همدلی از 5200 ورزشگاه نیمه تمام و دستور رئیسی برای یک ابر پروژه دیگر گزارش میدهد
اژدهای هفت سر پروژهای نیمه تمام
همدلی| امید توفیقی: در هفتههای گذشته در شرایطی با یکی از دستورهای معروف رئیس جمهور بحث احداث یک ورزشگاه بزرگ بینالمللی در تهران بالا گرفت و در این خصوص با یک شرکت چینی نیز تفاهم نامه همکاری امضا شد که بر پایه اعلام رسمی وزیرسابق و کنونی ورزش در حال حاضر 5200 پروژه نیمه تمام ورزشی در سطح کشور وجود دارد؛ پروژههایی که برای تکمیل آنها به 46 همت اعتبار لازم است و میتوان با تقسیم نوع و ابعاد مختلف این پروژهها و بودجه اندک عمرانی ورزش، تعبیر اژدهای هفت سر را برای آنها به کار برد.
عمران و سازندگی چه از نقطه نظر زیرساختی و نگاه بلند مدت و چه از نگاه عامه مردم آنقدر مهم و شیرین است که همواره مقامات دولتها در ادوار مختلف در خلال سفرهای استانی و غیر آن و همچنین نمایندگان مجلس همواره برای جلب رضایت حوزههای انتخابیه گاه با بررسی کارشناسی و گاه از سر شتاب، کلنگ پروژههای عمرانی را به زمین میزنند یا رومانهای پروژهها تمام و نیمه تمام را قیچی میکنند. در این میان گاهی اوقات یک پروژه عظیم ملی و درخور تقدیر به بهره برداری میرسد و گاهی پروژههایی که سوژه فضای مجازی میشوند.
ورزش و جذابیتهای آن نیز همواره در کانون توجه مسئولان و وکلای مردم برای پروژههای بزرگ و کوچک قرار دارد. با این مقدمه پیش از آنکه به موضوع وعده احداث ورزشگاه بزرگ تهران و ابعاد مختلف آن بپردازیم، نگاهی میاندازیم به پروژههای نیمه تمام ورزش در سطح کشور.
چرا اژدهای هفتسر؟
هشت دهکده المپیک وعده داده شده در دولت اول احمدی نژاد، ورزشگاههای 5 تا 60 هزار نفره، پیستهای دوچرخه سواری، سالنهای 6 هزار نفره، مجموعههای ورزشی جانبازان و معلولین، سالنهای بزرگ دوومیدانی و استخرهای قهرمانی را شش ضلع پروژههای نیمه تمام بزرگ ورزش در اقصی نقاط کشور هستند که چه درهنگام ساخت و چه بعد از بهره برداری و تکمیل موضوع نگهداری از آنها را میتوان یک ابر پروژه توصیف کرد که تعبیر اژدهای هفتسر برای این شرایط با توجه به چانه کوچک ورزش، بیراه هم نیست. موضوع که خاص یک دولت و گرایشهای خاص سیاسی نیست و از پایان جنگ تحمیلی تا امروز را دربرمی گیرد؛ یعنی هر سه جریان سیاسی !
نقش بارز همه دولتها در وضع موجود
دولت سازندگی با استارت پروژههای بزرگی همچون ورزشگاههای یادگار امام تبریز، ثامن مشهد و نقش جهان که چند دهه تکمیل آنها زمان برد و در این بین ورزشگاه ثامن مشهد هنوز به بهره برداری کامل نرسیده است، ورزشگاهی که بنا بود 60 هزار نفره باشد و چند سال پیش فاز اول 30 هزار نفره آن به بهره برداری رسد. دولت اصلاحات ابتدا با مصظی هاشمی طبا و طرح موسوم به ساخت 1377 پروژه ورزشی و در ادامه رویاپردازی محسن مهرعلیزاده مبنی بر ساخت ورزشگاههای 50 هزار نفره در تمام مراکز استانها در وضعیت موجود نقش داشتند. که هرچند در دولت اول احمدی نژاد این ایده به ورزشگاههای 15 هزار نفره تقلیل یافت اما هنوز هم شماری از این پروژهها از جمله ورزشگاه زنجان به بهره برداری نرسیده است.
محمد علی آبادی و هشت دهکده المپیک وعده داده شده اول در دولت اول احمدی نژاد همچنان بر تن نحیف ورزش سنگینی میکند. دولت حسن روحانی که هرچند درگیر جنگ اقتصادی شد و ابتدا حرف از عدم آغاز پروژههای جدید بود اما وزیران او کلنگ چندین پروژه ورزشی جدید را در نقاط مختلف کشور به زمین زدند. حمید سجادی وزیر سابق ورزش در دولت ابراهیم رئیسی نیز در سفرهای استانی از کلنگ زنیهای ولو محدود اجتناب نکرد و اینک کیومرث هاشمی که وارث تمام پروژههای عنوان شده و البته امروز تحت تاثیر دستور ابراهیم رئیسی برای ساخت یک ابر پروژه دیگر- که مطمئنا این هم سالیان سال نیمه تمام باقی خواهد ماند- این را تجربه ساخت اماکن ورزشی و حساب ریاضی بر پایه میزان بودجههای عمرانی ورزش میگوید نه ما.
