دورکاری آمده است که بماند ...
رزیتا خسروی (جامعهشناس)تا پیش ازانقلاب صنعتی درجهان، بسیاری از افراد در خانههای خود به کار و فعالیت مشغول بودند. در خانه تولید میکردند و همانجا هم محصولات خود را به فروش میرساندند. از مشاغلی چون نجاری، خیاطی، نقاشی، سفالگری و آهنگری گرفته تا پزشک، حکیم، معلم و ... همه و همه در محلهای اقامت افراد انجام میشد و مردم هم به این شیوه از مراودات اقتصادی عادت داشتند. اما انقلاب صنعتی، تولید ماشینآلات و نیاز به نیروی کار یدی کارگران، زنان و مردانی را که تا آن زمان در خانه کار میکردند از خانههایشان بیرون کشید و به کارخانجات، کارگاهها، ادارات و مراکز کار کشاند و این روند تا زمان جنگ جهانی دوم ادامه یافت. پس از جنگ جهانی دوم، داستان به سرعت تغییر کرد. با رشد اقتصاد ایالات متحده آمریکا، دفاتر مرکزی شرکتهای گوناگون، فضاهای کاری بزرگ و اشتراکی متعدد شکل گرفتند. کار کردن به صورت هشت ساعت در روز نیز در این زمان شکل گرفت. توسعه اقتصادی منجر به انقلاب اطلاعاتی شد و پیشرفتهایی در دنیای کامپیوتر و فناوری به وقوع پیوست و صاحبان اقتصاد و سرمایه جهانی به بهرهکشی مدرن از کارگران روی آوردند؛ کارگران غیر یدی که مسلط به علم، دانش و فناوری نوین هستند و بدون حضور در محل کار و صرف هزینههای گزاف، در محل اقامت خود، دفاتر خانگی یا حتی در کافیشاپ با یک لپتاپ یا یک تلفن هوشمند کار میکنند. به این ترتیب، دورکاری شکل جدیدی به خود گرفت.
بر اساس پژوهشی که در سال ۲۰۱۷ انجام شد، بیش از 40درصد از آمریکاییها اذعان کرده بودند که حداقل بخشی از کار خود را به صورت دورکاری انجام میدهند. این آمار از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰ رشد قابل توجهی داشته است و جمعیت بیشتری از افراد، بخشی یا کل فعالیت کاری خود را به صورت دورکاری انجام میدهند. با توجه به مسئولیتپذیری کارکنان آن کشورها، متعاقبا نرخ مشارکت و سطح بهرهوری نیز افزایش پیدا کرده است. این کارکنان پس از دورکاری، معمولا تمایلی به کارکردن حضوری در محل کار ندارند.
در ایران اما آغاز پروژه دورکاری برای قشری تعریف شد که یا مبتلا به بیماریهای خاص بودند یا زنانی که دارای کودکان تا سن دبستان، آن هم بدون هیچ زیرساخت و آموزش و حتی بررسی نتایج حاصله. مادران تا کلاس ششم فرزندان، یک روز در هفته را به اصطلاح دورکاری بودند که من نامش را تعطیل کاری غیر رسمی میگذارم. چنانچه احیانا در روز دورکاری، سازمان مربوطه تصادفا با فرد دورکار، کاری داشت، یا با تلفن خاموش فرد مواجه میشد یا با سفرهای آخر هفته و عدم دسترسی به فرد دورکار. کار تا آنجا جدی و تبدیل به حق شد که اگر سازمانها از افراد دورکار میخواستند برای ساعاتی در آن روز خاص در محل کار حاضر شوند، با اعتراضات شدید افراد مواجه میشدند. دورکاری در ایران عملا نه تعریف کاربردی داشت و نه کارایی و بازدهی لازم را. سازمانها برای همین خاطره تلخی که از دورکاریهای اجباری داشتهاند، با شنیدن نام دورکاری به شدت موضعگیری منفی میکنند و البته که حق دارند. مدیر یک دستگاه، چندی پیش به کارمند دورکارش گفته بود فکر کنم تا زمان سربازی فرزندت، ما باید دورکاری شما را تحمل کنیم! و این یعنی فرد دورکار موجبات ضرر و زیان سازمان شده و البته سازمان مجبور است تا موعد مقرر، از قانون دورکاری تبعیت کند. در حالی که اگر ما همزمان با متدهای استاندارد دورکاری، بخشی از شاغلان بخشهای دولتی و خصوصی را دورکار میکردیم، به شدت در بازدهی و راندمان کار، نتایج مفیدتری میگرفتیم. طبق تحقیقات، ساعت کار مفید ما در کشور، 2ساعت است و این یعنی خود بحران. با دو یا حتی سه ساعت کار مفید، چگونه میتوان اقتصاد پویایی رقم زد؟ مسئولین ما باید برای این دو ساعت کار مفیدی که هزاران نیرو را به محل کار میکشاند، فکر اساسی کنند. باور کنید این نیروها اگر در خانه کار کنند، تنبلتر از حالا نمیشوند! باور کنید درخیلی از زمینهها، دورکاری باعث نتایج مثبت میشود، از کاهش ترافیک، کاهش نرخ بیکاری، ایجاد شرایط اشتغال برای کلیه شهروندان اعم از معلولان، زنان خانهدار و... گرفته تا بهبود شرایط روحی و روانی کارکنان، توازن کار و زندگی و دهها حسن دیگر.
