«همدلی» به بهانه اظهارات تازه وزیر آموزش و پرورش گزارش میدهد
یک بام و چند هوای کمبود معلم در مدارس
همدلی| درحالیکه چندی قبل برخی از نمایندگان مجلس و مسئولان اعلام کرده بودند که سیستم آموزشی ما بین 250 تا 300 هزار معلم کم دارد، وزیر آموزش و پرورش ته تنها در مواجهه با سوالان نمایندگان مجلس در مورد کمبود معلم که چند روز قبل در برنامه ای تلویزیونی مجددا مدعی شد که درحال حاضر هیچ کلاسی خالی از معلم در کشور وجود ندارد! آنهم در شرایطی که خود وی چندی قبل گفته بود که حداقل 3 درصد کلاسها بدون معلم هستند!چند هفته قبل از آغاز سال تحصیلی بود که رضامراد صحرایی؛ وزیر آموزش و پرورش اعلام کرد که مشکل کلاسهای درس بدون معلم تا ۱۵ مهر ساماندهی خواهد شد اما این اتفاق نیفتاد و میثم لطیفی؛ رئیس سازمان اداری و استخدامی گفت: بهزودی ۱۰ هزار معلم جدید در فرآیند تکمیل ظرفیت آزمون استخدامی آموزش و پرورش در مدارس کشور حضور مییابند و علت اصلی تأخیر در ورود معلمان جدید به آموزش و پرورش «طولانی شدن فرآیند آزمون» بود همچنین آموزش و پرورش در تلاش است تا پایان مهر ماه کلاسی خالی از معلم نباشد. محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی نیز چند روز بعد از این سخنان و در روزهای آخرین مهر ماه، در پاسخ به تذکر یک نماینده در موضوع کمبود معلم گفت: در ابتدا که این موضوع را پیگیری میکردیم، حدود ۲۳ هزار کلاس با کمبود معلم مواجه بود حالا در گفت وگو با وزیر آموزش و پرورش، وی گزارشی ارائه کرد و براساس مصوبه ای که بازنشستگان میتوانند به کار بازگردند و بدهی آنها پرداخت و اقدامات لازم انجام شود، برهمین اساس گزارش استانی ارائه شد و تاکید کردند که حداکثر ۳ هزار مدرسه با کمبود معلم مواجهند و حتی کمتر از ۳ هزار مدرسه و این مشکل را طی ۲ روز آینده حل خواهیم کرد.با این حال چند روز بعد، تذکر حبیب الله دهمرده، نماینده مجلس که بررسی موضوع کمبود معلم را درخواست نمود نشان داد که این معضل همچنان باقی است حالا و بعد از سه ماه، دوباره صحرایی مدعی شده که دیگر مشکلی به نان کمبود معلم نداریم!
از وعده تا عمل
اما نکته قابل تامل اینکه، بسیاری از مدیران وزارت آموزش و پرورش و نمایندگان مجلس تلاش دارند تا دلیل بحران معلم در شرایط کنونی را به گردن دولت ۸ ساله روحانی بیاندازند. علی فرهادی معاون برنامهریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش گفت: سالهای ۹۳ تا ۹۷ دانشگاه فرهنگیان نزدیک به تعطیلی بود و پذیرش دانشگاه از سالی ۲۵ هزار نفر به کمتر از ۳ هزار نفر رسید لذا دلسوزان فرهنگ تعلیم و تربیت با هشدار به وضعیت آموزشی کشور باعث رشد پذیرش در دانشگاه فرهنگیان شدند.حجتالاسلام احمدحسین فلاحی سخنگوی کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس نیز یکی دیگر از افرادی است که معتقد است کمبود معلم به خاطر بی تدبیری در دولت گذشته است.
در همین گیر و دارعلیاصغر فانی؛ نخستین وزیر آموزش و پرورش دولت حسن روحانی نیز در گفت و گویی با تسنیم، با طرح این ادعای عجیب که کمبود جدی معلم نداریم در دفاع از خود و دولت پیشین گفته است: نامههایی که بنده برای استخدام سالانه ۱۰ تا ۲۰ هزار معلم به دولت وقت نوشتم در بایگانی آموزش و پرورش موجود است اما هیچگاه با آنها موافقت نشد، برخی تصور میکنند که بنده نخواستم استخدام انجام شود در حالی که اجازه ندادند، دولت فعلی در حمایت از آموزش و پرورش بسیار بهتر عمل کرده است.
در چنین شرایطی برخی مدیران اسبق آموزش و پرورش معتقدند، بخش عمده معضل کمبود معلم در کشور را میتوان در همین بی نظمیهای مکرر در وعدههای وزیر آموزش و پرورش و عدم برنامهریزی دقیق برای حل معضلات وزارتخانه تحت سرپرستی مرادصحرایی دانست. ولی حالا رضا مرادصحرایی، وزیر آموزش و پرورش، میگوید؛ فقط ۳ درصد کلاسهای درس با مشکل کمبود معلم مواجه هستند و با اعلام نتایج تکمیل ظرفیت آزمون استخدامی دیگر کلاس خالی نخواهیم داشت. اما ۳ درصد کمبود معلم که مراد صحرایی از آن صحبت میکند تبدیل به پاشنه آشیلی جدی برای وزارت اموز و پرورش شده است.
