گفتوگوی همدلی با مرجانه گلچین درباره شباهت نقشهایش
تکراری نیستم
همدلی| علی نامجو: نامی آشنا برای مردم ایران است؛ بازیگری که چندین دهه در قاب تلویزیون درخشیده و البته تجربههای ماندگاری نیز در سینما دارد. وقتی دختری جوان بود با نقشآفرینی در فیلم «شب بیستونهم» به شهرت رسید؛ فیلمی در ژانر وحشت، اما در ادامه استعداد و توانایی خود در ایفای نقشهای طنز را نیز به نمایش گذاشت. استقبال از شخصیت طناز مرجانه گلچین به حدی بود که رکورد بازی در سریالهای رمضانی را شکست و البته کاراکتری ویژه و منحصربهفرد در ذهن مردم ساخت. این کاراکتر با «زیور» در سریال «شمسالعماره» شکل گرفت، در سریالهای مختلف پرورش یافت و به «بوتیمار» رسید. مجموعه تلویزیونی «بوتیمار» چند روزی است از شبکه سوم سیما پخش میشود و توانسته در همین روزهای ابتدایی، توجه مخاطبان را جلب کند. به همین بهانه با مرجانه گلچین به گفتوگو نشستیم. ماحصل این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
سریال «بوتیمار» در حال پخش از شبکه سه تلویزیون است. درباره حضور در این مجموعه تلویزیونی صحبت کنید...
چند ماهی بر سر لوکیشن سریال «بوتیمار» بودیم. بخشی از این زمان را در شمال گذراندیم. ابتدا قرار بود این سریال 20 قسمتی در ایام نوروز پخش شود، اما در کنداکتور قرار نگرفت. در ادامه تصمیم گرفتند «بوتیمار» در ماه رمضان هم روی آنتن نرود. همانطور که در چند قسمت ابتدایی متوجه شدهاید داستان حول خانوادهای میچرخد که نگاه مخصوص خود را به دنیا دارد. پدر خانواده مانند پرنده بوتیمار در حال صرفهجویی و پسانداز است، ولی تمام سرمایه خود را در اثر اعتماد به فردی کلاهبردار از دست میدهد. در ادامه سفری، خانواده را دچار تغییر و تحولات بنیادین میکند که اتفاقات داستان را رقم میزند.
چرا برخلاف گذشته حضور پُررنگی در سریالهای رمضانی ندارید؟
من رکورددار بازی در سریالهای رمضانی هستم. وقتی بعد از سالها وقفه در کار برگشتم و اولین سریالم را بازی کردم، این مجموعه با استقبال بسیار زیادی روبهرو شد، چون به نوعی سنتشکنی محسوب میشد و میتوان گفت مخاطبانی میلیونی داشت. به عنوان بازیگری که تجربیات بسیار زیاد و البته موفقی در این زمینه دارم و حتی رکورددار هستم، برایم جای تعجب است که چرا امروز تعداد قابل توجهی از سریالهای ماه رمضان، درونمایه غم، اشک و آه دارند. تعجبم بیشتر میشود وقتی میبینم اوضاع و احوال مردم روبراه نیست و طبیعتاً باید مجموعههایی مفرح برایشان تولید کرد. جالب اینکه تولید برنامههای شاد در دستور کار صدا و سیما قرار دارد، اما نمیدانم چرا با خروجیهایی مواجه هستیم که سراسر غمگین هستند.
یکی از نقدهایی که به شما وارد میشود، ایفای نقشهای مشابه است؛ کاراکتر زنی با لحن و حرکات خاص. این تشابه خودخواسته است یا کارگردانها چنین درخواستی دارند؟
در تلویزیون و سینمای ایران، مسئلهای جدی وجود دارد؛ اگر بازیگری با نقشآفرینی خاصی، تواناییهای خود را به نمایش بگذارد و به شهرت برسد، دیگر همیشه باید همان نقش را بازی کند. من همان بازیگری هستم که با فیلم «شب بیستونهم» در ژانر وحشت در سینما شناخته شدم. «پرنده کوچک خوشبختی» و «دو نیمه سیب» هم جزو آثار متفاوتی هستند که در آنها بازی کردهام و فکر میکنم در ذهن مردم نیز مانده است. ترجیح میدهم در نقشهای مختلف عرضاندام کنم و هنر و استعدادم را نشان دهم، اما به نظر میرسد کارگردانها نمیخواهند یا نمیتوانند چنین ریسکی کنند. شاید هم دلایلی برای این تصمیم دارند، اما سبب میشوند بازیگران، نقشی را که پیشتر جواب داده، مدام تکرار کنند؛ اتفاقی که هم برای بازیگر، خوشایند نیست و هم مردم را بعد از مدتی دلزده میکند.