اگر سازمانها معطوف به نتیجه باشند، باید دورکاری را احیا کنند. دورکاری نیامده که برود، آمده که بماند. دیر یا زود، باید بخشی از بدنه کمبهره سیستمها را که عجالتا میبایست تا 30 سال هم حضور داشته باشند دورکار کرد. قطع یقین با تعریف نویی از دورکاری جهانی، به نتایجی بهتر از اکنون خواهیم رسید.
بر اساس پژوهشی که در سال ۲۰۱۷ انجام شد، بیش از 40درصد از آمریکاییها اذعان کرده بودند که حداقل بخشی از کار خود را به صورت دورکاری انجام میدهند. این آمار از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰ رشد قابل توجهی داشته است و جمعیت بیشتری از افراد، بخشی یا کل فعالیت کاری خود را به صورت دورکاری انجام میدهند. با توجه به مسئولیتپذیری کارکنان آن کشورها، متعاقبا نرخ مشارکت و سطح بهرهوری نیز افزایش پیدا کرده است. این کارکنان پس از دورکاری، معمولا تمایلی به کارکردن حضوری در محل کار ندارند.
در ایران اما آغاز پروژه دورکاری برای قشری تعریف شد که یا مبتلا به بیماریهای خاص بودند یا زنانی که دارای کودکان تا سن دبستان، آن هم بدون هیچ زیرساخت و آموزش و حتی بررسی نتایج حاصله. مادران تا کلاس ششم فرزندان، یک روز در هفته را به اصطلاح دورکاری بودند که من نامش را تعطیل کاری غیر رسمی میگذارم. چنانچه احیانا در روز دورکاری، سازمان مربوطه تصادفا با فرد دورکار، کاری داشت، یا با تلفن خاموش فرد مواجه میشد یا با سفرهای آخر هفته و عدم دسترسی به فرد دورکار. کار تا آنجا جدی و تبدیل به حق شد که اگر سازمانها از افراد دورکار میخواستند برای ساعاتی در آن روز خاص در محل کار حاضر شوند، با اعتراضات شدید افراد مواجه میشدند. دورکاری در ایران عملا نه تعریف کاربردی داشت و نه کارایی و بازدهی لازم را. سازمانها برای همین خاطره تلخی که از دورکاریهای اجباری داشتهاند، با شنیدن نام دورکاری به شدت موضعگیری منفی میکنند و البته که حق دارند. مدیر یک دستگاه، چندی پیش به کارمند دورکارش گفته بود فکر کنم تا زمان سربازی فرزندت، ما باید دورکاری شما را تحمل کنیم! و این یعنی فرد دورکار موجبات ضرر و زیان سازمان شده و البته سازمان مجبور است تا موعد مقرر، از قانون دورکاری تبعیت کند. در حالی که اگر ما همزمان با متدهای استاندارد دورکاری، بخشی از شاغلان بخشهای دولتی و خصوصی را دورکار میکردیم، به شدت در بازدهی و راندمان کار، نتایج مفیدتری میگرفتیم. طبق تحقیقات، ساعت کار مفید ما در کشور، 2ساعت است و این یعنی خود بحران. با دو یا حتی سه ساعت کار مفید، چگونه میتوان اقتصاد پویایی رقم زد؟ مسئولین ما باید برای این دو ساعت کار مفیدی که هزاران نیرو را به محل کار میکشاند، فکر اساسی کنند. باور کنید این نیروها اگر در خانه کار کنند، تنبلتر از حالا نمیشوند! باور کنید درخیلی از زمینهها، دورکاری باعث نتایج مثبت میشود، از کاهش ترافیک، کاهش نرخ بیکاری، ایجاد شرایط اشتغال برای کلیه شهروندان اعم از معلولان، زنان خانهدار و... گرفته تا بهبود شرایط روحی و روانی کارکنان، توازن کار و زندگی و دهها حسن دیگر.
اگر سازمانها معطوف به نتیجه باشند، باید دورکاری را احیا کنند. دورکاری نیامده که برود، آمده که بماند. دیر یا زود، باید بخشی از بدنه کمبهره سیستمها را که عجالتا میبایست تا 30 سال هم حضور داشته باشند دورکار کرد. قطع یقین با تعریف نویی از دورکاری جهانی، به نتایجی بهتر از اکنون خواهیم رسید.