پرزیدنت، در هراس پایان
محسن رفیق (روزنامهنگار)این روزها، ترامپ با پریشانحالی مضاعفی در تصمیمگیریهای خود مواجه شده است. روبهرو شدن روزانه او با حوادث جدید در عرصه داخلی، مقارن با نزدیک شدن به زمان انتخابات ریاست جمهوری، بر دامنه نوسانات او در امر سیاستورزی افزوده است. در حالی که نفسهای آخر جورج فلوید سیاهپوست و اعتراضات پس از آن، آمار محبوبیت او را به شدت نزولی کرده است، ترامپ با آشفتگی، معترضان را اراذل و اوباش خوانده و با تهدید آنان به بهرهگیری از نیروی ارتش، آتش این بحران را شعلهورتر کرده است.
به نظر میرسد تاکید او بر جمله «من برنده خواهم شد» در توئیت روز گذشته خطاب به ایران و درخواست برای ایجاد یک توافق بین دو کشور در همین دوره، بیش از هر چیز از میزان تردید او در حضور دوباره در کاخ سفید حکایت دارد. تردیدی که راه چاره آن را توسل به راهکارهای اینچنینی یافته است. ناتوانی ترامپ در مدیریت کرونا، وضعیت نزولی اقتصاد آمریکا، از دست رفتن میلیونها شغل و همچنین افزایش اختلافات ترامپ با شبکههای اجتماعی و رسانهها، مجموعه مشکلاتی بودند که اکنون باید نارضایتی سیاهپوستان و جمع گستردهای از سفیدپوستان معترض را نیز به آن اضافه کرد؛ معضلاتی که هر روز فعالیت مشاوران انتخاباتی او را سختتر میکند.در این میان، افزایش فعالیتهای انتخاباتی دموکراتها و دستیابی آنها به میدانی وسیعتر برای عرضه برنامههای خود، بیش از همه برای ترامپ، اسباب نگرانی شده است؛ به گونهای که تصاویر ترامپ و بایدن در صدر صفوف متحد و معترض به نژادپرستی به کابوس جدیدی برای دونالد تبدیل شدهاند؛ کابوسی که هر ثانیه توسط توئیتر، سیانان ، ام اسدی انسی، نیویورک تایمز، واشنگتن پست و بسیاری دیگر از رسانهها و شبکههای مجازی در حال باز نشر هستند. رویکردهای عجولانه ترامپ در عرصه خارجی هم، به دلایل دیگری در پس زدن او توسط جامعه جهانی تبدیل شده است...
به گونهای که این تصور، دیگر دور از ذهن نیست که بسیاری از بازیگران سیاسی در عرصه بینالملل نیز خواهان تغییر شخص اول آمریکا به رئیس جمهوری قابل پیشبینی باشند. رویاروییهای جدید ترامپ با چین، دخالتهای او در هنگ کنگ و تایوان، رویکرد او در برابر ایران، مناسبات جدید این کشور با اسرائیل در جهت محدود ساختن بیشتر فلسطینیها و مواردی مانند قطع بودجه سازمان بهداشت جهانی از سوی این کشور، از نمونههایی هستند که با واکنشهای منفی زیادی از سوی مقامات سیاسی کشورهای جهان روبهرو شده است. این در حالی است که بسیاری از این کشورها به دلیل ناچار بودن در حفظ مناسبات خود با آمریکا، مشمول زیانهای بسیاری به واسطه تصمیمات یکجانبه این کشور در برابر مسائل جهانی شدهاند.
به هر روی، از آنجا که سیاهپوستان از قبل هم رابطه خیلی خوبی با ترامپ نداشتهاند، اکنون با همراهی اوباما و خیل عظیمی از سفیدپوستان همراه، صف مبارزاتی گستردهای در انتخابات آینده، در برابر ترامپ ایجاد کردهاند. سرایت ناآرامیها به دیگر شهرها و ایالتهای آمریکا و حمایت بسیاری از کشورها و سازمانهای بینالمللی، همچنین امضای فرمان اجرایی جدید ترامپ برای محدود کردن اختیارات شبکههای اجتماعی و تهدید او به تیراندازی به سوی معترضین، باعث شده که صاحبنظران، روند کاهش حامیان او را با دقت بیشتری دنبال کنند. اگر چه ترامپ هنوز از آرای سفیدپوستان محافظهکار بهرهمند است، اما ادامه این روند میتواند به راحتی او را از آرای بخش عمدهای از سفیدپوستان میانهرو، محروم کند. این در حالی است که ترامپ با تاکید بر برخورد قاطع و برقراری امنیت در شهرهایی که صحنه آشوب و اعتراض هستند، به دنبال کسب آرای آنان است و در این مسیر در پی آن است که از تمایل این دسته از سفیدپوستان به بایدن جلوگیری کند. ترامپ در سال ۲۰۱۶ بیشتر به واسطه آرای سفیدپوستان تندرو موفق به پیروزی در انتخابات شد و اکنون هم به دنبال آن است تا علاوه بر حفظ رای آنان، با جذب آرای سفیدپوستهای میانهرو، در برابر بایدن به برتری دست یابد. او بیشتر با پر رنگتر کردن مساله حفظ امنیت که برای سفیدپوستان، از ارزش بیشتری برخوردار است، در پی تحقق چنین هدفی است، امری که البته با توجه به وضعیت کنونی جامعه آمریکا قدری دور از ذهن به نظر میرسد.
