امکان افزایش سرمایه اجتماعی حتی از موشک‌های اسرائیل
ولی‌‌الله شجاع‌پوریان(مدير مسئول)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2539
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید





نگاهی به وضعیت یک اثر باستانی در استان گیلان

ضرورت حفاظت و سامان‌دهی قلعه «صلصال» لیسار

اسماعیل آقاجانی طالش  - قلعه صَلصَال یا به‌روایتی سَلسَال، در استان گیلان و در فاصله‌ی 15 کیلومتری شهر هشپرِ تالش در غرب شهر لیسار واقع است. این قلعه بر روی تپه‌ی به ارتفاع تقریبی 90 متر بر روی صخره‌ای با شالوده سنگی با ابعاد 40*50 متر چون نگینی  در غرب شهر لیسار واقع است که در تاریخ 10/3/1382 با شماره ثبت 8780 بعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.  ساختمان قلعه طوری است که در تمام جهات اصلی و فرعی به اطرافش اشراف داشته و یک مراجعه کننده به محل می‌تواند تمام شعاع خارج قلعه را زیر نظر داشته باشد که از موقعیت استراتژیک قلعه حکایت می‌کند. 
مصالح ساختمانی به‌کار رفته در قله سنگ و آجر با ملات ساروج است. بخش خارجی و دیوار بیرونی قلعه با سنگ‌های رودخانه‌ی ساخته شده که در چند نقطه بقایای دیوارهای فروریخته این بخش به چشم می‌خورد و بخش داخلی شامل ارگ، آب انبار فضاهای نگهبانی، اتاق حاکم، سرویس‌های بهداشتی و دروازه ورودی قلعه است. ارگ داخلی با پلان مربع ساخته شده است. قدمت قلعه با توجه به کاوش‌های باستان شناسی، دوره ی سلجوقی تعیین شده است. هر چند گمانه‌زنی‌هایی مبنی بر ساسانی بودن قلعه عنوان شده است، اما تا کنون شواهدی مبنی بر تایید این ادعا در بررسی‌ها و کاوش‌های باستان‌شناختی به‌دست نیامده است. تنها کاوش‌ انجام شده در محوطه قلعه به کاوش‌های آقای دکتر میرصالحی بر می‌گردد که به‌اذعان کاوش‌گر شواهدی از سده‌های ششم و هفتم هجری قمری به‌دست آمده است. در واقع این احتمال وجود دارد که با ادامه کاوش‌های باستان‌شناسی شواهدی مبنی بر بهره‌برداری از قلعه در اوایل دوران اسلامی یا حتی قبل‌تر از آن به‌دست آید.

