پزشک جمهور برای ایران
رضا صادقیان( روزنامه‌نگار)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2453
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


نقد اجمالی تقلیل‌گرایی‌های رمانتیک از امر اجتماعی!

محمدحسن علایی(جامعه‌شناس)

ورود ادبا و اهل شعر (و سیلیبریتی ها) به ساحت نقد اجتماعی در حوزه‌ ارتقای سطح کیفی زندگی در حیات کلان شهرها و ... فی نفسه نه تنها امر مذمومی نیست که صد البته امری پسندیده و ممدوح هست، لیکن نقد دوست بزرگواری که در قالب شعر طنز* به نقد یک‌جانبه نگر در خصوص وضعیت آشفته اقتصاد سیّار شهری (وانت‌بارهای فروش میوه) در سطح شهر پرداخته است خود جای نقد دارد. نمی‌توان فی المثل با امید به بازگشایی مراکز و ميادين میوه و تره‌بار و ساماندهی موقت این معضله انتظار برچیده شدن این نوع بساط‌ها را داشت چرا که تا زمانی که وضعیت نامطلوب اقتصادی بر عموم ساحات حیاتی مردمان یک سامان سایه افکنده باشد و شرایط زیست آسیب‌پذیر طبقات فرودست بهبود نسبی نیابد چنین رمانتیک پردازی های طنازانه ای راه به جایی نخواهد برد. تردیدی نیست که آمار بالای فارغ‌التحصیلان بیکار و وضعیت اسفبار تولید و اشتغال و صنعت و ... در استان می‌بایست مطمح نظر مسئولان امر قرار گیرد لیکن بیان تفصیلی این مسائل از جانب اهل تخصص صاحب‌نظر در مسائل اجتماعی هست که می‌بایست از جانب مسئولان امر مسموع واقع شود که مع الاسف در ادوار مختلف چندان شاهد درک چنین ضرورتی از جانب ایشان نبوده و نیستیم. در ایجا لازم است به اجمال در خصوص مفهوم امر اجتماعی نکته‌ای به عرض مخاطبان برسانم. امیل دورکیم جامعه‌شناس فرانسوی یکی از ویژگی‌های جوامع جدید را «تقسیم کار» تلقی می‌کند. وی در بحث از همبستگی مکانیکی و ارگانیکی اشاره می‌کند که درهم پیچیدگی و به هم پیوستگی جوامع ارگانیک باعث می‌شود بار مفاهیمی مثل عدالت و آزادی و ... صرفا بر روی فرد قرار نمی‌گیرد بلکه بر روی فرد ِ اجتماعی در یک منظومه‌ به هم پیوسته قرار می‌گیرد. بنابراین بی تردید هر یک از ما در مقام یک شهروند حق اظهارنظر در تمهید حیات معقول اجتماعی را دارا هستیم، لیکن بایستی نسبت به سخن اهل تخصص نیز گشوده باشیم و بدانیم در تحلیل مسائل اجتماعی نمی‌توانیم امر اجتماعی را به امور رمانتیک تقلیل دهیم و پیچیدگی روابط گوناگون متغیرهای حاکم بر جوامع جدید را نادیده بگیریم.

*..‌‌.شهر ماندست و کنون غوغای وانت بارها
جمع‌شان جمع است در هر کوچه‌ای اشرارها
(ضمنا استفاده نابجا از قافیه «اشرارها» در فقره فوق‌الذکر قویا مورد انتقاد نگارنده این سطور است.)