب دارد. نباید انتظار داشت که دوستی و معرفت اخلاقی در سیاست بین المللی شکل بگیرد. همه طرفین به دنبال منافع هستند و تمام این اتفاقات ناشی از تفاوت منافع است.»