تفاوت دیپلماسی دو همسایه
محمدرضا چمن نژادیان (فعال مدنی و سیاسی) قطر کشوری با مساحتی کمتر از کوچکترین استان ایران است. در غرب آسیا و تنها با عربستان سعودی مرز زمینی مشترک دارد. مساحت آن ۱۶۰ کیلومتر مربع است. از جمعیت ۲٫۶ میلیون نفری آن حدود ۴۰۰ هزار شهروند قطری مابقی مهاجر هستند. از نظر درآمد سرانه، چهارمین کشور قدرتمند بر پایهٔ سرانهٔ تولید ناخالص داخلی، و ششمین کشور بر پایهٔ سرانهٔ درآمد ناخالص ملی است. قطر توسط سازمان ملل متحد به عنوان کشوری با توسعهٔ انسانی بسیار بالا طبقهبندی شدهاست، دارای سومین رتبهٔ برتر شاخص توسعهٔ انسانی درجهان عرب است. قطر از نظر اقتصادی با درآمد بالا و سومین ذخایر بزرگ گاز طبیعی جهان را در اختیار دارد. بزرگترین صادرکنندهٔ گاز طبیعی مایع در جهان با برداشت از میادین گازی مشترک با ایران است. همسایه آبی کشور ایران و در مجموعه اتحادیه و شورای همکاری کشورهای عربی است. اما همین کشور کوچک از ساختارهای قوی اقتصادی، اجتماعی و حکمرانی سیاسی مبتنی بر توسعه نوین با نوعی از تعاملات عقلانی و بین المللی برخوردار است. ساختاری که تضمین کننده رفاه عمومی و موجب اعتماد درونی با کسب اعتبارات بین المللی را فراهم کرده است. قطر علاوه بر دارا بودن روابط متوازن بین المللی، اسلامی و عربی توانست به مواضع مستقلانه خود همراه با دیالوگ دیپلماتیک بین المللی، منطقهای و درون عربی استحکام ببخشد. چنانچه با استقلال کامل در پرتو اعتماد داخلی و اعتبار بالای بین المللی حافظ منافع و امنیت ملی خود بوده و در اختلافات مرزی و مرامی مقابل عربستان سعودی به عنوان مهمترین کشور عربی قد علم کرد، و در ائتلافات شورای همکاری عرب علیه یمن شرکت نکرد. قطر با شکوفایی فرهنگی، اقتصادی و سیاسی فرا منطقهای برای اولین بار به عنوان کشور مستعد و پیشرو در غرب آسیا توانست، میزبان مسابقات جام جهانی فوتبال۲۰۲۲ باشد. آن مسابقات را با مدیریت عالی به بهترین شکل ممکن در تاریخ جامهای جهانی برگزار نمود. قطر محور بسیاری از گفتوگوهای دیپلماتیک فرهنگی، سیاسی و اقتصادی با اعتبار بین المللی ،منطقه ای واعتماد درونی است.
رفع دعاوی مالی ایران و کره با سپردن پولهای مسترد شده به بانکهای قطری نمونه بارزی از استحکام حکمرانی سیاسی متکی به داشتههای درونی و اعتماد بین المللی در زمان تحریمهای مالی ایران است. قطر هم اکنون برای حل و فصل دعاوی حقوقی، اختلاف بین المللی و حتی داخلی کشورها میانجیگری میکند. در جنگ نابرابر اسرائیل و غزه پس از عملیات طوفان الاقصی که جهان اسلام، ایران به عنوان رهبر محور مقاومت و قدرتهای فرا منطقهای حتی نهادهای بین المللی با چالش و ناکامی جدی مواجه بوده و هستند. و راهکارهای هیچکدام از مجامع فوق الذکر مانع از وقفه موقت در خشونت و آتش بس نشده بود. ولی سران قطری توانستند با حفظ مواضع و تعامل با تمامی طرفهای درگیر میدانی و بازیگران موثر سیاسی حداقل وقفه و آتش بس را برای تبادل اسراء و ارسال کمکهای درمانی و غذایی برقرار کنند. این کشور هم زمان با حضور جمعی اضداد میزبان مکرر رهبران حماس، دولتمردان جمهوری اسلامی، سران دول غربی و اسرائیلی به ویژه رئیس موساد برای مذاکره بوده است. در مقابل مواضع جمهوری اسلامی با وجود توجیهات دمکراتیک بخاطر جنس دیالوگ خود نزد سران کشورهای اسلامی عربی، جوامع بین المللی و حتی درون فلسطینی از مقبولیت لازم برای میانجیگری اثربخش برخوردار نبوده است. هر چند شرایط کنونی اشغالگری، جنایات اسرائیل در غزه و گسترش بی محابای جنگ علیه شهروندان با همکاری غرب بخصوص آمریکائیها باعث شده که بر واقعیات نزدیک به مواضع نظامی اسلامی مهر تایید زده شود. در عین حال پتانسیل نسبتاً قوی و فشار جدی بالقوه و بالفعل منطقهای نظام اسلامی و در عرصه میدانی علیه رژیم اسرائیل و آمریکا با گروههای همسوی ایران را کسی نمیتواند انکار کند. قابل ذکر است، با وجود تمام واقعیاتهای فوق لازمه اعتبار بخشی بین المللی به مواضع نظام اسلامی و بازیگری موثر مانند قطریها اتکاء به اقتصاد قوی، اعتماد درونی مبتنی بر مشارکت مدنی، دیالوگ اعتبار آور بین المللی و منطقه ای است که باید مبتنی بر موازین عرف دیپلماتیک جوامع بینالمللی، اسلامی و فلسطینی پسند باشد.
بنابراین با نهایت تاسف استنباط درونی و بیرونی این است، که مونولوگ ایدئولوژیک با تمام رفت و آمدهای خود نتیجه دلخواهی را در بر نداشته است.
به این ترتیب میتوان گفت؛ دیالوگ دیپلماتیک بین المللی قطری مبتنی بر توسعه یافتگی، اعتماد داخلی، داشتن اعتبار بین المللی و منطقه ای بوده که توانسته با همراه کردن رادیکالترین عناصر ایدئولوژیکی میدانی و متخاصم نتیجه نسبی حاصل کند