خودباوری و یار موافق
آرش رازانی ( روزنامهنگار)کوهنوردان میدانند، که اگر بنا بر فتح قلهای سخت باشد و برنامه صعود گروهی، حضور یکی دو کوهنورد باتجربه که سابقه فتح این قله را دارند بسیار راهگشاست. چه در شناخت مسیر درست و چم و خم آن، و چه در روحیه دادن به کوهنوردان کمسابقهتری که این مهمترین صعودشان است. گویی حضور همپایی که پیش از این راه را تا انتها پیموده است، دلگواه درستی صعود و اطمینانبخش رسیدن به هدف است.
هر یک از ما در زندگی، در کار پیمودن مسیری دشوار برای رسیدن به اهداف بلند خود هستیم؛ و برای رسیدن به هدف عزم خود را جزم کردهایم. اما از آنجا که «دایما یکسان نباشد حال دوران»، همه ما لزوما به هدفهای بلند خود نمیرسیم. با وجود آن که گاهی عواملی خارج از اختیار ما در نرسیدن به هدفهای بلند موثرند، اما آنچه بیشتر بند بر پای ما میشود ضعف خودباوری است.
آری، کار که دشوار میشود و موانع مسیر که به تدریج بیشتر میشوند ما باور خود نسبت به عزم و توانایی خویش را به تدریج کمرنگ و کمرنگتر مییابیم. چنان که شک میکنیم که آیا اصلا هدف درستی را انتخاب کردهایم؟ آیا بهتر نبود هدفی را که بیشتر قابل حصول بود انتخاب میکردیم تا پله پله به هدف بلندمان برسیم؟ آیا بیش از اندازه روی توان خودمان حساب نکرده بودهایم؟ اینجاست که دیگر حفظ خودباوری به تنهایی بسیار دشوار میشود.
تیم ملی فوتبال آلمان در سالهای اخیر در افت دایمی بوده و از تورنمنتهای مهم فوتبالی بیتوفیق کنار رفته است. تیمی با پیشینه درخشان، به جایی رسید که در برابر کره جنوبی از جام جهانی حذف شد و در برابر ژاپن با چهار گل باخت. مسئولان فوتبال آلمان از رودی فولر، گلزن قدیمی و نامآشنا و از قهرمانان جام جهانی خواستند که یک بازی دوستانه در برابر فرانسه مربی موقت تیم ملی باشد تا مربی دیگری را برای تیم انتخاب کنند. تیم ملی آلمان در فاصله کمتر از یک هفته از باخت در برابر ژاپن، با همان بازیکنان با اقتدار تمام فرانسه، بهترین تیم اروپا را شکست داد. هیچ چیز نسبت به بازی در برابر ژاپن تغییر نکرده بود، جز رودی فولر. مردی که خودباوری و شجاعت را با حضور خود به تیم اضافه کرده بود.
برای هر کدام از ما زمانی فرا میرسد که برای ادامه مسیر صعود به هدفهای بلند به حضور دلگرم کننده آن کوهنورد باتجربه نیاز داریم. برای برنده شدن برابر حریفان سخت روزگار به حضور کسی که شجاعت را به ما بازگرداند. که ما در سایه اطمینانی که حضور او به ما میدهد، خود را دوباره باور کنیم. ما، گاهی نیاز به تلنگری داریم که باور ما به توان و عزم خویش را به ما بازگرداند. برای خودباوری، گاهی چارهای جز مدد جستن از یار موافق نیست.