ویترین رسانه و سبدهای خالی
محدثه کاظمی (پژوهشگر ارتباطات و رسانه)از پشت ویترین فروشگاه لباس عبور میکنم، از میان تمام لباسهای رنگارنگ و مدلهای مختلفی که میبینم، از یک لباس هم خوشم نمیآید. به فروشگاههای دیگری میروم، بعدی و بعدی تا در نهایت لباس مورد پسندم را پیدا میکنم. لباسی که با سلیقه من سازگار باشد. اما تمامی این لباسها و در تمام فروشگاهها به فروش خواهند رسید و این واضح است که آدمهای بسیاری هستند که سلیقه آنها با سلیقه من ناسازگار و با بقیه لباسها سازگار است. شبکههای رادیویی و تلویزیونی که هر یک به نوبه خود، و طبق تعاریف به عمل آمده دست به برنامه سازی میزنند، در ذهنم متصور میشوند. شبکههای سراسری، برون مرزی، استانی و محلی که تعداد آنها حدود صد شبکه است و در صدد برآورده کردن نیازهای انواع سلیقهها هستند و قرار است همانند ویترین فروشگاهها که از یک ویترین تا ویترین بعدی تفاوتشان بسیار مشهود است، عمل کنند و برای انواع سلیقهها، انواع گروههای سنی و هر طرز تفکری برنامه بسازند. ارزش و زمان برنامهها، سبک و نوع برنامه سازی، برنامه ساز و عوامل تولیدی، هدف و هزینه و دهها تفاوت دیگر که سبب انتخاب مخاطبان در میان انواع شبکهها میشوند. اما چه اتفاقی روی میدهد که مخاطبین ما از میان این تعداد از شبکه که عموما بیست و چهار ساعت کامل برنامه سازی انجام میدهند و برای این مهم، هزینههای زیادی صرف میکنند، نمیتوانند ایده آل مخاطبین را در گروههای مختلف بسازند؟ تا جایی که رسانههای سراسری و محلی برای گروهی آنچنان محو و ناشناخته شده است که چون غریبهای باقی مانده است و جایگزینهای بسیاری در این دنیای رقابت رسانهای، جای آنها را گرفته است. لباسهای ویترینی که باید یکجا پس داده شوند یا با قیمت ارزان به فروش برسند و نتوانستهاند جز اشغال فضا و وقت گیری حمل و نقل و حساب و کتاب ....کار دیگری انجام دهند، در یک کلام بیفایده بودهاند. آیا بهبود کیفیت برنامه سازی، خلاقیت و نوآوری و عدم تکرار، عدم تقلید، راستینمایی، استفاده از نیروهای کارآمد، افزایش سرعت انتقال دادهها، بکارگیری شیوههای نوین برنامه سازی، یاری گرفتن از فضاهای مجازی و تبدیل رسانه مخاطب محور به رسانه کاربر محور که فعال بودن را برای شنونده و بیننده ایجاد کند و..... نمیتواند سبب آشتی مردم با رسانه شود. در دنیایی که رسانه میتواند حرف اول را بزند، این قهر مردم با رسانه و پناه بردن مردم به رسانههای دیگر میتواند عمق آسیبهای اجتماعی، فرهنگی و...... بیش از پیش نمایان کند و در دراز مدت فاجعههای زیادی بیافریند.