پزشک جمهور برای ایران
رضا صادقیان( روزنامه‌نگار)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2453
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


نگاهی به دلایلی که نامداران سینمای آمریکا را به میدان آورد

جهانِ هنر علیه نژادپرستی

همدلی|علی نامجو:جورج فلوید، پنجم خردادماه یعنی دوازده روز قبل در شهر مینیاپولیس ایالت مینه‌سوتای امریکا توسط یک مأمور پلیس به نام درک شووین به قتل رسید. ظاهراً بعدازاینکه متصدی فروش یک فروشگاه حس می‌کند از فلوید یک اسکناس تقلبی ۲۰ دلاری گرفته، به پلیس زنگ می‌زند و مأموران پلیس هفت دقیقه بعد از راه می‌رسند. یکی از آنها اسلحه‌ای را به سمت خودرویی که فلوید و دوستانش در آن نشسته بودند، می‌گیرد و او را از خودرو پایین می‌کشد. در حین زدن دستبند به او و گذاشتنش در ماشین پلیس، فلوید مقاومت می‌کند و می‌گوید به‌جاهای تنگ و تاریک فوبیا دارد. درنهایت شووین او را از ماشین پلیس بیرون می‌کشد و باوجود بسته بودن دست‌های او با دستبند و البته ولو شدنش با صورت روی آسفالت‌های کنار فروشگاه، زانوی پای چپش را روی گردن فلوید می‌گذارد و به مدت ۸ دقیقه و ۴۶ ثانیه این کار را ادامه می‌دهد. فلوید البته از دقیقه ششم به بعد هیچ واکنشی نشان نمی‌دهد. مردمی که دوروبر او ایستاده بودند و داشتند فیلم‌برداری می‌کردند، از نیروهای پلیس می‌خواهند نبض فلوید را بگیرند. یکی از مأموران این کار را می‌کند اما نمی‌تواند نبضش را پیدا کند. او با آمبولانس به بیمارستان فرستاده می‌شود، اما یک ساعت بعد خبر می‌رسد که جان داده است. در طول یازده روز گذشته و بعد از اعلام خبر کشته شدن جورج فلوید به‌دست مأمور پلیس امریکایی رسانه‌ها این خبر را به کشورهای مختلف مخابره کردند و فضای مجازی هم تبدیل به عرصه‌ای شد برای به راه انداختن پویش‌های گوناگونی برای محکوم کردن این اتفاق و مخالفت با نژادپرستی.
نکته جالب این بود که وقتی پزشکی قانون در مینه‌سوتا گزارش داد فلوید بر اثر مسمومیت ناشی از مصرف الکل و البته مواد مخدر در کنار سابقه بیماری قبلی جان داده است، خانواده او درخواست کالبدشکافی مستقل روی جنازه فلوید را دادند و آن کالبدشکافی خفگی ناشی از رفتار پلیس را عامل مرگ او اعلام کرد، بدون دخالت داشتن هیچ عامل یا بیماری زمینه‌ای که در مرگ او مؤثر بوده باشد. رسانه‌ها در امریکا توانستند این نتایج را هم مخابره کنند. بعد از آن ورزشکاران، فعالان عرصه موسیقی، سینماگران و حتی جشنواره‌های هنری ازجمله اسکار، کن و... به کارزار مخالفت با نژادپرستی در امریکا اضافه شدند. کار به جایی رسید که رئیس فدراسیون جهانی فوتبال (فیفا) اعلام کرد نه تنها کشورهای برگزارکننده لیگ فوتبال در اروپا نباید با بازیکنانی که به این ماجرا واکنش نشان می‌دهند، برخورد کند که ما از کسانی که با نژادپرستی ابراز مخالفت کنند، تجلیل هم خواهیم کرد. درنهایت مرکل صدراعظم آلمان هم دیروز بعد از چند روز سکوت مجبور شد اعلام کند که ماجرای قتل جورج فلوید و نژادپرستی در ایالات‌متحده امریکا را محکوم می‌کند. اما در این اوضاع‌واحوال شاید طرح یک سؤال بتواند برای نگاهی همه‌جانبه‌تر به این موضوع به مخاطبان کمک کند. آیا فلوید اولین کسی بود که به این شکل کشته می‌شد؟ پرسش دیگری که می‌شود طرح کرد این است که آیا در سراسر دنیا قتل‌هایی چنین فجیع و دردناک تا امروز اتفاق نیفتاده و از این به بعد هم اتفاق نخواهد افتاد؟ چه عواملی سبب می‌شود که یک خبر غم‌انگیز به مدت بیش از ۱۰ روز در صدر اخبار جهان قرار بگیرد و فعالان عرصه‌های مختلف از ورزش و هنر و سیاست به آن واکنش نشان بدهند؟

سینماگرانی که مقابل نژادپرستی سینه سپر کردند

البته که رسانه‌ها در انتقال پیام درباره چنین اتفاقات تلخی نقش پررنگی دارند، اما همین ‌الان شما به‌عنوان خواننده این مطلب می‌توانید در ذهن خودتان لااقل سه یا چهار نمونه از رخدادهای غم‌انگیز از منظر انسانی در یک سال گذشته را با خودتان مرور کنید که اتفاقاً خبررسانی هم شده، اما بیش از دو سه روز در صدر اخبار جهان دوام نیاورده است؟ چهار روز قبل اسپایک لی کارگردان برنده جایزه اسکار مشغول رونمایی از فیلم کوتاه جدید خودش با موضوع سابقه جنایت علیه سیاه‌پوستان در آمریکا بود که در ایام قرنطینه آن را ساخته است. او در این فیلم که «٣ برادر» نام دارد، ارتباط بین گذشته و حال را نشان داده است. «۳ برادر- ریدیو رحیم، اریک گارنر و جورج فلوید» را باید بخش‌هایی از فیلم «کار درست را انجام بده» به‌حساب آورد. اسپایک لی سکانس کشته شدن ریدیو رحیم توسط پلیس در فیلم «کار درست را انجام بده» را با فیلم‌هایی کشته شدن اریک گارنر توسط یک افسر پلیس سفیدپوست در سال ٢٠١٤ در نیویورک و صحنه‌های کشته شدن جورج فلوید توسط پلیس را ترکیب کرده و این فیلم کوتاه را ساخته است.