5200 پروژه نیمه تمام و نیاز به 46 هزار میلیارد تومان
«حمید سجادی» وزیر سابق ورزش و جوانان شهریورماه 1401 به خبرگزاری رسمی دولت گفت:» ۱۳ هزار میلیارد تومان برای تکمیل پروژههای کوچک ملی دفتر فنی و مهندسی وزارت ورزش، ۱۳ هزار میلیارد تومان برای تکمیل پروژههای فعال شرکت توسعه و ۲۰ هزار میلیارد تومان برای تکمیل پروژههای استانی و در مجموع برای تکمیل ۵۲۰۰ هزار پروژه نیمه تمام، نیازمند ۴۶ هزار میلیارد تومان اعتبار هستیم. این در حالی است که طبق محاسبات ما بودجهای که قرار است به دستمان برسد، بسیار کمتر از این حرفهاست و بهتر است عدد آن را نگویم که زیاد مأیوس نشویم. چون هفته دولت است و باید حرفهای خوب بزنیم. اما اگر بنا باشد تکمیل این پروژهها تنها متکی به منابع دولتی باشد، بیش از ۱۰ الی ۱۵ سال طول خواهد کشید.»
چالش استخدام نیروی انسانی از نگاه هاشمی
یک بعد دیگر این پروژهها نگهداری آنهاست، حرف نگهداری که میشود، بد نیست وضعیت ورزشگاه آزادی را در ذهن خود تداعی کنید نگهداری هم هزینه زیرساختی و تجهیزات به همراه دارد و هم نیروی انسانی. چنانچه برای هر کدام از پروژههای جدید به طور میانگین نیاز به سه نیروی انسانی جدید باشد وزارت ورزش و جواتانان قریب به 50 هزار نفر را باید به استخدام خود در بیاورد که طبیعتا با توجه به بودجه اندک و سیاست خصوص سازی این موضوع محقق نخواهد شد.
کیومرث هاشمی وزیر ورزش و جوانان در همان روزهای آغاز سرپرستی خود در وزات ورزش یعنی در مردادماه امسال در این خصوص گفت: «بیش از ۵ هزار پروژه نیمه تمام داریم.
این پروژهها حتی اگر تکمیل شود برای نگهداری از این ورزشگاهها نیروی انسانی نداریم و باید سعی کنیم پروژهها به بخش خصوصی واگذار شود.»
هاشمی در ادامه گفت:» دنیا از موضوع سرانه ورزشی عبور کرده است و باید بهرهوری خوب از سرانهها داشته باشیم. ما سالنها و ورزشگاهای خوبی در سراسر کشور داریم ولی متاسفانه تا به الان نتوانستیم بهرهوری لازم را از این سالنها داشته باشیم.»
اشاره تلویحی هاشمی به رویکرد سالیان نه چندان دور مدیران ورزش مبنی بر توسعه سرانه فضاهای ورزشی و رسیدن به یک متر و دور نمای استاندارد بین المللی 2 متر فضای ورزشی برای هر ایرانی. او در ادامه گفت: توجه به ماده ۲۷ در دستور کار ما قرار دارد و هرچه سرمایهگذار بیاید ما استقبال میکنیم.
خصوصیسازی اماکن ورزشی و تضعیف هرم ورزش قهرمانی
با این حال تجربه واگذاری اماکن ورزشی به بخش خصوصی که همان ماده 88 است به باور فعالان ورزش در یک دهه اخیر به هرم ورزش قهرمانی ضربه وارد کرده است چرا که طبیعتا بخش خصوصی به دنبال انتفاع مالی است و این امر در سالنها واستخرهای کوچک محقق میشود.
جایی که اجاره کننده اماکن ورزشی سانسهای متعدد سالن هایش را به علاقه مندان به فوتسال اجاره میدهد و خبری ازبهره برداری چند منظوره از آن نخواهد بود. مضاف بر اینکه در نظر بگیرید کدام سرمایه گذار حاضر به اجازه ورزشگاههای بزرگ 15 هزاری و 6 هزار نفری است و چه بهره مالی از آن خواهد داشت!؟
نیمه تمامی با چند دهه قدمت!
در این بخش برای پی بردن به عمق فاجعه مصداقی از پروژههای بزرگ نیمه تمام را ذکر میکنیم. ورزشگاه 35 هزار نفری 5 مهر آبادان که گفته میشود ایده اولیه ساخت آن به سالهای پیش از انقلاب برمی گردد و طبیعتا در زمان جنگ تحمیلی مجالی برای پرداختن به آن نبوده است. این ورزشگاه ابتدا در سال 67 سر زبانها افتاد و سپس در سال 73 موضوع ساخت آن پیگیری شد. امروز در شرایطی ساخت آن به منطقه آزاد اروند واگذار شده و به ورزشگاه اروندکنار معروف شده که بنا به گفته مسئولان سازههای آن باید تخریب شود چرا که از بتن غیر استاندارد(با آب شور دریا!) ساخته شده است.
