مردم کرونا را جدی بگیرند، مسئولان نه!
عادل جهانآرای (روزنامهنگار)سه ماه از فراگیر شدن بیماری کرونا در کشور میگذرد، آنچه که در این میان از خود کرونا خطرناکتر جلوه کرده است، تصمیمات گروهی، دستهای، سازمانی، اداری، یا فردی در باره چگونگی مواجهه با این بیماری بود. یادمان هست که هنوز یک هفته از اعلام شیوع این بیماری در کشور نگذشته بود و ترس و وحشت از شیوع کرونا از درودیوار کشور میبارید که آقای روحانی آن نطق را ایراد کرد و گفته بود که «از روز شنبه-10اسفند 98- همه روالها در کشور عادی خواهد شد.» البته آن سخن رئیس جمهور با واکنشهای زیاد محافل علمی و پزشکی و اجتماعی روبهرو شد. ضمن آنکه روحانی کلا در هر نشست مترصد بود تا به صورتی بتواند فضای نیمه قرنطینه کشور را باز کند و حتی به خاطر برخی توصیههای این و آن هم شده، بازگشایی برخی از مراکز را ممکن سازد. اما این روزها با افزایش روزانه تعداد بیماران کرونایی و همچنین سخنان دیروز وزیر بهداشت، به نوعی از سادهانگاری برخی مسئولان نسبت کووید19 خبر میدهد. کسی تردید ندارد که نوع مواجهه دولت و مسئولان دولتی یا غیردولتی ولی تصمیمگیر میتواند نقش مهمی در سلامت مردم کشورمان ایفا کند. بازگشایی بسیاری از مراکزی که ذاتا جمعیتپذیرند، ولی عملا باز بودن یا نبودن آنها، هیچ نقشی در تولید، توسعه و افزایش راندمان رفاه و کاری کشور ندارد، به گفته مسئولان بهداشتی یکی از کانونهای خطرآفرین و اشاعه بیماری کووید19 است. در زمان قرنطینه نیمبند حداقل برخی از مراسمهای عزا یا عروسی در کشور برگزار نمیشد و از برگزاری تجمعات غیرضرور توسط مأموران انتظامی جلوگیری میشد، اما در یکیدو هفته اخیر که به نظر میرسد رفتار دولت با کرونا مهربانانهتر شده است و ضمن بازگشایی بسیاری از کسبوکارها- که بر ضرورت آن کسی شکی ندارد- مراکز و اماکن مختلفی البته با تأکید بر حفظ پروتکلهای بهداشتی هم به روی مردم باز شدند، نشان میداد که مسئولان دولتی آنگونه که باید با شدت و حدت نسبت به این بیماری حساسیت ندارند. حتی شهرداری تهران برای بازگشت درآمدهای خود از راه طرح ترافیک، بر اجرای این طرح مدام اصرار میورزد، در حالی که به اذعان همه کارشناسان، اگر رفتوآمد مردم در شهر تهران با محدودیت انجام شود، لاجرم درهمتنیدگی ارتباطات شهری بیشتر میشود و به همان نسبت، سلامتی مردم با خطر روبهرو خواهد شد. سخنان دیروز دکتر نمکی، زنگ خطر نبود، بلکه خود خطر بود که معلوم نیست چرا برخی سازمانها، ادارات، وزارتخانهها یا به گفته آقای نمکی «از فلان ستاد یا فلان وزارتخانه» فکر میکنند همه چیز عادی است و همه جا را میشود راه انداخت. شکی نیست که اگر همان حساسیت نیمه دوم اسفند تا سیزده فروردین از سوی دولت و خصوصا شخص رئیس جمهور پا برجا بود، کادر خدوم و زحمتکش درمانی کشور شاید به مراتب میتوانستند روزهای بهتری داشته باشند، اما وقتی قرار است دوباره بسیاری از چیزها از 17 خرداد عادی شود و به خیال برخیها انگار کرونا زیاد مایل نیست در این کشور بماند، تردیدی نیست که این بیماری به قول آقای نمکی «چموش» فضای ملتهبتری را در کشور ایجاد کند. بیگمان نقش مردم در کاهش این بیماری میتواند بسیار تأثیرگذار باشد و آنها باید این بیماری را جدی بگیرند، اما نمیتوان فقط از مردم خواست کووید19 را جدی بگیرند، اما مسئولان و نهادها و سازمانهای مختلف و خصوصا دولت در برخورد با کرونا زیاد جدی نباشند. اینجا دولت وظیفه دارد با اهرمهای فراوانی که دارد، در نظمبخشیدن، اجرای ضوابط پزشکی و پروتکلهای بهداشتی در ادارات و سازمانهای دولتی و خصوصی جدی باشد و با مسئولیت بیشتر عمل کند.