نمودار و جايگاه ادبی عباس درویشی کرمانشاهی در ادبيات معاصر ایران
فیض شریفی ( منتقد و پژوهشگر ادبیات)برای آنکه نمودار و جايگاه عباس درویشی کرمانشاهی را در ادبيات معاصر ایران ترسیم کنیم و جايگاهش را رصد کنیم، نیاز به چهار خط داریم:
۱ – پشتوانه فرهنگی
۲-عاطفه (شخصی، اجتماعی و انسانی و فلسفی)
۳- زیبایی شناسی هنری ۴ – گستردگی اجتماعی.
هماهنگی میان این چهارعنصر و عناصر به سادگی اصلا میسر نیست. مثلا نمیتوانیم با خواندن شعر شاعر، به پشتوانه فرهنگی و معلومات اوبه طور کامل اشراف پيدا کنیم، چون بعضیها از شاعران مثل مولوی، پشتوانه علمی و فرهنگی خود را با مهارت به شعرشان تزریق میکنند.منوچهری دامغانی می گويد:«من بسی دیوان شعر تازیان دارم ز بر.»از بر کردن شعر شاعران عرب و فرهنگ ملل، باعث شده است که گنجينه واژگانی منوچهری و خاقانی وسيع شود و شاعر گاهی به تصنع، کلمات و اصطلاحات فراوان علمی و فرهنگی را در شعر جا دهد ولی عاطفه ی شاعر دچار اختلال و نقصان و کمبود شود. شاعر باید مثل سعدی و حافظ پشتوانه فرهنگی خود را در شعر حل کند.نکته بعد این است که شاعر، اول غریزی شعر بگوید و سپس با خواندن تاريخ ادبيات، فلسفه، روان شناسی، جامعهشناسی و... فرهنگ خود را به طرزی طبیعی در رگرگه های سطور جاری کند.عاطفه شاعر هم باید از حالت شخصی به سوی اجتماع و انسان و فلسفه پیش برود و توسعه بدهد.زیبایی شناسی هنری (صورخیال و آرایههای ادبی)هم نباید تصنعی باشد، یکی مثل حافظ به طرزی طبیعی از استعاره، مجاز، تشبيه، کنايه و ایهام استفاده می کند،و لیکن خاقانی شروانی و قاآنی شیرازی، شيوه ای صورخیالی مغلق و مطنطن دارند و مثل سعدی از زبان کمتر کار میگیرند.نکته چهارم:گستردگی اجتماعی است.اگر سه نکته پیشین با توازن نباشد، شعر در میان گروه متوسط و مردم نمیرود و در حافظه جمعی نمینشیند.عباس درویشی کرمانشاهی توانسته است، این توازن و تعادل را میان این چهار خط ایجاد کند. جايگاه درویشی کرمانشاهی را آنتولوژی و منبع الهام، با کمی احتياط و تأمل، باید هم نصاب اخوان ثالث، شفیعی کدکنی و اسماعيل خویی دانست. پشتوانه فرهنگی و عاطفه و غنای غنایی و زیباییهای هنری شعر درویشی را میتوان با این سه شاعر سنجید.گستردگی اجتماعی شعر شاعر را هم باید پس از نیم قرن داوری کرد که آیا شعر درویشی از گروه الیت به اوساط الناس رفته و یا با گروه مردم ارتباطی گرفته است یا نه. در این باره باید منتظر ماند تا بعد.