از دهکدههای المپیک تا ورزشگاههای 40 هزار و 60 هزار نفره
همان طور که اشاره شد در دولت نهم ساخت دهکده بزرگ المپیک در شهرهای مختلف کلید خورد و وعده محمد علی آبادی رئیس وقت سازمان تربیت بدنی تکمیل آنها تا سال 88 و امکان میزبانی بازیهای المپیک بود ، اما تا به امروز آن هشت دهکده که بنا بود در زاهدان،کرمانشاه، همدان، خرم آباد،بندرعباس،کرمان و تبریز احداث شود تکمیل نشده و در برخی از آنها مثل زاهدان یکی دو ورزشگاه و سالن افتتاح شده است. دهکده لرستان که به یک سالن دوومیدانی و ورزشگاه 15 هزار نفره نیمه تمام تقلیل یافته است و حکایت دیگر دهکدهها هم کم و بیش همین گونه است. دهکده المپیک نیر را هم به این سیاهه اضافه کنید.
مجموعههای ورزشی جانبازان و معلولین در شهرهایی همچون قزوین، همدان، کرمانشاه، شهرکرد، یزد و بیرجند همین شرایط را تجربه میکنند.
پیستهای دوچرخه سواری قزوین، یزد، اراک و ساری نیز نیمه تمام هستند و این آخری که ساخت آن از سال 76 آغاز شده تا به حال در چند دولت وعده تکمیل آن داده شده است.
سالنهای 6 هزار نفره قزوین، کرمانشاه، کرمان و شیراز همچنان نیمه تمام هستند،سالنهای دوومیدانی در شهرهایی مثل همدان چشم به انتظار اعتبار هستند.
دستور رئیسی و استادیومهای بزرگ نیمه تمام
همان طور که اشاره شد ورزشگاه ثامن مشهد بنابود 60 هزار نفره باشد که یک فاز آن به بهره برداری رسیده است، ورزشگاه مسقف 40 هزار نفری بانوان در ضلع غربی ورزشگاه آزادی بیش از دو دهه است نیمه کاره رها شده است، ورزشگاههای 15 هزار نفری خرم آباد و زنجان نیمه کاره اند ورزشگاه 15 هزار نفیر سنندج مثل چند پروژه بزرگ دیگر دو بار افتتاح شدند. البته آبان ماه امسال دولت سیزدهم اعلام کرد 2 هزار پروژه ورزشی نیمه تمام را افتتاح کرده است این عدد با توجه به بودجه اندک عمرانی ورزش که حمید سجادی آن را اعلام کرده بود، قابل تامل است.
حال قضاوت با خوانندگان در میان ابرچالش پروژههای نیمه تمام ورزشی آیا استارت یک مجموعه بزرگ دیگر در تهران منطقی است؟ آن هم در شرایطی که ورزشگاههایی مثل شیرودی و تختی در تهران تقریبا به حال خود رهاشده اند و مرمت ورزشگاه آزادی نیز خود چالشی بزرگ برای مجموعه ورزش کشور است. برخی مدافعان ساخت یک استادیوم بزرگ در تهران را به صرفه نبودن هزینه نگهداری و مرمت ورزشگاه آزادی میدانند غافل از اینکه هر ورزشگاهی هزینه نگهداری و مرمت خواهد داشت، امسال نه چند سال دیگر! آن هم در شرایطی که بودجه عمرانی ورزش سالانه حدود 500 میلیارد تومان است و از محل تبصرههای مختلف ملی و استانی نیز رقم در خور توجهی عاید عمران ورزش نمی شود.
ورزش، کجای اولویتهاست؟
محسن روحانی نژاد ، رئیس گروه مشارکت عمومی و خصوصی سازمان برنامه و بودجه چندی پیش عدد قابل تاملی را درباره پروژههای عمرانی سطح کشور بیان کرد. او گفت:60 هزار طرح عمرانی نیمهتمام استانی و حدود 6 هزار طرح ملی نیمهتمام در کشور داریم و کار غربالگری هزار طرح عمرانی نیمهتمام که قابلیت مشارکت دادن بخش خصوصی و تعاونی دارند مشخص شده است و دولت میخواهد با این سامانه اعتباراتی که به طرحها میدهد را نظارت کند و پیشرفت فیزیکی طرحها را هم نظارت آنلاین داشته باشد.ورزش کجای اولویتها خواهد بودایا بر ساخت پروژههای بزرگی همچون صنایع سنگین، فضاهای آموزشی و درمانی اولویت خواهد داشت؟ قطعا پاسخ منفی خواهد بود و همان عدد 46 هزار میلیارد تومان را اگر بر عدد 500 میلیارد تومان بودجه عمرانی سالانه ورزش(منهای اعتبارات استانی) کنیم چند سال برای تکمیل پروژههای موجود زمان لازم است!؟