مجازستان

  وقتی مادرم مریض بود من کلاس پنجم بودم، دیدم گریه و زاری کمکی نمیکنه، تصمیم گرفتم حسابی درس‌ بخونم تا تو آزمون مدارس نمونه قبول شم تا شاید خوشحال شه و تو خیال کودکیم حالش خوب شه، ولی وقتی نتیجه‌ی قبولیم توی آزمون اومد متاسفانه دیگه بینمون نبود. (در آرزوی آرامش)

======
  فعالان محیط زیست آن‌قدر به سگ‌ها رسیدگی کردن که کل اکوسیستم ایران داره تبدیل میشه به سگ‌دونی. هر جای داخل و خارج شهر میری یه گله سگ کل ترکیب جانوری اطرافشون رو از بین بردن و تنها جانور منطقه‌ان! متوجه آسیبی که داره به محیط زیست وارد میشه هستید؟ (Seyamak)

======
 ساعت ۸صبح زنگ زده میگه امروز میری بیمارستان؟ میگم نه. میگه خب پاشو قرار نیست هر روز که نمیری بیمارستان تا ظهر بخوابی. مادر عزیزم دوران مدرسه هم نمیذاشت روزهایی که تعطیل بودیم بخوابیم. (nasehmohi)

=====
 راننده بهم اشاره کرد، گفتم بله؟ گفت خانوم آهنگتون چرا تموم نمیشه؟ گفتم رو ریپیته، صداش خیلی میاد؟ گفت بله. گفتم دوسش ندارید؟ گفت نه. خیلی خوشتیپ بود گفتم بابا بگید قطعش کنم خب!خوشتیپ نبود میگفتم به یه ورم که دوسش نداری. (ةیچرالملوک)