فردگرایی
فردگرایی از وجوه گوناگون اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فلسفی و الهیاتی برخوردار است. این مکتب در اصطلاح، نظریه یا ایدئولوژی اجتماعی است که ارزش اخلاقی بالاتری را به فرد در قبال اجتماع اختصاص میدهد. در نتیجه، فردگرایی، نظریهای است که از آزاد گذاردن افراد حمایت میکند، به نحوی که فرد به هر آنچه آن را به نفع شخصی خود میداند، عمل کند.
فردگرایی از منظر سیاسی، برتر پنداشتن فرد از جمع و قائل شدن اهمیت برای فرد در برابر جمع است. بنابر این نظریه، اگر حقوق، نیازها و منافع فرد در جامعه تأمین شود، این امر خود به خود به تأمین منافع و مصالح اجتماعی منجر میشود. این مکتب، مالکیت خصوصی را شرط ضروری آزادی میداند، با دخالت دولت در امور اقتصادی و اجتماعی مخالف است و دخالت دولت را تنها در صورتی که به منظور تأمین آزادی عمل فرد انجام گیرد، مجاز میشمارد. در نتیجه، جامعه در برابر فرد، اهمیت به مراتب نازلتری دارد و آنچه مهم میباشد و باید بر اساس آن، برنامهها شکل مفهومی و عینی یابد، فرد به عنوان غایت و مرکز است.
فردگرایان متدولوژیک نظیر جان استوارت میل، ماکس وبر، شومپیتر، پوپر، هایک و الستر، فردگرایی را اعتقاد بدان میدانند که همه فکتهای اجتماعی باید سراسر و به طور کامل بر اساس کنشها، عقاید و نیازهای افراد توضیح داده شوند. به دیگر سخن، اصل فردگرایی بر تضاد منافع پیریزی شده است، نه بر هماهنگی منافع.
منبع: چیستی و چرایی فردگرایی، مهدی جهانیان
فردگرایی از منظر سیاسی، برتر پنداشتن فرد از جمع و قائل شدن اهمیت برای فرد در برابر جمع است. بنابر این نظریه، اگر حقوق، نیازها و منافع فرد در جامعه تأمین شود، این امر خود به خود به تأمین منافع و مصالح اجتماعی منجر میشود. این مکتب، مالکیت خصوصی را شرط ضروری آزادی میداند، با دخالت دولت در امور اقتصادی و اجتماعی مخالف است و دخالت دولت را تنها در صورتی که به منظور تأمین آزادی عمل فرد انجام گیرد، مجاز میشمارد. در نتیجه، جامعه در برابر فرد، اهمیت به مراتب نازلتری دارد و آنچه مهم میباشد و باید بر اساس آن، برنامهها شکل مفهومی و عینی یابد، فرد به عنوان غایت و مرکز است.
فردگرایان متدولوژیک نظیر جان استوارت میل، ماکس وبر، شومپیتر، پوپر، هایک و الستر، فردگرایی را اعتقاد بدان میدانند که همه فکتهای اجتماعی باید سراسر و به طور کامل بر اساس کنشها، عقاید و نیازهای افراد توضیح داده شوند. به دیگر سخن، اصل فردگرایی بر تضاد منافع پیریزی شده است، نه بر هماهنگی منافع.
منبع: چیستی و چرایی فردگرایی، مهدی جهانیان