رومینا، غیزانیه و فضای جدید رسانهای
محسن صنیعی (عضو هیات علمی دانشگاه)سال 2002 که برای دوره تحصیل دکترا، در انگلیس به سر میبردم، دو دختر 10ساله دانشآموز به نامهای هالی و جسیکا، ناپدید شدند و بعد از یافتن اجساد این دختران، مشخص شد که سرایدار مدرسه مسئول قتل این دختران دانشآموز بوده است. خبری دهشتناک بود و بازتاب بسیار گستردهای در رسانههای انگلیس و غرب پیدا کرد و در صدر اخبار دنیا قرار گرفت و یک همدردی بینالمللی را برای جانباختگان و خانوادههای آنان بهوجود آمد. آن سالها این سئوال برای من مطرح بود که چرا این خبر تیتر اول همه رسانهها شده است؟ و آیا اگر چنین واقعهای در کشور ما اتفاق بیفتد، هم در صدر اخبار قرار خواهد گرفت؟ قطعا پاسخ این است که وجود فضای رسانهای آزاد، توانسته بود چنین اخباری را در صدر اخبار دنیا قرار دهد و احساسات اجتماعی را به سمت همدردی با جانباختگان و نیز کیفر جانیان هدایت کند. قتل ناجوانمردانه رومینا آن هم توسط پدر خودش، خبری بسیار رقتبار است که در ردیف مهمترین خبرهای رسانههای داخلی و خارجی، روزنامهها، سایتها و فضای اجتماعی چند روز اخیر قرار گرفته است و همه جامعه ما را متاثر کرده، به طوری که حتی واکنش مدیران و مقامات کشور را برانگیخته است. ولی آیا این خبر، اگر در بیست سال پیش اتفاق میافتاد، باز میتوانست چنین بازتاب داخلی و بینالمللی ایجاد کند؟ آیا خبرهای این چنینی که در سالهای گذشته اتفاق افتاده است، بازتاب داخلی و بینالمللی پیدا کرده بود؟ قطعا لازم است که همه متخصصان حقوق، دین، جامعهشناسی، روانشناسی و خانواده به بررسی موضوع بپردازند تا شاهد چنین قتلهای بسیار رقتباری در آینده نباشیم، ولی این خبر نشان میدهد که جامعه ما هم وارد یک دنیای رسانهای جدید شده است که در آن هیچ خبری مخفی نمیماند. در این دنیای جدید، هیچ خبری قابل فیلتر و سانسور شدن نیست. جامعه نیز نسبت به اخبار ریز و درشت واکنش اجتماعی خود را نشان میدهد و مدیران و مسئولین ذیربط را مجبور به واکنش میکند. شاید اگر قبلا از بسیاری از خوزستانیها پرسیده میشد که غیزانیه کجاست، کمتر کسی نامش را شنیده بود، ولی امروز از برکت دنیای جدید رسانهای، واقعیت نداشتن آب آشامیدنی این مردم محرومی که در اوج گرما در غیزانیه سکونت دارند، باعث میشود که این منطقه مسکونی در صدر اخبار دنیا قرار گیرد. همه مردم داخل و خارج را به همدردی با مردم محروم آن منطقه وامیدارد و مسئولین و ادارات و سازمانهای ذیربط را مجبور به واکنش میکند، البته با این پرسش اساسی که چرا این مشکلات از قبلتر حل نشده است؟
نتیجهگیری: جامعه ما، وارد یک فضای رسانهای و اجتماعی جدید شده است. در دنیای جدید رسانهای، هیچ خبری قابل سانسور شدن نیست. مخاطبان رسانههای جدید، امکان شناخت خبر درست از نادرست را در اختیار دارند. در این دنیا، حتی یک نفر میتواند به سادگی یک شبکه تلویزیونی اینترنتی راه بیندازد و رقیبی در مقابل شبکههای رسانهای مطرح دنیا شود. پس رسانهها برای این که از جهان رسانه خارج نشوند، باید واقعیتها را با نهایت دقت، سرعت و بیطرفی در اختیار مخاطبان قرار دهند و به دنبال انحراف افکار عمومی باشند. مدیریت حاکم بر کشور نیز، باید این فضای جدید رسانهای را درک کند و با این شناخت از فضای رسانهای و اجتماعی جدید، نسبت به برنامهریزی و طراحی سیاستهای مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و داخلی اقدام کرد.
نتیجهگیری: جامعه ما، وارد یک فضای رسانهای و اجتماعی جدید شده است. در دنیای جدید رسانهای، هیچ خبری قابل سانسور شدن نیست. مخاطبان رسانههای جدید، امکان شناخت خبر درست از نادرست را در اختیار دارند. در این دنیا، حتی یک نفر میتواند به سادگی یک شبکه تلویزیونی اینترنتی راه بیندازد و رقیبی در مقابل شبکههای رسانهای مطرح دنیا شود. پس رسانهها برای این که از جهان رسانه خارج نشوند، باید واقعیتها را با نهایت دقت، سرعت و بیطرفی در اختیار مخاطبان قرار دهند و به دنبال انحراف افکار عمومی باشند. مدیریت حاکم بر کشور نیز، باید این فضای جدید رسانهای را درک کند و با این شناخت از فضای رسانهای و اجتماعی جدید، نسبت به برنامهریزی و طراحی سیاستهای مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و داخلی اقدام کرد.