نگاهی اجمالی به «اوپنهایمر» آخرین فیلم کریستوفر نولان!
محمدحسن علایی(جامعهشناس)اوپنهایمر؛ آخرین فیلم کریستوفر نولان روایت زندگی اوپنهایمر، سازنده بمب اتمی نابودگر ناکازاکی هست افت و خیزهای زندگی عاطفی؛ علمی و اجتماعی وی در طول ۳ساعت فیلم به معرض تماشا گذاشته میشود و چالشهای وی در هر یک از این ساحات به اجمال مطرح میشود. از ارتباطات علمی وی با فیزیکدانانی چون آلبرت انیشتین و هایزنبرگ و ... تا تعلق وی به کمونیسم در... تا بحرانهای عاطفی وی ...تا تحقیقات وی در خصوص شکاف هستهای و ساخت بمب اتم و حمله اتمی آمریکا به ژاپن و نهایتا پیامدهای اجتماعی؛ اخلاقی و سیاسی آن برای اوپنهایمر...
اوپنهایمر (Oppenheimer) یک فیلم دلهرهآورِ زندگینامهای حماسی به نویسندگی و کارگردانی کریستوفر نولان است که در سال ۲۰۲۳ اکران شد. نولان فیلمنامه این فیلم را بر اساس کتاب پرومته آمریکایی، پیروزی و تراژدی جی رابرت اوپنهایمر به رشته تحریر درآورده است. داستان فیلم دربارهٔ زندگی جی. رابرت اوپنهایمر، فیزیکدان نظری آمریکایی است که به عنوان «پدر بمب اتمی» شناخته شدهاست. بسیاری از منتقدان و مخاطبان حرفهای سینما، کریستوفر نولان را، در شمار کارگردانان برتر حال حاضر سینمای جهان قلمداد میکنند، نولان در فیلم «میان ستاره ای»هم که در عداد کارهای موفق وی قلمداد میشود ضمن محک خویش در ژانر علمی-تخیلی، و با موفقیت نسبی در اجرا و تکنیک، به سراغ مضامین سترگی از جمله عشق، تقدیر، زمان و رستگاری بشر میرود که به هر روی نشانگر جسارت و شهامت کم نظیر اوست، قابلیتهای مدیای سینما و جلوههای ویژه و ابزارها و در کل تکنولوژی به کار گرفته شده در فیلم به نحوی درون ماندگار در عصری که علم و تکنیک بر آن هژمونی یافته است به خدمت انتقال پیام درآمده است، اما درست به دلیل سیطره همین فضای باینری، دیجیتالی و تکنیکال، امکان به نمایش درآوردن دغدغههای متافیزیکی کارگردان را از او سلب کرده است. هرچند بس بعید مینماید که در منظومه مفهومی کارگردان بتوان مجموعه منسجمی از مفاهیم متافیزیکی را دنبال کرد. ازطرف دیگر محیط زیستی که به واسطه تصرف علوم جدید در طبیعت، تخریب شده است در جهان نولانی معلوم نیست با چه منطقی دوباره قرار است با توسل به علم رستگاری را برای ساکنین این کره ویران به ارمغان بیاورد! وقتی منجیان آن دوباره به دانشمندان و تکنسینها و متخصصین ناسا متوسل میشوند.دغدغههای کریستوفر نولان، در دو ساحت علم و متافیزیک، دور میزنند اما دچار نوعی اختلال میگردند طوری که یافتههایی که در دیسکورس علم مطرح هستند با مقولات متافیزیکی تصادم پیدا میکنند، به دیگر سخن، کریستوفر نولان تلاش میکند برای پرسشهای متافیزیکی پاسخهای علمی دست و پا کند، به نحوی که به تمامه خود را از توضیحات متافیزیکی که از جانب فیلسوفان تحلیلی یاوه پنداشته میشوند، بی نیاز معرفی کند و این درست همان لبه پرتگاهیست که نولان را با همه بزرگی اش در عالم سینما، به دره هنر نیهیلیستیک پرتاب میکند هر چند سویههای مازاد تلاشهای وی، به نحوی هنرمندانه، صحنههای درخشانی را آفریده است، اما در نهایت ماحصل کار وی در ردیف تولیدات سوبژکتیویستی نیهیلیسم فعال جای میگیرد و این درخشش های بی بنیاد، داغی بزرگ بر دل مخاطبان اندیشه ورز نولان، میگذارد. تو گویی امکان گذر از نیهیلیسم دنیای جدید، حتی در آثار هنرمندان بزرگی مثل نولان هم، قابل پیگیری نیست. اوپنهایمر اما از وجوه سیاسی هم اهمیت پیدا میکند آن هم پس از تجربه فاجعه غزه که زخمی عمیق بر چهره وجدان انسانیت است. چالش بین نهاد علم و سیاست در روزگار مدرن، نمایش ضرورتها و اجتناب ناپذیریهای جنگ در زندگی انسان ها، تامل بر سر قابلیت بازدارندگی سلاحهای اتمی و ...اما آنچه به نگرانی نگارنده می افزاید، عدم پرداخت فیلم نولان به فجایع حمله و جراحتهای غیرقابل باور آن است و این شائبه را به ذهن مخاطب متبادر میکند که فیلم با اصل شمردن روایت دنیای شخصی اوپنهایمر از طرح مسائل اساسی دیگر را که بر عالم ما سایه افکنده است طفره میرود و باری دیگر جلوه نیهیلیسم فعال را در سینمای پرطمطراق نولان آشکار میسازد.