عصبی نباشیم
رضا صادقیان( روزنامه‌نگار)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2459
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


گفت‌وگو با علیرضا جواهری؛ از شاگردان شاخص پرویز مشکاتیان به بهانه زادروز این خداوندگار سنتور

مشکاتیان نسل جوان را مقلد نمی‌خواست

همدلی| علی نامجو- مهدی فیضی‌صفت| اگر زنده بود، 24 اردیبهشت سال 1400، شصت‌وششمین سالروز تولدش را جشن می‌گرفت، اما خیلی زود پرکشید. یک روز مانده تا استشمام بوی ماه مهر سال 1388، قلبش از تپش ایستاد. در طول عمر نه‌چندان بلندش، به قدری آثار درخشان ساخت، همکاری‌های ماندگار داشت و شاگردان برجسته‌ای تربیت کرد که نامش در سپهر موسیقی ایران تا ابد ماندگار است؛ پرویز مشکاتیان. کم نیستند آثاری که با هنر او در موسیقی ایران تا همیشه ماندگار خواهند ماند؛ از همکاری‌هایش در چاووش گرفته تا بیداد و آستان جانان و نوا و افشاری مرکب و جان عشاق و وطن من و موسم گل و البته کارهای بسیار دیگر. از همان جوانی هم به دلیل آثاری که تصنیف کرد و هم به واسطه آمد و شدش با هنرمندانی که عمری بیش از او داشتند، بزرگ‌تر از آنچه بود به نظر می‌رسید و البته خیلی زود هم پیر شد. اختلاف‌هایش با محمدرضا شجریان باعث شد عالم موسیقی از شنیدن آثار درخشان بیشتر حاصل همکاری این دو نفر محروم بماند، اما مشکاتیان در ادامه با دیگرانی همچون روانشاد ایرج بسطامی هم همکاری‌های درخشانی را به ثبت رساند و ثابت کرد این او است که بسیاری از اهالی هنر موسیقی را در اوج نگه می‌دارد. به بهانه زادروز این موسیقیدان نامدار به سراغ علیرضا جواهری، نوازنده و آهنگساز و البته یکی از شاگردان شاخص او رفتیم. جواهری از کودکی مشکاتیان سخن را آغاز کرد، از روحیات منحصربه‌فرد استادش گفت و نقبی نیز به حال و روز موزیسین‌های نسل جوان زد. ماحصل گفت‌وگو با این موسیقیدان را در ادامه می‌خوانید:

پرویز مشکاتیان چگونه وارد عرصه موسیقی شد؟

زنده‌یاد پرویز مشکاتیان از حدود سن 6سالگی نزد پدرش، جناب حسن مشکاتیان، مقدمات موسیقی را آغاز کرد. آن زمان بیشتر به نوازندگی ساز سه‌تار گرایش داشت. پدرش با ساز ویولن نیز آشنا بود و به همین دلیل پرویز مشکاتیان، این ساز را به عنوان ساز اصلی برای ابتدا و آغاز مقدمات موسیقی انتخاب کرد و چندین سال به نواختن ویولن مشغول شد.
در ادامه در اجرا با همراهی دوستان خود که موسیقی‌های پاپ یا عامه‌پسندِ آن زمان را اجرا می‌کردند، ساز آکاردئون را انتخاب کرد و در اجراهایی که در نیشابور و شهرستان‌های اطراف با دوستانش داشت، معمولاً ویولن یا آکاردئون می‌نواخت. البته او در برنامه‌های انجمن‌های فرهنگی و ادبی و شب شعر، در کنار پدرش ساز تار می‌زد. زنده‌یاد پرویز مشکاتیان بعدها به سه‌تارنوازی و سنتورنوازی گرایش پیدا کرد، به‌خصوص بعد از این‌که در سال 1353 به تهران رفت و نزد استادانش از جمله نورعلی‌خان برومند و داریوش صفوت به فراگیری ردیف‌های میرزا عبدالله و استاد صبا پرداخت. همچنین در دانشگاه زیر نظر استادان محمدتقی مسعودیه، مهدی برکشلی و عبدالله دوامی، مبانی موسیقی و ردیف‌های آوازی را فرا گرفت. او نزد استادان سعید هرمزی و یوسف فروتن نیز با مکاتب سه‌تارنوازی قدما بیشتر آشنا شد و ردیف‌های تخصصی سه‌تار را نزد این بزرگواران نواخت.

