بیانیه‌های بازنده و برنده انتخابات 1403
فروزان آصف‌نخعی (روزنامه نگار)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2452
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


خاستگاه روشنگری شیخ شهاب الدین سهرودی

علی عسکر( غنچه شاعر)

 حكمت اشراقی در شمار پرارزشترين نظام های فلسفی در تاريخ ايران اسلامي است.تدوين و تنظيم اصول خود را مديون شهاب الدين سهروردی زاده‌ 549هجری در قريه‌ سهرورد از توابع زنجان، دانش‌آموخته مراغه و اصفهان و ماردين در سال 587هجری در شهر حلب در زندان به كين باطن گرايی كشته شد.به سيروسفر در داخل ايران پرداخت و از بسیاری از مشايخ تصوف و عرفان ديدن كرد و بسيار مجذوب آنان شد و مدتی را به عبادت و رياضت پرداخت و به آناتولي و شامات نيز رخت سفر بست و در دمشق با ملك ظاهر پسر صلاح الدين ايوبی ملاقات كرد.ملك ظاهر كه محبت شديدی نسبت به صوفيان و دانشمندان داشت مجذوب سهروردی حكيم جوان شد.در اين شهر با فقيهان اهل تسنن به مناظره می‌پرداخت و عقايد باطني خود را بیباكانه افشا می‌ساخت.چون فقيهان از دانش و معرفت‌های او حسادت می‌بردند و حامی او را كه ملك ظاهر بود وادار به زندانی كردن شيخ سهروردی كردند، به طرز مرموزی در 38سالگی به قتل رسيد.سهروردی افتخار بيان فلسفه مشرقی، انديشمندی ايرانی است كه در حكمت جهان بينی ژرف بجامانده از پيشينيانش روحی دوباره دميد و با بهره گیری از اصول متعارف مكتبهای هرمی،يوناني،فهلوی،هندی و نظام فلسفی سازگار را به يادگار گذاشت. شيخ اشراق به حكمت ايران باستان علاقه داشت و خود را احياگر آن می‌دانست.شايد به همين دليل بود كه پاره‌ای از واژه‌های كيش زردتشت پيامبر ايرانی را در آثار خويش به كار برده است.علاقه شيخ اشراقی به حكيمان ايران باستان ظاهراً ازآنرو بود كه به نظر وی آنان نيز معتقد به حكمت اشراقی بوده‌اند و به وحدت مبدأ عقيده داشته اند.سهروردی از دانش و منابع حكمای ايران باستان با آموزه‌های فلسفی زردتشتی و آثار برجامانده‌ پيشينيان كه اهوارامزادا يعنی خدای بزرگ میناميدند و ديگر ايزدانی چون ميترا يا مهرو آناهيتا يا ناهيد آشنايی كاملی داشت.هانری كربن فيلسوف فرانسوی[1903-1979]‌میگويد سهروردی افزون بر عرفان به تأملات نظری در جانب شرقی، خميره‌ حكمت در ميان ايرانيان باستان(كه گاه خسرواني و گاه پهلويون ناميده شده‌اند) پرورده شده است.سهروردی به هر جهت منادی شروع يك فصل نو در تكامل انديشه‌ فلسفه‌ ايرانی است.شيخ اشراق مستقيماً و به شيوه خود به زردتشت پيامبر ايرانی برمی‌گردد و میگويد.در ميان ايرانيان گروهی بود كه به راه حق هدايت می كرد.حكمای بزرگواری كه با زردتشيان همانند نيستند و ما حكمت نورانی شريف را زنده ساختيم.حكمتی كه ذوق افلاطون و پيشينيان او به آن گواهی دارند،ما آن را در كتابی به نام حكمت الاشراق گرد آورديم كه بی همانند است.محمد عابد الجابری (1935-2010) میگويد حكمت سهروردی از حيث معرفتي از حكمت شرقی سينايی(بوعلی سينا)فراتر نيست و چيزی جز نسخه‌ای ازآن كه با اصلاحات نورانی نوشته شده است.با اين وجود و بلكه بدين سبب آنرا به شكل ايدئولوژيك تفسير مي‌كند.فلسفه‌ شرقی سينايی در آن واحد بيانگر ناسيوناليستی شكست خورده و آگاهی ايدئولوژيك وارونه است.اما اصولاً می‌توان گفت كه صورت كلی فلسفه‌ اشراق ابتكار و ابداع شخص اوست و شاهد آنكه سهروردی در انتهای كتاب حكمت الاشراق ادعا میكند كه محتوای كتاب را از روح القدس دريافت كرده است و دانايان خلف و سلف از محتوای كتاب وی آگاه نبوده‌اند و به رغم اين كه بعضی وی را مقلد اين سينا می‌دانند اما اغلب معتقدند كه با نقد اين سينا جسارت و شجاعت به خرج داده و حكمت الاشراق را تاسيس كرد.داريوش شايگان میگويد‌:سهروردی برای بيان مثل به زبان فرشتگان مزدايی نام افلاطون و زردتشت را كنار هم مطرح مي‌كرد و حماسه‌ پهلوانی ايران را تاويل كرد و«خورنه» نزد سهروردی (فره فروغی ايزدی) منطبق با نور محمدی يا معنای سكينه است. سهروردی بينانگذار طرح عالم مثال و نخستين كسی است كه مرتبه ِهستی شناختی آن را مطرح كرد. او آينه وحدت فرهنگ ايران و اسلام و تبيين جهان شناسانه‌ نوراست و آنچه ضرورت تاريخ ايجاب میكند رخدادهای فلسفی و سيروسلوك معنوی را رمزآميز در قالب موضوعات متنوع بيان میكند.ذوق ـ زبان فرهنگ تاريخ و اسطوره را درهم می آميزد که نمونه بارز آن عقل سرخ است.اين رساله‌ كوتاه به زبان رمرزوتمثيل است.سهروردی در آن حكمت و حماسه را با تاويل و رمز فلسفی عرفانی درآميخته است.هانری كربن معتقد است كه علت ماندگاری آثار سهروردی اين است كه برخی از آثار خود را به زبان عربی نوشته و يك اقدام احتياط آميز بوده و تنها كسی می‌توانست زبان و اشارات او را دريابد كه شايستگی فهميدن را می‌داشت.آثار سهروردی كه بدين‌سان در پوشش قرار گرفتند توانستند دوام بياورند و انتقال بيابند و به همين دليل است كه بعداً میبنيم ملاصدرا به او در مقام شيخ تداوم دهنده‌ راه مشرقيون ‌و احياكننده‌ آثار كهن«حكماء الفراس»در زمينه ‌موضوعات«نور و ظلمت»درود می‌فرستند.