تا کردن با «این نظم پریشان» اقتضای مسیر توسعه ایران!
محمدحسن علایی(جامعهشناس)مقصود از تا کردن و کنار آمدن در عنوان این جستار به هیج وجه به معنای دعوت به نوعی همزیستی مصلحتاندیشانه، محافظهکارانه و عافیتطلبانه نیست؛ بل مراد از آن در نسبت وثیقی است که این نوع مواجهه با اقتصاد توسعه دارد. مراد از این مقدمه با پرداختن بیشتر بر سر ترسیم خصوصیات کیفی «این نظم پریشان» بهتر فهم خواهد شد. «این نظم پریشان» حاکی از درک اضطرار پرسش از توان ادامه دادن و ادامه دادن به ادامه دادن در وضعیت توسعهنیافتگی تاریخی است. حداقلی از زندگی اکنون ممکن ایرانیان در شرایط وخیم اقتصادی! نوعی زیستن کژ دار و مریز! اما هنوز سرپا و البته مشرف به از پادرافتادگی در صورت عدم اعتنای ملی به اهمیت حیاتی «این نظم پریشان» صرفا به عنوان فرصت طلایی احیای اقتصاد توسعه در گام دوم در این برهه از تاریخ؛ برای رفع خطر اسقاط!
این جانب به عنوان یک جامعهشناس و مولف کتاب گفتمان وفاق ظرفیتهای تئوریک از پیش موجود این گفتمان را برای برون شد از انسدادهای ملی ناکافی قلمداد کرده و درصدد ارتقای آن برآمدهاست. و این جستار اولین گواه برای این مدعاست. چرا که لقلقه زبان شدن مفاهیمی چون گفتمان و ... هرگز به وفاق واقعی و مطلوب و پایدار نخواهد انجامید. چندان که نینجامیده است.درک این نظم پریشان در ساحات مختلف واجد اهمیت و ارزش است. در ساحت اندیشه پرهیز از گراییدن به بنیادها خواه ملیگرایانه؛ خواه اسلامگرایانه و ... و سر سپردن به این حوالت وجودی از این نظم پریشان بدون دلهره و هراس از استحاله و انقراض... در ساحت سیاست عدم فرو ریختن ساختارها در عین تن دادن به پیامدهای پریشانیها و تحولخواهیها... و در ساحت اجتماعی گشودگی به تکثرها و تفاوتها... بدون درغلتیدن به سودای تجزیهها و تفریدها. اما و صد اما با وجود انواع بحرانها و انسدادها و در وضعيت تحریمهای نظام سلطه و تورمهای تشدیدکننده و تصاعدی... سوال اول این جستار این است به این وضعیت تا کی و کجا میتوان ادامه داد؟! باقی در جستارهای آتی، به شرط توفیق.