طوفان در خانواده سلطنتی انگلستان
دکتر سیفالرضا شهابی (کارشناس سیاسی)شکی نیست کشورهای توسعه یافته از نظر تکنیکال و فراتکنیکال از پیشرفتهای چشمگیری برخوردارند و کشورهای در حال توسعه یا عقب نگهداشته شده از آن محرومند. به این دلیل، کشورهای توسعه یافته ادعاهایی دارند و به دیگر کشورها طعنه میزنند؛ ولی این دلیل نمیشود که این کشورها در درون خود از تضادهایی شدید و در عین حال چالشبرانگیز به دور باشند و همه امور آنها بر مدار حق و حقیقت و درستی و پاکی بچرخد یا هیچ گونه انحراف از اصول اولیه اخلاقی و انسانی و به عبارت مصطلح «حقوق بشری» وجود نداشته باشند. گفتوگوی اخیر خانم «مرکل مگان» به اتفاق همسرش شاهزاده «هری» پسر «چارلز» و نوه ملکه «الیزابت دوم» پادشاه انگلستان با «اوپرا وینفری» مجری آمریکایی گواه بر وجود تضادهای عمیق درونی و نارساییهای حقوق بشری در جامعه سلطنتی انگلیس است؛ کشوری که شهروندانش، این کشور را سرآمد کشورهای جهان بر میشمارند!! خانم مگان که مادرش سیاهپوست و پدرش سفیدپوست است، در این گفتوگو، خانواده سلطنتی را متهم به نژادپرستی و دروغگویی کرد و اظهار داشت: «خانواده همسرش در دوران بارداری به جای این که به سلامت جنین فکر کنند به رنگ پوست فرزندش فکر میکردند!! تا جاییکه به خاطر نگرانی از رنگ پوست از دادن لقب شاهزاده خودداری کردند؟!» او در ادامه اظهاراتش حتی به بیش از بارداری و هنگامی که خواست عروسی کند و لباس بخت بر تن کند و زندگی را با همسرش شروع کند، اشاره کرد و گفت:«در زمان ازدواج «گیت» که جاری او میشود کارهایی کرد که اشکش را در آورد!!» مجموع برخوردهای خانواده سلطنتی طبق اظهارات خانم مگان منجر به این شد که پدر همسرش «چارلز» ولیعهد انگلستان و وارث تاج و تخت ملکه الیزابت، رابطهشان را با آنها قطع کند و از کمکهای مالی به فرزندش خودداری کند و این قطع ارتباط خانوادگی سبب شد تا آنها انگلستان را ترک بکنند و در آمریکا ساکن بشوند. آنچه که عروس خانواده سلطنتی از دیدگاههای این خانواده بیان داشته، اگر در هر کشور دیگری خصوصا کشورهای جهان سوم انجام میگرفت، شدیداً مورد اعتراض انگلستان و کشورهای مشابه قرار میگرفت، در صورتیکه این موارد تخلفات اخلاقی در این کشورها کم نیست، ولیکن بسیاری از آنها مخفی میمانند و اگر مگان و همسرش این گفتوگو را انجام نمیدادند و بیپرده سخن نمیگفتند و آنچه را که از روزهای سخت و آزاردهندهای که بر آنها گذشته، بیان نمیکردند، همچنان از نگاه همگان دور میماند. شایان ذکر است موردی تقریباً مشابه در دهه ۹۰ میلادی برای خانواده سلطنتی انگلیس رخ داد که پایان آن ضایعهای بزرگ برای حیثیت و اعتبار این خانواده بود. زمانی که «چارلز» ولیعهد انگلیس و پدر «هری» با مادر هری به نام «دایانا» زندگی مشترک داشتند، به علت این که چارلز در حالی که همسر داشت با «کامیلا بارکر» روابط عاشقانه و مخفی برقرار کرده بود و منجر به طلاق دایانا از چارلز در سال ۱۹۹۶ شد و در پی آن دایانا در مصاحبه با شبکه بیبیسی علت جدایی را در روابط چارلز با «کامیلا بارکر» ذکر کرد؛ و در سال ۱۹۹۷ دایانا در یک حادثه مشکوک رانندگی در پاریس کشته شد و هنگامی که چارلز برای بازگرداندن جنازهاش از انگلستان به پاریس رفت، مورد اعتراض مادرش، ملکه الیزابت، قرار گرفت، مبنی بر این که دایانا جزو خانواده سلطنتی نیست و چرا چارلز تلاش دارد جنازهاش را به انگلستان باز گرداند. البته اظهارات غیرمنصفانه و غرضآلود ملکه با اعتراض افکار عمومی جامعه انگلیس روبهرو شد. بعید نیست آنچه را که مگان بیان داشته، ناشی از تنگ نظری و تعصبات سلطنتی ملکه الیزابت یا دشمنی کامیلا بارکر همسر چارلز نسبت به هری فرزند دایانا باشد. البته لازم است در این ارتباط به نکته مهمی توجه کرد و آن عکسالعمل خانواده سلطنتی است. این خانواده در پاسخ به اظهارات مگان و شوهرش، به جای اینکه خانم مگان را عامل بیگانگان معرفی کنند، اعلام کردند موضوع را مورد بررسی قرار میدهند؟! پاسخی که میتواند هم تا حدودی پاسخ به مطالبات و اعتراضات مگان باشد و هم جلوی معترضین را در داخل انگلستان و خارج از آن بگیرد.