بلبشوی ارقام
شاید بهترین راه برای درک این که اصلا چرا کمبود معلم در کشور تبدیل به دغدغه شده است و این دغدغه تا چه حد جدی به نظر میرسد؟ نگاهی به آمار و ارقام این حوزه و بررسی وضعیت استخدام معلمان باشد. متأسفانه وضعیت آمار و ارقام حوزه آموزش و پرورش چندان دقیق نیست، اما عدد و رقمهایی که از سوی مسئولین کشور برای توضیح کمبود معلمان مطرح میشود بین ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار معلم است که میتواند در سالهای آتی روند صعودی و نگران کننده تری داشته باشد. محمدرضا فلاحی، دبیر سابق شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان گفت: «کمبود معلم در سال ۱۴۰۶ به حدود ۴۰۰ هزار نفر خواهد رسید. در حالیکه رشد جمعیت در کشور هم به نقطه عطف و قله میرسد.»
محمد حسن آصفری، نماینده مجلس شورای اسلامی در خصوص وضعیت فعلی آموزش و پرورش میگوید: «تقریبا در اکثر شهرستانها به ویژه در بخشهای روستایی با کمبود معلم مواجهیم و بعضا از معلمان بازنشسته یا از معلمان به صورت دو شیفته استفاده میشود. یک بخش از ۲۳ هزار کلاسی که از ابتدای مهرماه مشکل داشتیم کاهش پیدا کرده و به ۱۰ هزار کلاس رسیده است.»این وضعیت و اعداد و ارقام یکی از دلایلی بود که طی ماه گذشته، حداقل ۳۰ نماینده مجلس، طرح استیضاح رضا مراد صحرایی را امضا کردند.
از سویی برخی نمایندگان مجلس، موضوع را نه فقط در سطح عملکرد وزارتخانه میبینند، بلکه یک گام فراتر رفته و نقش دولت را نیز در این موضوع دخیل میبینند. جلال رشیدی کوچی، نماینده مرودشت و عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور در این باره گفت: بنا بر برخی آمار در کشور تا حدود ۱۰ هزار کلاس درس معلم ندارد.
محسن حاجیمیرزایی، وزیر آموزش و پرورش دولت روحانی در واکنش به اینکه دولت پیشین را مسبب وضعیت کنونی میدانند میگوید: «فقط در دو سال پایانی دولت روحانی و همزمان با دوره مسئولیت من، ۲۰۷ هزار نیرو جذب آموزش و پرورش شدند درحالیکه در دوسال اخیر و همزمان با استقرار دولت جدید ۱۴۰ هزار نفر جذب شدند که طبق اطلاع بهدستآمده ۴۰ هزار نفر از آنها نیز هنوز مشغول کار نشدهاند؛ بنابراین در دوسال قبل، دوبرابر دوسال اخیر نیرو جذب شده است. اخلاق پسندیدهای نیست هر مشکلی را که در حل آن ناتوان هستیم به دولت قبل منتسب کنیم آن هم پس از دو سال که از استقرار دولت جدید میگذرد. اگر مشکل محصول دولت قبل بود چرا در همان زمان این مشکل به این شکل ایجاد نشد؟ چرا در سال تحصیلی گذشته دولت فعلی با مشکل کمبود معلم مواجه نشد؟»
قبل از بن بست...
«رضوان حکیمزاده» معاون سابق آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش و استاد علوم تربیتی دانشگاه تهران اما از منظری عمیق تر به ماجرا نگاه میکند. وی با ذکر اینکه فکر میکنم سیاستهای جذب و نگهداشت معلمان در گذشتههای دورتر مسیرهای خوبی بود که متاسفانه آنها را کنار گذاشتیم میگوید: به عنوان مثال، یکی از معضلات اساسی ما بکارگیری معلمان در مناطق روستایی و عشایری است. معلمان در این مناطق باید از جنس مردم روستا و عشایر باشند و مردم آن زیست بوم را بشناسند تا بتوانند در چنین محیطهایی تاثیرگذار باشند و در بهبود زندگی افراد تغییرات اساسی ایجاد کنند.
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: امروز ظرفیت عظیمی در دانشکدههای علوم تربیتی در حال تحصیل هستند و برای جذب بهترین اساتید و دانشجو در این دانشگاه ها، بودجه کشور هزینه میشود، ولی متاسفانه این دانشجویان در آموزش و پرورش بکارگرفته نمیشوند.
حکیمزاده با اشاره به اینکه خیلی غیرواقع بینانه است که وقتی کمبود معلم داریم، دانشکدههای علوم تربیتی را نادیده گرفته ایم تصریح میکند: زمانی که در وزارتخانه بودم در جلسات متعددی در سازمان برنامه، سازمان امور استخدامی و جلسات شورای عالی آموزش و پرورش تاکید میکردم که حتی با دید بهرهوری و تامین بودجه نیز تاسفآور است که دولت عضو هیات علمی را در دانشکدههای علوم تربیتی بهترین دانشگاههای کشور استخدام میکند و برایش هزینه میکند تا دانشجو تربیت کند، بعد دانشجویان و فارغ التحصیلان کارشناسی تا دکتری که همان استاد تربیت کرده را به کار نمیگیرند.