به نظر میرسد تاکید او بر جمله «من برنده خواهم شد» در توئیت روز گذشته خطاب به ایران و درخواست برای ایجاد یک توافق بین دو کشور در همین دوره، بیش از هر چیز از میزان تردید او در حضور دوباره در کاخ سفید حکایت دارد. تردیدی که راه چاره آن را توسل به راهکارهای اینچنینی یافته است. ناتوانی ترامپ در مدیریت کرونا، وضعیت نزولی اقتصاد آمریکا، از دست رفتن میلیونها شغل و همچنین افزایش اختلافات ترامپ با شبکههای اجتماعی و رسانهها، مجموعه مشکلاتی بودند که اکنون باید نارضایتی سیاهپوستان و جمع گستردهای از سفیدپوستان معترض را نیز به آن اضافه کرد؛ معضلاتی که هر روز فعالیت مشاوران انتخاباتی او را سختتر میکند.در این میان، افزایش فعالیتهای انتخاباتی دموکراتها و دستیابی آنها به میدانی وسیعتر برای عرضه برنامههای خود، بیش از همه برای ترامپ، اسباب نگرانی شده است؛ به گونهای که تصاویر ترامپ و بایدن در صدر صفوف متحد و معترض به نژادپرستی به کابوس جدیدی برای دونالد تبدیل شدهاند؛ کابوسی که هر ثانیه توسط توئیتر، سیانان ، ام اسدی انسی، نیویورک تایمز، واشنگتن پست و بسیاری دیگر از رسانهها و شبکههای مجازی در حال باز نشر هستند. رویکردهای عجولانه ترامپ در عرصه خارجی هم، به دلایل دیگری در پس زدن او توسط جامعه جهانی تبدیل شده است...
به گونهای که این تصور، دیگر دور از ذهن نیست که بسیاری از بازیگران سیاسی در عرصه بینالملل نیز خواهان تغییر شخص اول آمریکا به رئیس جمهوری قابل پیشبینی باشند. رویاروییهای جدید ترامپ با چین، دخالتهای او در هنگ کنگ و تایوان، رویکرد او در برابر ایران، مناسبات جدید این کشور با اسرائیل در جهت محدود ساختن بیشتر فلسطینیها و مواردی مانند قطع بودجه سازمان بهداشت جهانی از سوی این کشور، از نمونههایی هستند که با واکنشهای منفی زیادی از سوی مقامات سیاسی کشورهای جهان روبهرو شده است. این در حالی است که بسیاری از این کشورها به دلیل ناچار بودن در حفظ مناسبات خود با آمریکا، مشمول زیانهای بسیاری به واسطه تصمیمات یکجانبه این کشور در برابر مسائل جهانی شدهاند.
به هر روی، از آنجا که سیاهپوستان از قبل هم رابطه خیلی خوبی با ترامپ نداشتهاند، اکنون با همراهی اوباما و خیل عظیمی از سفیدپوستان همراه، صف مبارزاتی گستردهای در انتخابات آینده، در برابر ترامپ ایجاد کردهاند. سرایت ناآرامیها به دیگر شهرها و ایالتهای آمریکا و حمایت بسیاری از کشورها و سازمانهای بینالمللی، همچنین امضای فرمان اجرایی جدید ترامپ برای محدود کردن اختیارات شبکههای اجتماعی و تهدید او به تیراندازی به سوی معترضین، باعث شده که صاحبنظران، روند کاهش حامیان او را با دقت بیشتری دنبال کنند. اگر چه ترامپ هنوز از آرای سفیدپوستان محافظهکار بهرهمند است، اما ادامه این روند میتواند به راحتی او را از آرای بخش عمدهای از سفیدپوستان میانهرو، محروم کند. این در حالی است که ترامپ با تاکید بر برخورد قاطع و برقراری امنیت در شهرهایی که صحنه آشوب و اعتراض هستند، به دنبال کسب آرای آنان است و در این مسیر در پی آن است که از تمایل این دسته از سفیدپوستان به بایدن جلوگیری کند. ترامپ در سال ۲۰۱۶ بیشتر به واسطه آرای سفیدپوستان تندرو موفق به پیروزی در انتخابات شد و اکنون هم به دنبال آن است تا علاوه بر حفظ رای آنان، با جذب آرای سفیدپوستهای میانهرو، در برابر بایدن به برتری دست یابد. او بیشتر با پر رنگتر کردن مساله حفظ امنیت که برای سفیدپوستان، از ارزش بیشتری برخوردار است، در پی تحقق چنین هدفی است، امری که البته با توجه به وضعیت کنونی جامعه آمریکا قدری دور از ذهن به نظر میرسد.