گزارش همدلی از حاشیههای کریخوانی فوتبالی وزیر ارتباطات
فوتبال بهانهای برای خشونت کلامی
همدلی| ستاره لطفی- وزیر ارتباطات در ادامه کریخوانیهای فوتبالی برای رقیب تیم مورد علاقهاش با اشاره به افتخارات آسیایی مورد استناد هواداران این تیم که دو بار قهرمانی در آسیا است، دو ستاره استقلال را سیاره خواند و در استوری اینستاگرام نوشت:«ولی به نظرم اون دو تا ستاره، سیاره باشند» این توئیت جرقه جدال لفظی و خشونتهای کلامی در فضای مجازی بین هواداران دو تیم استقلال و پرسپولیس را زد و باعث رد و بدل شدن میلیونها کامنت و پست توهینآمیز در شبکههای اجتماعی شد.
استوری آذری جهرمی که میتوان آن را خشونتی کلامی تعبیر کرد، منجر به بازتولید خشونت لفظی از سوی مربی آبیها نیز شد. فرهاد مجیدی، آذری جهرمی را به «بیشعوری» متهم کرد و گفت:«با وجود چنین وزرایی کشور ما دچار مشکل شده است. امیدوارم سطح و شعور این افراد در حد یک وزیر باشد.» البته این اولین بار نیست که وزیر ارتباطات در طرفداری از تیم محبوبش مانند کانالهای هواداری عمل میکند و با ادبیاتی جنجالی به دنبال جلب توجه است. وی در اسفند سال گذشته نیز پس از پیروزی پنج بر صفر پرسپولیس در برابر گلگهر، با انتشار یک استوری در صفحه اینستاگرام خود به استقلال طعنه زد و نوشت: «گل گهر یک گل دیگه خورده بود، به رکورد استقلال میرسید. ولی خب رکورد استقلال دست نیافتنی است.» وزیر ارتباطات در جواب به انتقادها از وی، همواره حق هواداری را برای خود قائل بوده و آن را حق شهروندی خود دانسته است.
کری خواندن ورزشی آداب دارد
بدیهی است طرفداری از هر کدام از تیمهای ورزشی ضمن این که اشکالی ندارد، بلکه کریخوانی از جذابیتهای ورزش است. اما ناگفته پیداست که کل کلهای ورزشی و کریخوانی هم آداب دارد. رعایت این آداب به ویژه از سوی افرادی که بنا به جایگاه و موقعیتهای اجتماعیشان بیشتر دیده میشوند، واجبتر به نظر میرسد، چرا که آنان میتوانند جریانسازی کنند و با ادبیات و گفتارشان خشونت یا آرامش را در جامعه تزریق کنند، به ویژه در زمینه ورزشی و طرفداری ورزشی که معمولا تعصب بر عقلانیت حاکم است.
کریهای فوتبالی همیشه به خشونت کلامی منجر نمیشود، در مواردی حتی به خشونت عریان هم تبدیل میشود. درست مانند قتل یک هوادار فوتبال در ایلام که بعد از شکست آسیایی پرسپولیس اتفاق افتاد. ماجرا از این قرار بود که سه سال پیش و شب بعد از شکست پرسپولیس مقابل کاشیما در فینال آسیا، کریهای فوتبالی بین چند طرفدار فوتبال درشهر ایوان از استان ایلام از کری و برخورد کلامی عبور کرد و به درگیری فیزیکی کشیده شد که نتیجه آن مرگ یک هوادار فوتبال با اسلحه بود.
بدیهی است افراط در هواداری از تیم مورد علاقه از سوی هواداران، میتواند به اتفاقهای مشابه دامن بزند یا حداقل زمینه خشونتهای فیزیکی را فراهم کند. علاوه بر این، این سبک از هواداری از ورزش باعث رواج سبکی از طرفداری میشود که هم اخلاقیات در ورزش را میبلعد و هم خشونت را بین طرفداران فوتبال به ویژه نوجوانان و طرفداران کم سن و سال افزایش میدهد. البته سبک طرفداری آذری جهرمی از تیم مورد علاقهاش در کشورهای دیگر نیز رواج دارد، اما نه در میان سیاستمداران یا گروههای مرجع جامعه، بلکه در میان قشری جنجالی و هنجارشکن که اصولا نه مسئولیت اجتماعی برای خود قائل هستند و نه به ارزشهای جامعه نیز پایبندی خاصی دارند. البته آن طرفداران پرهیاهو نیز معمولا در اقلیت هستند و چهرههای هنری، ورزشی، سیاسی و... جنجال آنان را تایید و حمایت نمیکنند تا آن سبک خشن از هواداری رواج پیدا نکند. اما در کشور ما گویا این سبک از هواداری در حال رواج است و حتی افرادی در حد وزیر کشور نیز به آن وارد شده و به آن دامن میزند.
واکنش به توئیت آذری جهرمی
توئیتهای جنجالی وزیر ارتباطات از جمله جدیدترین توئیت ورزشی وی واکنشهای زیادی از سوی هواداران این دو تیم داشته است. اگر چه بسیاری از هواداران پرسپولیس در ادامه کریخوانیها از توئیت وی حمایت کردند، اما برخی دیگر آن ادبیات و گفتار را مناسب جایگاه وی ندانستند و به وی انتقاد کردند.
طرفداران تیم فوتبال استقلال نیز مانند مربی تیمشان به آذری جهرمی حمله کردند. برخی از آنان نادیده گرفتن بالاترین افتخار یک تیم ایرانی از سوی جهرمی را با انکار هولوکاست توسط احمدینژاد مقایسه کردند و گفتند احمدینژاد یک واقعه تاریخی که مستندات آن موجود است و حتی برخی از افراد حاضر در آن واقعه هنوز زنده هستند، را انکار کرد، آذری جهرمی نیز افتخارات آسیایی تیم استقلال تهران را انکار میکند، بدیهی است انکار بدیهیات لطمهای به واقعههای تاریخی یا ورزشی نمیزند، بلکه قوه تعقل فرد منکر را زیر سوال میبرد. برخی دیگر از هواداران استقلال در واکنش به توجیه آذریجهری که کری فوتبالی را حق شهروندی خود دانسته بود، نوشتند:«قائل بودن حق شهروندی و شهروند بودن در این کشور فقط به کریهای فوتبالی محدود نمیشود، اگر این فرد خود را شهروندی عادی تلقی میکند و میخواهد مانند یک شهروند معمولی کری فوتبالی بخواند، پس جنبههای دیگر زندگیاش نیز در حد شهروندان معمولی تنزل دهد، مانند شهروندهای دیگر با اتوبوس و مترو تردد کند، ساعتها در صف گوشت و مرغ معطل بماند و...»
بعضی دیگر نوشتند:«نباید به واکنش وزیر و ادبیات وی فقط تحت عنوان یک کری فوتبالی نگاه کرد. در همین کریهای فوتبالی است که یک فرد میتواند ذات، ظرفیت درونی و مایه وجودی خود را آشکار سازد. بدیهی است وزیری که تحمل آن دو ستاره را ندارد، چگونه میتواند تحمل نقد منتقدانش را داشته باشد.»