کلید برجام در دست رئیس جمهور جدید
محسن رفیق (روزنامهنگار)روند آرام و کشدار مذاکرات هستهای، این فرضیه را که تصمیمگیری اصلی در مورد این مسئله مهم، به پس از تشکیل دولت جدید در ایران موکول شده، بیش از پیش تقویت کرده است. در این مسیر اما تا 12مرداد جاری و جلوس رئیس جمهور جدید بر صندلی خانه خیابان پاستور و پس از آن فرآیند تشکیل کابینه، تعیین وزیر خارجه و کسب رای اعتماد از مجلس، تعیین معاون وزیر و تیم مذاکرهکننده هستهای، زمان زیادی باقی مانده است؛ روزهای مهمی که تلف شدن آنها در فرصتسوزی رسیدن به زمان تشکیل دولت جدید، هر چند شاید در بستر صبر بیش از اندازه و حرکتهای لاکپشتی و کند مدیریتی در ایران، زیاد به چشم نیاید، اما به دلیل شرایط سخت این روزهای ایران، استفاده بهینه از آن میتواند نقش تعیینکنندهای در سرعت بخشیدن به تغییر اوضاع نامطلوب اقتصادی کشور داشته باشند. شمارهانداز گامهای هستهای ایران و نشستهای هستهای وین به بالاترین میزان خود رسیده است و این در شرایطی است که کشورهای غربی نیز برخلاف دورههای پیشین، دیگر از بالا رفتن درصد غنیسازی در سایتهای هستهای ایران بر خود نمیلرزند. از سوی دیگر با وجود توئیتهای خوشبینانهای که هر روزه از سوی مقامات مذاکرهکننده هستهای ایرانی و خارجی منتشر میشود، همچنان درخواستهای ایران برای لغو تحریمها به نتیجهای نرسیده است و عملا خروجی مثبت قابل توجهی از نتایج نشستها، مشاهده نمیشود. در همین حال فضای سیاسی و اقتصادی کشور این روزها به شدت تحت تاثیر اخبار مربوط به توافق احتمالی و لغو تحریمها قرار گرفته است. این در شرایطی است که در حال حاضر بورس تهران حال خوشی ندارد، کسری بودجه به اوج خود رسیده و بازارهای مالی از ضعف دامنهداری رنج میبرند؛ مواردی که دلیل اصلی آن را باید در بسته بودن مرزهای مراودات مالی و تحریمهای سنگین اقتصادی جستوجو کرد.
فارغ از نقش انتخابات ایران در طولانی شدن روند دستیابی به یک نتیجه قابل توجه و سریع در مذاکرات هستهای، در دیگر سو نیز موانع قابل توجهی از سوی طرف آمریکایی به عنوان مهمترین بازیگر پشت پرده، وجود دارد. از این جنبه، به نظر میرسد دستیابی به آن چیزی که آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا آن را توافقی طولانیتر و مستحکمتر خوانده و ناظر به منع کردن ایران از انباشت مواد هستهای، عدم انجام آزمایشهای موشکی و خروج از جبهههای نیابتی در منطقه است، خود به تنهایی میتواند ایجادکننده چالشهای جدید در این روند باشد.
در هفتههای آینده، جمهوری اسلامی ایران سیزدهمین دوره از انتخابات ریاست جمهوری را در دورهای بسیار مهم از حیات خود برگزار خواهد کرد؛ دورهای که گمانهزنیها در مورد عدم تمایل بخش وسیعی از مردم برای شرکت در انتخابات به اوج خود رسیده است. احتمالات اولیه از به دست گرفتن قوه مجریه توسط اصولگرایان خبر میدهد و بر این اساس با توجه به همگرا شدن بهارستان و پاستور، بدیهی است که طرف آمریکایی نیز به دنبال کسب سود از این اتلاف زمان بر اساس منافع خود باشد. به هر روی برای آمریکاییها، توافق با دولت جدیدی که مشی سیاسی متفاوتی را نسبت به دولت فعلی در پیش خواهد گرفت، میدان وسیعتری را برای پیشبینی روند آینده مناسبات هستهای در اختیار آنان قرار خواهد داد و از این منظر بسیار منطقیتر به نظر میرسد که توافق با دولت جدید در این زمینه برای آنها در دستور کار باشد؛ امری که البته مطابق با خواسته طرف ایرانی نیز هست. اگر چه تغییر دولت در ایران آنچنان بر روی روند تصمیمگیری در مورد مناقشه هستهای تاثیرگذار نیست، اما به هر روی آمریکاییها توافق با دولت جدید را بسیار مناسبتر میدانند. از همین منظر دور از انتظار نیست که زمان بازگشت احتمالی آمریکا به برجام، با زمان روی کار آمدن دولت جدید در ایران تنظیم شده باشد. آمریکا هنوز به برجام وارد نشده و تا زمان ایفای تعهداتش، ایران نیز به اجرای کامل برجام باز نمیگردد. اگر چه دو طرف برای احیای برجام جدی هستند و به نظر میرسد که توانستهاند در مورد برخی از سختترین موضوعات به نتیجه برسند، اما به دلیل غیرمستقیم بودن مذاکرات، عملا دستیابی به برخی نقاط مشترک اصلی هنوز به نتیجه نرسیده است. آنچه مسلم است این که بایدن میخواهد بخشی از تحریمهای ایران را کاهش دهد، اما نکته اصلی است این است که آیا دولت جدید همین روند کنونی مذاکرات را در پیش خواهد گرفت یا با تغییر در سبد خواستههای طرف ایرانی، ادامه مذاکرات را با روندی طولانیتر و فرسایشی روبهرو خواهد کرد؟