 حفاظت و ساماندهی

حفاظت از بناهای تاریخی به اشتیاق و ایثاری که ضامن نجات میراث فرهنگی باشد، نیاز دارد و سیاست‌های حفاظتی باید برپایه مبارزه علیه عوامل فرساینده متمرکز شود. با توجه به اینکه عمل حفاظت کاری فرارشته‌ای و مستلزم مهارت‌هایی است که از حیطه ای نگارنده خارج و متخصصان خود را می‌طلبد منظور از طرح این گزارش تنها اشاره به عوامل فرسایش قلعه بوده و نگارنده فقط قصد معرفی شرایط اقلیمی و انسانی ویرانگری را دارد که می‌تواند مصالح تشکیل دهنده‌ی قلعه را در آینده با مشکل مواجه کند. این بنا نیاز به پایش و حفاظت فوری دارد تا از زوال اثر جلوگیری شده و عمر این قلعه‌ی تاریخی ارتقا یابد. اولین قدم در حفاظت و احیاء قلعه، شناخت عوامل فرسایشی آن است و همانطور که در بالا ذکر شد این عوامل مخرب و فرسایشی شامل شرایط طبیعی و اقلیمی و انسانی است که مهم‌ترین مورد، پوشش گیاهی بر آمده بر دیوارهای قلعه می‌باشد. گام بعدی در راستای حفاظت از قلعه، جلوگیری از فعال شدن عوامل فرسایش و زیان آور، یعنی خرابی‌های ناشی از ریشه درختان روییده بر دیوار قلعه است. این امر مستلزم انجام معاینه و بازرسی‌های منظم از قلعه و اتخاذ بهترین شیوه برای خشکاندن درختان ذکر رفته است تا بنا در وضعیت فعلی حفظ شده و قدمی هرچند ابتدایی برای نگه‌داری این قلعه تاریخی صورت گرفته باشد. شایان ذکر است که در سال‌های 1398-1397 برنامه‎هایی در جهت مرمت بنا اجراء گردید و گیاه‌زدایی‌هایی نیز انجام گرفت اما دوباره قلعه مزکور به‌حال خود واگذار شد. همچنین موضوع دیگری که باید به‌آن اشاره کرد، نکات حفاظتی در بازدید از بناهای باستانی است. بر هیچ متخصصی پوشیده نیست که بازدید از فضاهای باستانی باید با رعایت اصول حفاظتی و توام با مسئولیت‌پذیری همراه باشد. در محیط بناهای باستانی باید از دست زدن، تکیه دادن و پا گذاشتن بر روی سازه‌های بناهای باستانی اجتناب کرد. از آن‌جایی که نیروهای آگاهی دهنده و موانعی در بازدید از فضای درونی قلعه صلصال وجود ندارد، حضور گردشگران در این فضا با مسئولیت‌پذیری و رعایت مسائل حفاظت از بازدید بناها همراه نیست؛ روزانه می‌توان بازدیدکنندگانی را مشاهده کرد که با رفتن بر روی دیواره‌های بنا نه‌تنها صدمات جبران ناپذیری به بنا وارد می‌کنند بلکه خود را نیز در معرض آسیب قرار می‌دهند. در واقع با شرایط کنونی بازدید از این قلعه تاریخی، از آن‌جایی که بازدید مسافران از قلعه با رعایت اصول حفاظتی همراه نیست، همین عامل خود از علت‌های اصلی فروریختن سازه‌ی بنا و آسیب به دیواره‎های آن است.

 پیشنهاد

بهترین راه حفاظت از بناهای تاریخی، تداوم بخشیدن به بهره‌برداری از آن‌ها است. قلعه تاریخی صلصال می‌تواند با انتخابش از طرف میراث فرهنگی به عنوان مرکزی مطالعاتی در این بخش از شهرستان تالش و با تجهیز شدن آن به باجه بلیت فروشی نه تنها از نظر بازدیدِ گردشگران از محوطه، ساماندهی شود بلکه خود بنا هم به این طریق نگه‌داری شود. در واقع می‌توان گفت در شرایط کنونی بهترین راه‌کار برای حفاظت و نگه‌داری از این بنای باستانی تبدیل آن به محوطه‌ای سامان‌دهی شده است تا هم تبدیل به پایگاهی برای میراث فرهنگی منطقه شود و هم اینکه مقدمات حفاظت پایدار از آن فراهم شود. در این راستا علاوه بر گماردن باجه بلیت فروشی باید با تعبیه موانعی بازدید مسافران از فضاهای مستعد تخریب را محدود ساخت.

 نتیجه گیری

هدف اصلی نگارنده بعنوان یک تحصیل کرده‌ی رشته‌ی باستانشناسی از نگارش نوشته حاضر درخواست از کارشناسان محترم حفاظت میراث فرهنگی برای معاینه و بازرسی‌هایی در جهت اقداماتی عملیاتی برای جلوگیری از فرسایش و حفاظت اثر در وضعیت فعلی آن می‌باشد زیرا طرح هرگونه برنامه احیاء و برنامه‌های حفاظتی دیگر نیازمند به اجرا در آمدن این مرحله توسط کارشناسان محترم میراث فرهنگی بوده و اگر چنانچه اقدامی صورت نگیرد این بنای تاریخی در آینده توسط عوامل مخربی که در بالا ذکر شد متلاشی شده و از بین خواهد رفت. همچنین همان‌طور که عنوان شد، اجرای برنامه‌هایی در راستای بهره‌برداری پایدار از این بنای باستانی از اصلی‌ترین مسائل در راستای حفاظت و پایشِ پایدار از آن می‌باشد که لازمه‌ آن تجهیز و ساماندهی محوطه است.
* کارشناس ارشد باستان‌شناسی