اینجا، آنجا، تمام دنیا غزهست
امیرحسین سعیدیان : جنگ تمامعیار در سرزمینهای اشغالی و جنایات مسبوق به سابقه رژیم صهیونیستی بار دیگر توجه اذهان را به سمت این زخم به عفونت نشسته جلب کرد. به این بهانه میتوان چند نکته را بازگفت وچند گزاره این سالها را محل تردید یا ابطال دانست.
اول:توان مقاومت: تا سالها تصاویر بیداد تسلیحات و سربازان صهیونیست در مقابل مردمان سنگ و فلاخن بهدست فلسطین از تصاویر پرتکرار در رسانهها بود، تانک در برابر سنگ. امروز اما توان درونزای جنبش حماس و جهاد اسلامی معادله این بازی را به هم زده است. داشتن توان موشکی و برهم زدن چتر امنیتی گنبد آهنین نشان داد که هیچ گنبد آهنین و سامانه فلاخن داوودی امنیت و امان برای اشغالگران به همراه نمیآورد. انگیزه فزاینده جمعیت فلسطینی اسباب کار و همت بالاتر برای توسعه توان نظامی جنبشهای فلسطینی خواهد بود. اکنون بسیاری در خود سرزمینهای اشغالی دریافتهاند که مفاهیمی چون اراده و ایمان و ناامیدی از روند سازش میتواند در عرصه عمل چه دستاوردهایی داشته باشد و هزینهها را برای اشغالگران بالا ببرد. نبرد اخیر نشان داد که عصر زدن و رفتن بیهزینه به سر آمده است. زمانی آریل شارون قبل از حمله به جنوب لبنان در سخنرانی تهییجی برای سربازان رژیم صهیونیستش به آنان نوید داده بود که تنها با چند دهقان با تفنگهای ابتدایی مواجه خواهند بود، اما امروز توان بازدارندگی مقاومت در سرزمینهای اشغالی عامل بازدارنده اساسی در میدان است.
دوم:اولویت بودن مسئله فلسطین: در سالهای اخیر و خصوصا یک دهه پشت سر این مفهوم پررنگ شده است که «فلسطین اولویت اول جهان عرب و اسلام نیست». با به میان انداختن موضوعاتی چون رشد ملیگرایی غیر عربی در کشورهای منطقه و اولویت توسعه اقتصادی فلسطین دیگر اولویت اول جهان اسلام نیست. قدرتهای خارج از منطقه در همدستی با رژیم صهیونیستی سعی مشخصی داشته و دارند که جمهوری اسلامی ایران را خطر اصلی و دشمن اعراب بنمایانند و اینگونه بباورانند که اعراب باید با رژیم اشغالگر قدس برای دفع خطر ایران متحد شوند. تلاش فوق تنها در میان بخشی از حاکمیت به خطا رفته جهان عرب معنا یافت و در افکار عمومی جهان عرب کمترین اعتنا و اتکایی پیدا نکرد. امروز و در میانه شقاوت صهیونیستها بخش بزرگی از مردم اردن هاشمی برای کمک به برادران فلسطینی به سمت مرز این کشور با فلسطین اشغالی حرکت میکنند و در لبنان حرکات همدلانه به وضوح قابل مشاهده است. هر چقدر هم که از اشغال و اجحاف بگذرد باز هم نمیتوان این اقدام را با پوششهای دیگر به وادی فراموشی سپرد. خطر بزرگ اشغال یک سرزمین برای بیش از هفت دهه و آواره ساختن چند میلیون انسان از سرزمین مادریشان است که با گذشت چند نسل هنوز بر حق خود برای بازگشت به سرزمین مادری تاکید دارند. فراتر از تبلیغ و گندمنمایی و جوفروشیهای رایج شرایط روزهای اخیر نشان داد که برای ملتهای منطقه فلسطین تا رفع اشغال و تعدی اولویت اول است. بیان مقام معظم رهبری در روز قدس سال جاری گویاتر از همه بیانهاست. حضرت آیتالله خامنهای ماجرای فلسطین را مهمترین و زندهترین مسئله مشترک امت اسلامی دانستند.
سوم:یک پیکر بودن فلسطینیها:بیش از دو میلیون فلسطینی ساکن در اراضی اشغالی در موج جدید مقاومت در برابر صهیونیستها به غزه همراهی و همدردی کردند تا تصویر و تصور فاصله میان فلسطینیهای ساکن کرانه باختری، غزه و سرزمینهای اشغالی از میان برود. سالها صهیونیستها سعی داشتند با دادن سهمی نمایشی از پارلمان یا نهادهای آموزشی آپارتاید نهادینه شده در نهاد این رژیم را مخفی کرده و تصور بیتفاوتی ساکنان سرزمینهای اشغالی نسبت به سایر فلسطینیها ایجاد کنند. این بار اما در پاسخ به قصد صهیونیستها برای غصب خانمان ساکنان محله شیخ جراح در قدس شرقی و مددخواهی این مردم غزه و کرانه باختری به میان آمد و بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی درگیریهای میان اعراب ساکن در سرزمینهای اشغالی و صهیونیستها را مهمتر و خطرناکتر از جنگ با غزه دانست.
این حکایت از شعلهور شدن آتش هفت دهه تبعیض و اشغالگری است که این چنین خود را نمایان میکند. امروز فلسطینیها از کرانه باختری تا نوار غزه و سرزمینهای اشغالی پس از سالها تجربه دریافتهاند که تنها در قالب ید واحده و اتفاق است که میتوانند در برابر اشغال و بیداد صهیونیستها مقاومت کنند.
چهارم:صلح ابراهیم: جارد کوشنر همسر دختر دونالد ترامپ رئیس جمهور پیشین ایالات متحده میپنداشت با آنچه ابتکار طرح صلح ابراهیم میخواند میتواند فلسطین را به فراموشی بسپارد و با پرداخت مبالغی آرمان یک سرزمین را از میان ببرد. تعریف و تفسیر انسانها در چهارچوب ارقام و توافقات میان حکام اشتباه و خطای بزرگیست که در طول تاریخ صورت گرفته است. امروز اما مگر چند تصویر نمایشی با برخی سران کشورهای منطقه همدلی گسترده ملتها با مبارزه فلسطینیها نشاندهنده جایگاه حقیقی و میزان ابتکار به کار رفته در صلح ابراهیم است. اقداماتی از این دست و انتقال سفارت ایالات متحده به بیتالمقدس مگر برای ثبت تصاویر و ارائه تحلیلهای مقطعی کاربردی ندارد چراکه نمیتوان یک ملت و آرمان را به سادگی فراموش کرد.
*عنوان مطلب برشی از شعر میلاد عرفانپور است.