بیانیه‌های بازنده و برنده انتخابات 1403
فروزان آصف‌نخعی (روزنامه نگار)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2452
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


دانشجویان ایرانی و جنبش‌های سیاسی

دکتر محمد علی اخوت (وکیل پایه یک دادگستری)

 ازروز ١۶آذر١٣٣٢ اعتراض دانشجویان بخاطر سفر «ریچارد نیکسون» معاون رئیس  جمهوری آمریکا به تهران، که منجربه کشته شدن سه دانشجو بر اثر تیراندازی ماموران رژیم شاه شد ؛ تاکنون «شانزده آذر» به‌عنوان نماد اعتراض دانشجویی در ایران باقی مانده است. هنوز تابلو خیابان شانزده آذر در ضلع شمالی دانشگاه تهران خودرا به‌رخ رهگذران می‌کشد.
 به‌یاد می‌آورم ۵۴ سال پیش در چنین روزی اعتراض‌ها از دانشکده حقوق دانشگاه تهران آغاز شد و به سایردانشکده‌ها کشیده شد. ماموران به دانشگاه ریختند وتعداد زیادی را دستگیر کردند. آن نیم‌سال منحل شد. دوباره نام‌نویسی کردند و باز کلاس‌ها شروع شد. بعد از انقلاب هم از اردیبهشت ١٣۵٩ دانشگاه‌ها به‌ دستور شورای انقلاب فرهنگی به مدت سی ماه تعطیل شدند؛ امری که در هیچ کجای دنیا سابقه نداشت که مراکز فراگیری دانش را به‌یکباره به تعطیلی کشند. همه اینها انسان را به این فکر می‌اندازد اصولاً چرا در این جای دنیا تنها دانشجویان هستند که بیشتر در معرض ناملایمات هستند. دانشجویی که جزو یک طبقه خاص اجتماعی مانند کارگران، نیست وپس از چند سال از درس فارغ شده، دنبال کارش خواهد رفت. مگر دانشگاه محل فراگیری علم نیست؟ پس چرا هر اتفاق اجتماعی باعث حضور اعتراضی ایشان می‌شود؟ یکباره کلاس‌های درس را رها کرده، تجمع‌های اعتراضی بر قرار می‌کنند. گاه استادان نیز با شاگردانشان، هم صدا می‌شوند.
 به‌نظر می‌رسد علت را باید در ساختارهای مدنی جامعه پیدا کرد. در کشوری که احزاب نمی‌توانند به هر دلیل پا بگیرند، نهاد‌‌های مدنی قدرت و فرصت چندانی برای فعالیت نمی‌یابند، خواه ناخواه تنها دانشجویان هستند که بطور خود جوش، یا هماهنگی با همدیگر، ویا انجمن‌های دانشجویی پرچم نمایندگی مردم را به‌دوش می‌کشند. به‌همین خاطر است که روی دانشجویان و استادان همیشه حساب ویژه‌ای ‌‌باز می‌شود. مردم و رسانه‌ها نگاهشان بدیشان است که در برابر اتفاقهای اجتماعی و نابسامانی‌ها چه واکنشی نشان می‌دهند.