یلدا مبارک
دکتر محمد علی اخوت (وکیل پایه یک دادگستری)یلدا مبارک
دکتر محمد علی اخوت (وکیل پایه یک دادگستری)
شب يلدا ايرانيان و فارسي زبانان منطقه از دير باز شب يلدا را پاس مي دارند. دورهمي افراد فاميل در اين شب وگفتگو كه رسم بوده است. پاسداشت چنين زماني كه امر طبيعي در گاهشماري پارسي نيز هست; شاعران را به تكاپو واداشته كه هركدام به فراخور حال شعري بسرايند. بسياري درازاي اين شب را به زلف يار مانند كرده اند؛ بس درازستي اي شب يلدا / ليك بازلف دوست كوتاهي از سعدي ، يا صد عجب گرد دل من روزنديد/ زلف تو صد شب يلدا دارد از سلمان ساوجي و از حافظ صحبت حاكمان را مانند تاريكي شب يلدا ميخواند كه غير قابل تحمل است. صحبت حكام ، ظلمت شب يلداست/ نور ز خورشيد جوي، گو كه بر آيد. دراينكه دراين اشعار اغراق وحتا غلو هست، شكي نيست در شعر سعدي زلف دوست از شب يلدا بلندتر است، نميدانم چرا شاعران زمان را با معيار طول سنجيدهاند؟ البته زلفي كه شاعران آورده اند ربطي به زلفهاي كوتاه امروزي ندارد. فيض كاشاني شب فراق را به يلدا نسبت داده است؛ نظر به روي تو هر بامداد نوروزي است / شب فراق تو هر شب كه هست يلداييست. اين اغراق گوييها از ديدي طنز آميز در خود مفهوم شب يلدا نهفته است. آخر مگر تفاوت زماني اين شب و شب قبل بعد از آن چند دقيقه است كه مو ي يار و ظلمت شب و فراق يار را به آن همانند كردهاند. غير ازاينكه بگوييم اين قريحه ايرانيان است كه از همين چند دقيقه جشنها وشعرها ساخته وميسازد. نميدانم آیا مردم روسيه هم چنين برداشتهايي از شبهاي سفيد مسكو دارند؟ كه كوتاهي شب را بر خلاف ما به زلف كوتاه يارشان نسبت دهند وآن را بستايند؟ يا شمهاي از دلگشا بودن روز بيست ساعته يا دلگير بودن آن بگويند و برايش جشن بگيرند يا بهنقدش پردازند؟ حافظ خواني وتفأل به ديوان حافظ در دور هميهاي شب يلدا از قديم رسم بوده است. اكنون كه بهجاي دور همي به شبهاي دور از همي رسيدهايم، به فكرم رسيد براي دوستان فالي بگيرم. اين فال براي همه است؛ لطفا قبل از خواندن نيت كنيد چرا نميشود؟ غزل حافظ را هركس به دل خودش ميخواند. هر برداشتي كرديد؛ همان پاسخ شاعر به نيت شماست .
باسم الله: دل مي رود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
کشتي نشستگانيم اي باد شرطه برخيز
باشد که بازبينيم ديدار آشنا را
ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون
نيکي به جاي ياران فرصت شمار يارا
در حلقه گل و مل خوش خواند دوش بلبل
هات الصبوح هبوا يا ايها السکارا
اي صاحب کرامت شکرانه سلامت
روزي تفقدي کن درويش بي نوا را
آسايش دو گيتي تفسير اين دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا
در کوي نيک نامي ما را گذر ندادند
گر تو نمي پسندي تغيير ده قضا را
آن تلخ وش که صوفي ام الخبائثش خواند
اشهي لنا و احلي من قبله العذارا
هنگام تنگدستي در عيش کوش و مستي
کاين کيمياي هستي قارون کند گدا را
سرکش مشو که چون شمع از غيرتت بسوزد
دلبر که در کف او موم است سنگ خارا
آيينه سکندر جام مي است بنگر
تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا
خوبان پارسي گو بخشندگان عمرند
ساقي بده بشارت رندان پارسا را
حافظ به خود نپوشيد اين خرقه مي آلود
اي شيخ پاکدامن معذور دار ما را
ديديد چه غزل زيبايي آمد؟يلدا برهم ميهنان و فارسي زبانان منطقه مبارك.