آینده ترسناک بدون حس مسئولیت اجتماعی
رضا رحمتی (فعال اجتماعی)مسئولیت اجتماعی چگونه ما را در ساختن جامعه بهتر یاری خواهد کرد؟ شاید بهتر از هر زمان دیگری و طی 15ماه اخیر، همزمان با پاندمی کرونا این سوال را بهتر درک کردیم؛ هر چند که بسیاری گوششان را بر روی این سوال و پاسخ آن بستهاند و بیتوجه به شرایط موجود باوری به رعایت پروتکلهای بهداشتی و اجتماعی ندارند. فارغ از هر گونه مباحت مربوط به کاهش و شکاف اعتماد اجتماعی در میان ملت و دولت، در این شرایط مردم بیشتر از هر زمان دیگری در قبال هم مسئولیت دارند و دولت در برابر مردم و مردم در برابر یکدیگر باید پاسخگویی بیشتری داشته باشند. تعهدناپذیری دولت در برابر پاندمی کرونا، عدم اعمال سیاستهای درست قرنطینه و محدودیتها، بیتوجهی در قبال اقشار ضعیف و آسیبپذیر جامعه در حمایت مالی از آنها، سهلانگاری برای خرید واکسن از جمله تعهدات مسئولین و دولت بوده که عملکرد دولت آن را در 15ماه اخیر «ضعیف» جلوه داده است. حالا که دولت نمره قبولی در پاندمی کووید19 نگرفته، مردم باید در قبال یکدیگر مسئول باشند، اما زمانیکه وزارت بهداشت اعلام میکند که در تعطیلات نوروز هشت هزار بیمار کرونایی قرنطینه را ترک کرده و به مسافرت رفتهاند، یعنی هشت هزار قاتل در جامعه آزادانه رفت و آمد داشتهاند و جان هموطنان و خانواده خود را به خطر انداختهاند. اینگونه بود که ایران «آبی» به ایران «قرمز» در فروردین تغییر رنگ داد و بسیاری از شهرها خاکسترنشین بیماران کرونایی شدند. برکسی پوشیده نیست، مسئولیت اجتماعی یکی از مولفههای جامعهپذیری است که ایجاد آن در سنین رشد و تعالی انسانها از کودکی شکل میگیرد و نمیتوان آن را به یکباره از مردم طلب کرد. سازمانهای آموزشی و تربیتی در ایجاد این مولفه، نقش بهسزایی دارند و عدم مشاهده این ویژگی در میان مردم یک جامعه، انگشت اتهام را به سوی این نهادها نشانه میگیرد.غافل از اینکه همین کودکانی که در این سیستم تربیتی منفعل رشد میکنند، فردا باید کنشگران و مدیران جامعه باشند، اما آنها از این مدینه فاضله و ایدهآلهای آن فاصله بسیاری دارند. آنچه امروزه در فرهنگ ما به شدت رنجآور شده است، مردم در پی یافتن مقصری جز خود برای مشکلات ایجاد شده هستند. در این وادی هر چقدر بخواهیم دولت و مسئولین را برای عدم بیتوجهی به اعمال قانون سفر ممنوع، مقصر این موضوع بدانیم (که البته کسی منکر آن نیست)، در کنار آن باید بپذیریم که این فاجعه تلخ از عدم تعهد مردم در قبال هموطنانشان نیز سرچشمه میگیرد و مسئولیت اجتماعی در میان آنها کمرنگ شده است. نکته دیگر، برکسی پوشیده نیست که ممنوعیت سفر در نوروز و تعطیلی مشاغل پس از نوروز، اقتصاد مردم را تهدید میکرد. وابستگی کسب و کار به مسئولیت اجتماعی متناسب با نوع کار و اندازه واحد اقتصادی است، لذا به لحاظ منافع و ارزشهایی که مسئولیتپذیری اجتماعی برای هر کسب و کار و سازمانی ایجاد میکند، بهرهگیری از آن در اندازههای مختلف واحد اقتصادی ضروری است. تعطیلی مشاغل خصوصی هزینههایی دارد که دولت از تامین آن ناتوان است، بنابراین مسئولیت اجتماعی شرکتها مختص به کسب و کارهای بزرگ و سودآورتر شدنی نیست. در این راستا هر چه شرکتهای بزرگ نسبت به اصول اخلاقی و زیست محیطی خود حساستر و آگاهتر شوند و ملزم به اجرای درست محدودیتهای این چنینی باشند، جامعه به سمت و سوی موفقیت در اعمال سیاستهای محدودیتها و در نتیجه کنترل کرونا میرود. در خاتمه باید متذکر شد که سلامتی ما در گرو سلامتی اطرافیانمان است. مردم تا زمانیکه باور نداشته باشند با یک سرماخوردگی ساده (البته به زعم خودشان) میتواند در این روزها جان خانواده، همکاران و صدها مسافر وسایل حمل و نقل عمومی را به خطر بیندازند، آمار شیوع کرونا همچنان سه رقم میماند و رویای تک رقمی شدن مرگ و میر را میتوان در خواب شیرین دید. همینطور خواب شیرین و آرزوی دست نیافتنی واکسیناسیون عمومی که در صورت تحقق آن، میتوان حس تعهد مردم و مسئولیت اجتماعی را تهییج و شاید شاهد چنین فجایعی نباشیم که در یک روز 495نفر در کشور جانشان را از دست میدهند.