 فعالیت حرفه‌ای پرویز مشکاتیان از چه زمانی آغاز شد؟

آغاز فعالیت حرفه‌ای او از سال 1356 با همراهی جناب بهمن رجبی رقم خورد. استاد رجبی، برنامه‌های متعددی تحت عنوان «نمایش گوشه‌ای از موسیقی ضربه‌ای ایران» داشت و در این برنامه‌ها، بخشی را به معرفی هنرمندان جوان اختصاص داد. اتفاقاً جالب بود بسیاری از هنرمندانی که توسط او مطرح شدند و اولین اجراهای خود را در این برنامه تجربه کردند، بعدها هنرمندان و موزیسین‌های بسیار سرشناس و توانای موسیقی ایرانی نام گرفتند، به طور مثال بزرگوارانی چون زنده‌یاد مجتبی میرزاده، شهریار فریوسفی، پرویز مشکاتیان، حسین علیزاده، مرتضی اعیان، محمود فرهمندبافی و زنده‌یاد ناصر فرهنگ‌فر در برنامه‌های آقای رجبی به عنوان هنرمندان جوان معرفی شدند و بخش‌هایی را با او به هم‌نوازی پرداختند؛ دونوازی تنبک یا هم‌نوازی تنبک با ساز تخصصی که این بزرگواران می‌نواختند.
آقای رجبی در شهریور سال 1356، برنامه اجرای سه‌گاه را با جناب مشکاتیان داشت، برای مثال قطعه «جنگ و صلح»، «پگاه» و «دوضربی استاد صبا در سه‌گاه» با هم‌نوازی جناب رجبی در آن برنامه اجرا شد. پس از آن آقای مشکاتیان در سال 1356 زیر نظر استاد هوشنگ ابتهاج با رادیو، همکاری کرد و در برنامه‌های رادیویی تحت عنوان «گلچین هفته» و برنامه‌های دیگری شرکت داشت و به اجرای آثار موسیقی ایرانی پرداخت.
در ادامه گروه‌های‌ «عارف» و «شیدا» و فعالیت‌های مجموعه «چاووش» پدید آمد که آقای مشکاتیان، نقش خیلی زیادی در آنها داشت، به طور مثال در «چاووش 4»، زنده‌یاد مشکاتیان بخش «شور» را تحت عنوان «مرا عاشق» اجرا کرد که در مجموعه «چاووش»، اثر خیلی شاخص و ارزشمندی است.

 چگونه با پرویز مشکاتیان آشنا شدید؟

آشنایی من با جناب مشکاتیان به همان زمانی برمی‌گردد که سنتور را شروع کردم. برای فراگیری مقدمات سنتورنوازی، با آثار او ارتباط برقرار کردم. آثار استاد مشکاتیان را می‌شنیدم و بسیار لذت می‌بردم. اولین دیداری که با او داشتم به مردادماه سال 1367 برمی‌گردد. من برای دیدار با یک‌سری هنرمندان از مشهد به تهران آمدم تا ببینم به چه صورت می‌توانم ارتباط بیشتری با این استادان بزرگوار برقرار کنم و بتوانم هم بیشتر از آنها بیاموزم، هم ارتباطی با فضای جدی‌تر موسیقی در تهران داشته باشم.
با توجه به دوری راه و سختی رفت و آمد، به صورت خیلی منظم نمی‌شد در رفت و آمد باشم و از کلاس این بزرگواران استفاده کنم، ولی به صورت نامنظم و در میان تعطیلات مدارس یا هر فرصتی پیدا می‌کردم، سفرهای کوتاهی می‌آمدم و از محضر هنرمندان بزرگوار متعددی استفاده می‌کردم. در زمینه سنتورنوازی از محضر زنده‌یاد پرویز مشکاتیان و استاد شفیعیان، بهره‌های زیادی بردم و این دو هنرمند بزرگوار، برای من زحمات بسیار زیادی کشیدند.

 در خصوص ویژگی‌های روحی و رفتاری پرویز مشکاتیان نیز صحبت کنید...