جورج کلونی و بیماری فراگیر امریکایی

بعد از او جورج کلونی مقاله‌ای برای «دیلی بیست» نوشت و در آن توضیح داد که بزرگ‌ترین پاندمی آمریکا نژادپرستی ضدسیاه است. او به قتل تمیر رایس، فیلاندو کستیل و لاکوان مک‌دونالد هم که پیش از کشته شدن جورج فلوید اتفاق افتاد، اشاره کرد و توضیح داد که بعد از مرگ آن سه نفر واکنش مناسبی اتفاق نیفتاد. او توضیح داد که هیچ‌کس درمانی برای بیماری همه‌گیر امریکا پیدا نکرده است. کلونی نوشت: این بیماری همه‌گیر ماست. همه ما را آلوده می‌کند و ۴۰۰ سال است که هنوز واکسنی برای آن پیدا نکرده‌ایم. به نظر می‌رسد حتی درحالی‌که در جست‌وجوی این واکسن بوده‌ایم، متوقف شده‌ایم و سعی کرده‌ایم تا این زخم را به‌صورت فردی درمان کنیم و قطعاً در این زمینه خوب عمل نکرده‌ایم. کلونی در ادامه مقاله خودش آورد: کشته شدن جورج فلوید یادآور مرگ اریک گارنر در سال ۲۰۱۴ است چون هردوی آن‌ها به پلیس گفتند: نمی‌توانم نفس بکشم.
اما چه اتفاقی در امریکای امروز افتاده که نه تنها سوپراستارهای عرصه سینما و موسیقی این کشور که اغلب چهره‌های شناخته‌شده هنر جهان را واداشته که به مرگ فلوید و نژادپرستی موجود در امریکا واکنش نشان بدهند؟

مربع‌های مشکی با حاشیه‌های سفید

شاید با مرور اتفاقی که در روزهای اخیر برای اما واستون بازیگر مجموعه «هری پاتر» افتاده، بتوانیم مسیر بدل شدن مرگ جورج فلوید به جنبشی ضد نژادپرستی را دریابیم. در امریکا مردم ستاره‌های عالم هنر را تحت‌فشار قرار می‌دهند تا به اتفاقاتی ازاین‌دست واکنش نشان بدهند. ماجرا به‌وقتی برمی‌گردد که اما واتسون ۳ مربع سیاه را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد تا از کمپین «بلک‌اوت تیوزدی» حمایت کردند اما اقدام او باعث شد تا بسیاری به انتقاد از او بپردازند. چرا؟ چون او برای این مربع‌های سیاه حاشیه سفید هم گذاشته بود و زیر پست خودش هشتگ‌هایی درباره جنبش اعتراض به تبعیض نژادی علیه آفریقایی‌تباران آمریکا هم گذاشته بود. خیلی از کاربران فضای مجازی یقه او را گرفتند که چرا کنار آن مربع‌های مشکی، حاشیه‌های سفید گذاشته است، شاید چون زیبایی صفحه‌اش در این شرایط هم برای او اهمیت دارد. واتسون در واکنش به انتقادهایی که علیه او مطرح شده، نوشت:«من خشم، غم و درد شما را می‌بینم.» در ادامه هم دو پست در اینستاگرامش منتشر کرد که آثاری از هنرمند سیاه‌پوست آمریکایی فاهامو پگو بود. درنهایت یکی از مهم‌ترین نام‌ها در سینمای جهان که به جنبش مقابله با نژادپرستی در امریکا پیوست، دیوید لینچ بود. این کارگردان نامدار و از فیلم‌سازان بزرگ مؤلف با صدور پیامی ویدئویی از قرنطینه به حمایت از جنبش «زندگی سیاهان مهم است» اضافه شد.

همه جهان علیه نژادپرستی متحد شدند

او که در ایام قرنطینه ناشی از کرونا ویدیوهای ادامه‌داری را با زمان ۴۰ ثانیه منتشر می‌کرد و در آن به توضیح درباره وضعیت آب‌وهوا مشغول بود، در ویدیوی ۳ ژوئن خودش که زمانی حدود 90 ثانیه داشت، پشت سر خود پلاکاردی نصب کرده بود که رویش جمله «زندگی سیاهان مهم است»، نوشته شده بود. روزبه‌روز که از مرگ جورج فلوید می‌گذرد، فستیوال‌ها، شبکه‌های تلویزیونی، پلتفرم‌های بین‌المللی، سازمان‌ها، فروشگاه‌های اینترنتی و درنهایت سیاست‌مداران شناخته‌شده در سطح جهانی دارند به جنبش ضد نژادپرستی اضافه می‌شوند و این ماجرا دارد قدرت شبکه‌های مجازی و مطالبه‌گری مردم از چهره‌های معروف را بیش‌ازپیش نشان می‌دهد. به نظر شما چه اتفاقی باعث شد ماجرای جورج فلوید بتواند به یک جنبش تا این حد فراگیر بدل شود و درنهایت جهان یکپارچه روزها و ساعت‌ها درباره تبعیضی که علیه سیاه‌پوستان در امریکا و کل جهان وجود دارد، سخن بگوید؟