زبان ایموجیها
محدثه کاظمی (پژوهشگر ارتباطات و رسانه)بشر اولیه طرحهای خود را بر دیواره غارها میکشید و با زبان نقاشی با دیگران سخن میگفت. با گذشت زمان، آواها شکل گرفت و این بار بشر با مصوتها با دنیای اطراف ارتباط برقرار کرد، زبان شفاهی ایجاد شد و این یعنی زندگی سمعی بر زندگی بصری پیشی گرفت و گفت و گو به عنصر اصلی ارتباط تبدیل شد.
اما با گذشت زمان، زبان جدیدی به نام زبان مکتوب خلق شد، زبان مکتوبی که بر خلاف سایر زبانها با استقبال روبهرو نشد و با مخالفتهای زیادی همراه بود! خوزه اورتگایی گاست، فیلسوف اسپانیایی، از دیدگاهی متفاوت اما با وقوف به نخبه گرایی اش هشدار داد:«عادت به خواندن، چنان ابلهمان کرده که از مزیتهای آشکار کلمات مکتوب لذت میبریم اما اتلافها و خطراتی را که جهان مکتوب به بار میآورد، نمیبینیم» مهمترین خطری که این فیلسوف را نگران میکرد تهدید کلمات مکتوب علیه جهان شفاهی و اعجاز گفت و شنود بود.
خطری که سقراط و افلاطون، مک لوهان و خیلی از اندیشمندان دیگر هم از آن واهمه داشتند. اگر این فیلسوفان اکنون دیده به جهان میگشودند، در این دنیای ارتباطات دیجیتال، در دنیای شلوغ رسانهها، به ضرس قاطع وقتی بیحوصلگی مردم جدید را میدیدند، دچار شوک میشدند! ما به انسانهایی مکانیکی بدل شدهایم که در عصر فناوری دیجیتال، در قلمرویی سرد و افسونزده سیر میکنیم! جهان شفاهی تقریبا رخت بسته و رو به پایان است، دنیای مکتوب هم تقریبا به نفس نفس افتاده، دنیایی جدید خلق شده است که با استقبال روبهرو شده! دنیای ایموجیها! ما اکنون با زبان ایموجیها با هم صحبت میکنیم. ایموجیهایی که از سال ۱۹۹۹ پا به عرصه ارتباطات گذاشتهاند. ایموجیهایی که جدای از سهولت کارکردشان، فاقد احساس و روح انسانیاند و نوعی از گمنامی و فاصله را در مسیر ارتباطات ایجاد میکنند. با زبان ایموجیها، انگار بشر دوباره به اولین راههای ارتباطی خود باز گشته است، جایی که نگارهها را بر روی دیوارها نقش میکرد و با زبان نقاشی با اطرافیان خود ارتباط برقرار میکرد! زبان دچار چرخشی شده که دوباره به نقطه سرآغاز رسیده است، با این تفاوت که در شکلهای نخستین ارتباطی هنر و خلاقیت وجود داشت و در ایموجیها بیهنری وکمحوصلگی!