لطفا بگذارید سیاه نمایی کنیم
فضلالله یاری (سردبیر)اجتماع، سیاست و فرهنگ ما بیمار است؛ به غیر از فردیت خانواده نیز با بیماریهای مزمنی دست و پنجه نرم میکند. این همه دروغ و اختلاس، این همه افزایش درگیریها، طلاقها و بزهکاریهای اجتماعی، آمار سرقتها و خرید وفروش مواد مخدر و نوشابههای الکلی نشاندهنده آن است که ما دردهای بسیاری داریم. پنهان کردن همه اینها – چیزی که گاه به خواسته اصلی متولیان امور نیز تبدیل میشود – یعنی آن که به دنبال درمان نباشیم. طبیعی است برای حل مساله باید صورت مساله موجود باشد، اما سالهاست که به بهانه جلوگیری از سیاهنمایی مانع ابراز دردها و اظهار مشکلات شدهایم. اما هیچ دردی درمان نشد. پنهان کردن این همه درد و نگفتن آن از این جسم، بیماری میسازد که صورتش را با سیلی سرخ نگه میدارد تا کسی متوجه دردهایش نشود. طبیعی است که این جسم نمیتواند در برابر بیماریهای درمان نشده تاب بیاورد.
قتل فجیع دختری سیزده ساله به دست پدرش در چند روز گذشته زخمی عمیق از کالبد جامعه ایرانی را عیان کرد. زخمی که در همه این سالها تلاش شده بود پنهان بماند. اما زخم است و بالاخره سرباز میکند و از لای آن خونابه و چرک و تعفن بیرون میزند. اولیای امور بهتر است مقداری تبعات سیاهنمایی را بپذیرند تا آن که سیاهی موجود باشد، اما تکذیب شود.
یکی از مواردی که در همه این سالها حساسیت مقامات کشور را برمیانگیخت، وجود برخی معضلاتی بود که در فیلمها و کتابها و روزنامهها مطرح میشد. دردی که بود اما تکذیب میشد. این درد اکنون خود را نشان داده است. مشخص شده که همه آن نگفتنها و پنهان کردنها هیچ کمکی به درمان نکرده است، بلکه برعکس اجازه داده است تا درد در خفا راه خود را در کالبد جامعه پیدا کند و مانند توموری خود را گسترش دهد و بسیاری از اعضا و جوارح جامعه را درگیر کند. از همینرو جامعه ما شادابی و چالاکی خود را از دست داده است. در همین ماجرای کرونا هرگاه مسئولان از وضعیت سفید خبر دادند، مردم رعایت را کنار گذاشتند و آمار ابتلا و مرگ را بالا بردند. به نظر میرسد که برای توجه دادن مردم و مسئولان به معضلات مقداری سیاهنمایی لازم است.
قتل فجیع دختری سیزده ساله به دست پدرش در چند روز گذشته زخمی عمیق از کالبد جامعه ایرانی را عیان کرد. زخمی که در همه این سالها تلاش شده بود پنهان بماند. اما زخم است و بالاخره سرباز میکند و از لای آن خونابه و چرک و تعفن بیرون میزند. اولیای امور بهتر است مقداری تبعات سیاهنمایی را بپذیرند تا آن که سیاهی موجود باشد، اما تکذیب شود.
یکی از مواردی که در همه این سالها حساسیت مقامات کشور را برمیانگیخت، وجود برخی معضلاتی بود که در فیلمها و کتابها و روزنامهها مطرح میشد. دردی که بود اما تکذیب میشد. این درد اکنون خود را نشان داده است. مشخص شده که همه آن نگفتنها و پنهان کردنها هیچ کمکی به درمان نکرده است، بلکه برعکس اجازه داده است تا درد در خفا راه خود را در کالبد جامعه پیدا کند و مانند توموری خود را گسترش دهد و بسیاری از اعضا و جوارح جامعه را درگیر کند. از همینرو جامعه ما شادابی و چالاکی خود را از دست داده است. در همین ماجرای کرونا هرگاه مسئولان از وضعیت سفید خبر دادند، مردم رعایت را کنار گذاشتند و آمار ابتلا و مرگ را بالا بردند. به نظر میرسد که برای توجه دادن مردم و مسئولان به معضلات مقداری سیاهنمایی لازم است.