دورکاری؛ تجربهای شکست خورده
فاطمه آقاییفرد (روزنامهنگار)یکسال و چند ماه بعد از شیوع ویروس کرونا، حالا دیگر حس و حال دورکاری برای بسیاری از ما که در گذشته تمام یا حتی نیمی از روز خود را در محیط کار سپری میکردیم، کاملا ملموس شده. اما طی همین روزهایی که از نگاه بسیاری از ما شبیه یک قرن بوده، پژوهشهای بینالمللی به نتایج جالبی درباره روحیه افراد دورکار رسیدهاند. البته دورکاری عادت اینروزهای نه فقط ما ایرانیها که یکی از روزمرگیهای دنیای کرونازده حالاست که به گفته پژوهشگران، نه تنها از استرس کارمندانی که در فضای آرامشبخش خانه درگیر کار هستند، کم نکرده که حتی کارکنان یک مجموعه یا شرکت را با عادتهای کسلکنندهای همراه کرده تا جایی که بر اساس نتیجه مطالعات بینالمللی، افراد دورکار، با استرس بیشتر و البته خوشحالی کمتری از خانه سرگرم کار کردن برای مجموعه خود هستند. نتیجه یکی از ارزیابیهای منتشر شده در روزنامه گاردین نشان میدهد که تقریبا دوسوم از افرادی که در گذشته در یک مجموعه تجاری به صورت گروهی فعال بودند، تمایل دارند تا به صورت فیزیکی در محیط کار خود حاضر شوند و در کنار تیم خود فعالیت کنند. البته یکی دیگر از نکاتی که پژوهشگران در تحقیقات خود اشاره میکنند، افزایش فشار کاری از سوی کارفرماها است. بنابر تحقیق مورد بررسی، حدود 37درصد از نیروهای کار از اینکه مدیر شرکتی که در آنجا مشغول کار هستند، کار بیشتری از آنها میخواهد شاکی هستند. نتیجه تحقیق پژوهشگران بینالمللی نشان میدهد که بیش از نیمی از افراد مورد بررسی، در زمان دورکاری احساس کارکردن بیش از اندازه به آنها دست داده و البته بر اساس این مطالعه، 39درصد دیگر نیز احساس خستگی بیش از اندازه میکنند. از دیگر نکات اشاره شده در تحقیق منتشر شده در روزنامه گاردین، افزایش چتها و البته بالا رفتن شمار ایمیلهای کاری در زمان دورکاری است؛ نامههای الکترونیکیای که یکسال و چند ماه پیش، تقریبا کنار گذاشته شده بودند و کمتر کسی از این راه با دیگری ارتباط میگرفت. از دیگر نکات قابلتوجه در این پژوهش این است که در زمان دورکاری کارمندان مسنتر و افرادی که نقشهای مدیریتی یک مجموعه را دارند، حتی راحتتر با مشکلات کاری کنار آمده و روحیه بهتری در مقایسه با کارمندان خود و حتی نیروهای جوانتر داشته و احساس پیشرفت داشته و یک روند رو به جلو در حوزه کاری خود احساس میکنند. از سوی دیگر گفته میشود که در زمان دورکاری نیروهای جوانتر برای به تعادل رساندن کار و زندگی با چالش بیشتری همراه هستند، این در حالی است که مسنترها کمتر با این چالش دوگانه درگیر هستند؛ از سوی دیگر افراد جوانتر در مقایسه با همسن و سالهای خود که در محیط کار حضور دارند یا اصلا فعالیت کاری ندارند، حتی زودتر هم خسته میشوند. این در حالی است که افراد جوان در ساعات حضور در محیط کار، برای مقابله با چالشهای زندگی و کار، ایدههای جدیدی از همتایان خود دریافت کرده و به این ترتیب سادهتر از زمان دورکاری مشکلات خود را حل میکردند. اما جالب است بدانید که بدتر از همه اینها، نبود نوآوری در کارها در حین دورکاری است؛ نبود ایدههای نو و از بین رفتن خلاقیت در کار حتی زمینه را برای خستگی نیروهای کار بیشتر هم کرده. بر اساس گزارش شرکت مایکروسافت، وقتی ارتباط خود را با یکدیگر از دست میدهید، دستیابی به ایدههای جدیدتر تقریبا غیر ممکن میشود. در مجموع همه اینها عوارضی هستند که در نهایت کیفیت فعالیت کارمندان را تحت تاثیر قرار میدهند و نباید از آن به سادگی گذشت؛ اتفاقی که در بسیاری از کشورهای توسعهیافته دور از نگاه مدیران یک مجموعه نمانده و تبدیل به یکی از دغدغههای مدیریتی شده. یکی از نمونههای توجه مدیریتی به این گونه چالشهای دورکاری، عملکرد شرکت خدمات مالی و بانکداری آمریکا به نام سیتی گروپ است که به تازگی مورد توجه دیگر شرکتهای این کشور نیز قرار گرفته است. گفته میشود این شرکت یک سری از روزهای هفته (جمعهها) را به نام دور شدن از صفحه نمایش کامپیوتر یا لپتاپ (به نام زوم فری)، اعلام کرده تا کارکنان خود را تشویق به دور شدن از اسکرین کند. در همین زمینه شرکت لینکدین واقع در کالیفرنیا نیز به مدت یک هفته برای کارمندان خود مرخصی استحقاقی در نظر گرفت تا افراد به انتخاب خود بدون آنکه مبلغی از حقوق آنها کسر شود، از کار خود در محیط خانه فاصله بگیرند تا شاید بر استرسهای موجود در مدت این یکسال و چند ماهی که از دورکاری میگذرد، غلبه کند. این در حالی است که تنها موضوعی که از نگاه حوزههای اقتصادی داخل کشور پنهان مانده روحیه کارمندانی است که طی یکسال و چند ماه اخیر در فضای بسته خانه سرگرم فعالیت در حوزه کاری خود هستند. سوالی که دور از ذهن نیست این است که شرکتها، نهادها، مراکز خصوصی کسبوکار در ایران و...، چه راهکاری برای مقابله با استرس، افسردگی و حتی فشار مضاعف ناشی از دورکاری این روزهای کارمندان خود در نظر گرفتهاند؟