دانشجوهای ما میتوانند بهترین نیروهای انسانی برای آموزش و پرورش باشند، اما به دلیلعدم جذب در آموزش و پرورش میبینیم یا جذب سایر دستگاهها میشوند یا بیکار هستند و تعدادی از آنها بعد از فارغ التحصیلی مهاجرت میکنند با وجودی که از بودجه عمومی برای تربیت آنها هزینه زیادی صرف شده است.
بالاتر از بحران...
محمد نیک نژاد، کارشناس آموزشی به عنوان یکی از معلمهای باسابقه در گفت و گو با «همدلی» در خصوص دلایل کمبود معلم در کشور میگوید: بخشی از این موضوع به بازنشستگی گسترده معلمها در سالهای قبل و بخشی هم به توقف جذب معلم توسط دولت بر میگردد.
وی ضمن تشریح میزان بحرانی بودن وضعیت کنونی میگوید: شرایط به حدی بحرانی است که در بسیاری از مدارس والدین به جای معلم، سرکلاس میروند و به بچهها درس میدهند یا در برخی دیگر از مدارس مدیر و ناظم و حتی نیروی خدماتی به خاطر کمبود معلم سرکلاسها میروند و درس میدهند. در برخی دیگر از مدارس هم دانشجو معلمها را سرکلاسها میفرستند. این مانند آن است که یک دانشجوی پزشکی را برای عمل جراحی به اتاق عمل بفرستیم! با این وضعیت شما از دانش آموزی که به این شکل درس میخواند چه انتظاری دارید؟ بخصوص در مقاطع ابتدایی که مقاطع پایه ای تحصیل بچهها هستند، اینگونه تدریس واقعا میتواند کیفیت را به شکل فاجعه باری پایین بیاورد و دانش آموزانی بی سواد را تحویل مقاطع بالاتر دهد.
این کارشناس آموزشی به بحران کیفیت معلمهای جذب شده به عنوان یکی دیگر از چالشهای جدی وزارت آموزش و پرورش یاد کرده و گفت: الان وضعیت به حدی بحرانی است که هر کسی که دم دست است را به عنوان معلم جذب میکنند. درحالیکه معلمی شرایطی دارد و باید کسی که میخواهد معلم شود آموزش هایی را طی کند. برای همین معتقدم به کارگیری این معلمها نتیجه ای جز بحران کیفی آموزش در مدارس را به همراه نخواهد داشت.
اما چرا روند جذب نیرو در دولت روحانی عملا متوقف شد؟ سوالی که نیک نژاد در پاسخ به آن میگوید: در مورد جذب نیرو همیشه بین سازمان برنامه و بودجه و وزارت آموزش و پرورش اختلاف نظرهایی بوده است. به این معنا که وزارت آموزش و پرورش میگوید: معلم کم داریم اما سازمان مدیریت معتقد است که معلم، زیاد هم داریم! این یک بحث کارشناسی است و با اینکه خود رئیس جمهور نیز بارها به این موضوع ورود پیدا کرده بود ولی، در نهایت هیچ کدام از این دو نظریه نتوانستند دیگری را قانع کنند و برای همین جذب کمتر صورت میگرفت. یعنی میخواهم بگویم فقط در دولت روحانی شاهد کاهش جذب معلم نبودیم، بلکه این رویه ای در همه دولتها بوده است ضمن اینکه خود آقایان طی دو سال گذشته چقدر موفق به جذب نیرو شده اند؟!
این فعال صنفی مجلس را نیز از جمله دلایل کمبود معلم در شرایط کنونی میداند و میگوید: در برهههای مختلف مجلس، آموزش و پرورش را تحت فشار قرار میداد تا تعدادی نیروی مورد نظر خودشان! را جذب کنند. نتیجه این فشارها این است که الان کمبود نیروی آقای زیادی به عنوان معلم داریم و در خصوص معلمهای زن نیز با تعداد زیادی نیروی معلم مازاد مواجیهم که کارشان اصلا کیفیت ندارد! یعنی شاید در ظاهر این معلمهای زن آمار کمبود در این بخشها را تحدودی جبران کرده باشند اما، از آنجاییکه اصلا ندریس را بلد نیستند و دوره ای هم ندیده اند عملا نمی توان اسم معلم برآنها گذاشت. یعنی در حقیقت این معلمها مازاد هستند.
اما در نهایت وی به نکته اشاره میکند که کمتر به آن توجه شده است: اصولا هر سال از بهمن ماه آموزش و پرورش شروع به ساماندهی معلمها و سیستم آموزشی میکند و تا شهریور آن را ادامه میدهد. اما امسال اصلا چیزی به نام ساماندهی در مدارس نداشته ایم. نتبجه این سیاست نیز این شده که بسیاری از مدیران تازه ۳۱ شهریور مدرسه رفته اند و دیده اند معلم ندارند!