البته باید اشاره کنم وقتی مردم، سریالی را دوست دارند و با شخصیتهایش ارتباط برقرار میکنند؛ فارغ از اینکه بازیگر، نقش قبلی خود را تکرار کرده یا نه، او در به نمایش گذاشتن کاراکتر مورد نظر نویسنده و کارگردان موفق عمل کرده است، به طور مثال در سریال «بوتیمار» بعد از پخش همین چند قسمت، بازخوردهای بسیار خوبی گرفتیم. میزان بازدیدها در اپلیکیشنها بعد از پخش سریال، بسیار خوب و امیدوارکننده بود، تا حدی که از آمارها تحت عنوان رکوردشکنی نام میبردند. این موضوع نشان میدهد مردم با سریال ارتباط برقرار کردهاند و شخصیت من به عنوان مادر خانواده و البته دیگر بازیگران خوب مجموعه را پذیرفتهاند و باور کردهاند. از سویی هیچ بازیگری دوست ندارد مدام خود را تکرار کند و علاقهمند است به جستوجو و تجربه در فضاهای جدید بپردازد، اما از سوی دیگر وقتی که مردم، بازیگر را در نقشی میپذیرند، نمیتوان ایراد چندانی وارد کرد. البته اگر ایرادی هم وارد باشد به بازیگر وارد نیست؛ چون او آنچه را نویسنده و کارگردان خواستهاند به نمایش گذاشته است.
پس تکرار را لزوماً اتفاقی بد و قابل نقد نمیدانید؟
من برای تمام نقشهایی که بازی کرده و میکنم به یک اندازه انرژی میگذارم و هر آنچه دارم را بروز میدهم، چون میخواهم خاطره خوشی از خودم؛ فارغ از هر نقدی به مجموعه، به جای بگذارم. آنهایی که مرا میشناسند، میدانند وقتی مقابل دوربین میروم، دیگر خودم نیستم و به طور کلی فراموش میکنم چه کسی هستم. تمام تلاشم را میکنم با شخصیت مورد نظر فیلمنامه یکی شوم.
همانطور که گفتید تکرار لزوماً به معنای ضعف نیست، به طور مثال کمدینهای بزرگی مانند چارلی چاپلین، باستر کیتون و هارولد لوید، کاراکتری با ویژگیهای ثابت را در تمام آثار خود به نمایش میگذاشتند، اما آیا میتوان گفت آنها، خود را تکرار میکردند؟ نمیخواهم مقایسهای با بزرگان طنز جهان داشته باشم، اما معتقدم که میتوان در عین تکرار شخصیتها، موقعیتهای متمایز، ویژه و منحصربهفردی ایجاد کرد که تازگی و طراوت داشته باشد و مخاطب را بخنداند. در حقیقت باید قصهای قوی و فیلمنامهای مستحکم داشت که حاوی موقعیتهای تازه، ناب و خلاقانه باشد، در این صورت بازیگر نیز کار راحتتری برای ایفای نقش خواهد داشت و مطمئنا چنین مجموعهای ماندگار خواهد شد.
حال و روز خودتان در ایام درگیری جهان با ویروس کرونا چگونه است؟
در ایام کرونا، حال و هوای من هم خوب نیست، چون میبینم مردم کشورم هم حال و هوای خوبی ندارند. اصلاً دوست ندارم به صفحهام در فضای مجازی مراجعه کنم و عکس و متنی به اشتراک بگذارم، چون اگر بخواهم چنین کاری را انجام دهم، نمیتوانم تظاهر به شادی یا بیخبری کنم و نتیجه؛ پستی غمگین خواهد بود. دوست ندارم غمی به غمهای افرادی اضافه کنم که صفحهام را دنبال میکنند. ترجیح میدهم در فضای مجازی نباشم و حال مردم را خرابتر نکنم.
چرا نسبت به قبل کمکارتر شدهاید؟
پیشنهادهای کاری زیادی دارم، اما پارامترهایی برایم از اهمیت زیادی برخودار است. روی محتوای کارها بسیار سختگیر هستم و هر پیشنهادی را نمیپذیرم. از طرف دیگر رعایت پروتکلهای بهداشتی در پروژهها برای من خیلی مهم است. مادر سالمندی دارم که از او نگهداری میکنم و به شدت نگران سلامتیاش هستم، به همین دلیل کمتر پیشنهادی را قبول میکنم. برای «بوتیمار» هم با آقای مهران مهام صحبت کردم و ناگزیر شدم مادرم را برای مدت سه ماه به شمال ببرم. البته جا دارد اشاره کنم در این مدت برخورد مردم شمال برایم بسیار دلنشین بود و خاطرات بسیار خوشی را در ذهنم ساخت.
فیلمنامههای خوب و قابل اعتنا نیز بسیار کمتر شده و به همین دلیل با فیلمها و سریالهای مواجه هستیم که اثرگذاری کمتری دارد. باید ببینیم چرا هنوز هم مردم سریالهایی مانند «بزنگاه»، «شمسالعماره» و «خوشنشینها» را به یاد دارند و با آنها خاطرهبازی میکنند، اما کمتر سریالی در سالهای اخیر توانسته جای خود را در ذهن مخاطبان باز کند.