او برای نسل جوان، ارزش بسیار زیادی قائل بود و این ارزش‌گذاری فقط در حد حرف و کلام و کلیشه‌های رایج نبود. یکی از مهم‌ترین ویژگی‌هایی که او داشت، این بود که به بچه‌های نسل جوان، فرصت تجربه کردن می‌داد تا این بچه‌ها بتوانند خودشان را پیدا کنند، نه این‌که مقلد و نوچه بار بیایند؛ برخلاف مثل بسیاری از کلاس‌های دیگر که می‌بینیم استادی می‌آید و به‌جای این‌که هنرآموزانی تربیت کند تا آنها به ویژگی‌های خویش برسند، خودشان را پیدا کنند و با تفکر و اندیشه و امضای خودشان به خلق آثار هنری بپردازند؛ از آنها نوچه‌ها و جوجه‌های اسپری شده یک‌رنگی می‌سازند که بعد از چندین سال، هیچ حرفی برای گفتن ندارند و تمام عمر لازم است همان شیوه استاد و معلم خودش بنوازد و در نتیجه کپی‌کار و مقلد صرف بار می‌آید.
من نمی‌گویم همه هنرجویان موسیقی یا وادی هنر باید امضای خودشان را داشته باشند، ولی می‌توانیم درصد بالاتری از افراد هنرجو را داشته باشیم که معلم، استعدادیابی را انجام دهد و خیلی زود بفهمد یک نفر می‌تواند از خودش، امضایی داشته باشد یا خیر. بر این اساس بیاییم و روی مواردی که این شخص، استعداد بیشتری دارد، تمرکز کنیم و آنها را پرورش دهیم. قطعاً به مرور زمان آن هنرجو می‌تواند استعدادهای خودش را کشف کند و در واقع خودش را در وادی هنر پیدا کرده و به حرف و بیان و امضای خودش برسد. این دقیقاً نکته‌ای بود که جناب مشکاتیان در همان کلاس‌های محدود و معدود خودش در قبال هنرجویان خود داشت و روی این موضوع خیلی تأکید می‌کرد که هنرجویانش صرفاً مقلد و تقلیدگر بار نیایند و بتوانند خودشان به لحن و بیانی برسند و اثری خلق کنند یا در ارائه اجراهای هنری، موفق باشند.

 درباره آثار خودتان نیز کمی توضیح دهید...

آثاری که ارائه داده‌ام مشخص بوده و در وبسایتم و صفحات اجتماعی‌ام هست و دوستان با جست‌وجویی ساده می‌توانند آنها را پیدا کنند.

 نظر شما درباره موزیسین‌های نسل معاصر چیست؟

به نظر من، در وادی هنر، جامعه موسیقی به نسبت سایر جوامع هنری و هنرمندان سایر زمینه‌های هنری، کمی عقب است. دلیلش نیز این است که مطالعه هنرمندان موسیقی ما خیلی کم است؛ چه در زمینه ادبیات، چه در حوزه فلسفه، چه در عرصه زیباشناسی، حوزه تاریخ و اصلاً فلسفه هنر و بسیاری از موارد مرتبط با مسائل هنری یا حتی موارد غیر مرتبط. من نمی‌گویم حتماً باید فردی در زمینه هنر مطالعه داشته باشد تا بتواند خط فکری خوبی بگیرد، بلکه هنرمند می‌تواند در زمینه ریاضی، فیزیک، شیمی و سایر علوم پایه هم ممارست کند و تأثیرش را در هنر موسیقی خود ببیند. این اتفاق پیش‌تر بسیار رخ داده، ولی مشکل بزرگ در حال حاضر این است که اکثر هنرمندان موسیقی، بسیار کم مطالعه می‌کنند و وقتی با این دوستان هم‌صحبت یا وارد بحث و گفت‌وگو می‌شویم، این موضوع کاملاً فریاد می‌زند که ما به نسبت هنرمندان سایر زمینه‌های هنری، خیلی عقب هستیم و بسیار بیشتر نیاز به مطالعه، ممارست و پژوهش داریم. امیدوارم این اتفاق در هنرمندان نسل جوان موسیقی بیفتد و فقط و فقط به دنبال این نباشند که برای مثال بنشینند، ردیفی بزنند یا متد یا کتابی را از ابتدا تا انتها بنوازند و هیچ تمرکزی روی سایر مسائل مرتبط با هنر موسیقی نداشته باشند.