صنعت بستهبندی ایرانی و تجربهای که باید آموخت
بابک عابدین ( فعال صنعت چاپ)طی چند سال گذشته بحث حمایت از تولید مواد اولیه و واسطهای در داخل بهجای ایجاد مزیت اقتصادی برای صنایع زیردستی و تکمیلی که نقش اصلی در تولید ارزشافزوده و اشتغالزایی را دارند تبدیل به معضلی بزرگ در بازارهای صادراتی شده است. بهخصوص که چنین تصمیماتی به انحصار و افزایش قیمت در زنجیره تأمین صنعت چاپ و بستهبندی و کاهش توان رقابتی منجر شده یا میشود. بر همین اساس و با توجه به اینکه قرار است از ۲۹بهمن تا ۸اسفند رویداد بینالمللی «دوسالانه بستهها» در فرهنگسرای نیاوران تهران برگزار شود، پرداختن به چالشهای عرصه بستهبندی ایران و بهویژه مسائلی که از این لحاظ در بازارهای جهانی پیش رو داریم واجد اهمیت است. واقعیت این است که در ما بستهبندی به لحاظ طراحی ساختار، گرافیک و ایدهپردازی وزنی در حد و اندازههای کلاس جهانی داریم و همین ویژگیها میتواند بستهبندی ما را به بازارهای بینالمللی برساند؛ اما در این میان یکی از چالشهای ما در صنعت بستهبندی تجهیزات و ماشینآلات چاپی است. چرا که کمکم تجهیزات و ماشینآلات چاپ بستهبندی ما به سمت فرسودگی پیش میرود. اگر چه حوالی سالهای ۸۸ تا ۹۴ ما انقلابی در نوسازی ناوگان صنعت چاپ داشتیم اما بعدازآن به دلیل مشکلات اقتصادی کشور و تحریمها، سرمایهگذاری در این عرصه سخت شد.
نکته مهم دیگر این است که بستهبندی در صنایع غذایی، دارویی آرایشی و بهداشتی و خیلی از عرصههای دیگر باید شامل استانداردهای بستهبندی سلامت باشد.
در بازارهای صادراتی میزان آلایندههای میکروبی و مواد شیمیایی فرار در بستهبندیها اندازهگیری میشود و مواد مصرفی باید پایدار و زیست تخریبپذیر بوده و جوهر و سایر موادی که ارتباط مستقیم با کالا دارد حتماً میبایست کم مهاجر باشند. اگر این موارد از هماکنون رعایت نشود قطعاً در سالهای آینده با مشکلاتی در صادرات محصولات ایرانی تنها در عرصه بستهبندی مواجه خواهیم بود. این مسئله چالشی است که میتواند روی مسئله بستهبندی کالاهای ایرانی تأثیر بگذارد و متعاقباً موجب کاهش صادرات غیرنفتی شود. بههرحال در یک بازار رقابتی، رقبا میتوانند با ابزار تخریبی سهم بازار شما را تصاحب کنند. برای همین در برخی محصولات ایرانی که کیفیت آنها نیز تضمینشده بهحساب میآید ممکن است با چالشهایی مواجه شویم. فراموش نکنیم که پیشتر با ایجاد شایعاتی درباره وجود آفلوتاکسین در پستههای ایرانی تلاش شد تا پسته آمریکایی جایگزین آن در بازار شود و حالا سهم آنها در بازارهای جهانی بالاتر از سهم ایران است. چنین اتفاقی میتواند در عرصه بستهبندی هم رخ دهد. با بالا رفتن استانداردهای جهانی بهویژه توجه به بستهبندی سبز در سرتاسر دنیا ممکن است بسیاری از رقبا تلاش کنند تا بستهبندی ایرانی را به چالش بکشند و سهم بازار بیشتری را از آن خود کنند. برای همین تأمین مواد اولیه مناسب و همگام با استانداردهای جهانی یکی از موضوعاتی است که میتواند برای بستهبندی ایرانی چالش ایجاد کند. تصور کنید که هر ساله روی میزان مواد فرار بهکاررفته در بستهبندیها تحقیقات صورت میگیرد و استانداردهای جدید وضع میشود تا شرکتها از آلایندههای فرار کم مهاجر استفاده نکنند و بهاینترتیب آلودگی کمتری به بافت محصولات داخل بستهبندی وارد شود. اگر نتوانیم با چنین رویکردی همراه شویم طبیعتاً سهم بازار خود را هم از دست میدهیم. هرچقدر هم در این عرصه تولیدات ما خوب و با کیفیت باشد. سیاستهای صنعتی در ایران برای تولید مواد اولیه چنان است که مثل خیلی از موارد دیگر با حمایت کور و انحصاری از برخی تولیدات داخلی موجب میشود تا آنها هیچ تلاشی برای بهبود کیفیت خودشان نداشته باشند. بهاینترتیب بسیاری از مواد اولیه بیکیفیت در داخل تولید میشود که وقتی بالاجبار در صنعت بستهبندی از آن استفاده میکنید نمیتوانید وارد بازارهای جهانی شوید. سیاستگذاری در ایران باید بهگونهای تشویقی باشد تا تولیدکنندگان مواد واسطهای هر روز کیفیت محصولات خود را ارتقا دهند ولی حالا در پناه سیاستهای وزارت صمت ما با انبوهی از محصولات بیکیفیت مواجه هستیم که مجبوریم از آنها استفاده کنیم. بهاینترتیب علیرغم اینکه کیفیت بالایی در طراحی و ایدهپردازی بستهبندی داریم به دلیل کیفیت پایین مواد اولیه نمیتوانیم وارد بازار رقابتی شویم و یا ممکن است بهزودی از بازارهای رقابتی حذف شویم. همچنین با توجه به اولویت کشور در جذب سرمایهگذاری خارجی و ایجاد بسترهای مناسب برای تولید محصول در ایران، عدم دسترسی و امکان واردات مواد اولیه و واسطهای مورد تأیید این سرمایهگذاران، موجب چالش در تأمین بستهبندی موردنیاز آنان شده است. حمایت تعرفهای و ترجیحی از تولید مواد اولیه و واسطهای نیازمند روش و نگرشی متفاوت است. در مقایسه با کشورهای صنعتی که دولتها با اعمال معافیتهای مالیاتی، تخفیفهای بیمه سهم کارفرما، تخفیفهای قیمت سوخت و انرژی، حقوق و عوارض گمرکی صفر درصد و تسهیلات ویژه کمبهره از صنایع تولیدی مواد اولیه و واسطهای حمایت میکنند؛ اما در ایران این حمایت به صنایع زیردستی و مصرفکنندگان نهایی تحمیلشده است.