به معلم نظامی نباید تعارف زد
مظاهر گودرزی (روزنامهنگار)دوره هنرستان درسی داشتیم بهنام آمادگی دفاعی، نمیدانم هنوز این درس هست یا نه، احتمالاً باید باشد. معلم کلاس مردی بود با قد متوسط که حدود پنجاه سال سن داشت(نامشان خاطرم نیست). روز اول اتمام حجت کرد که بعد از من کسی وارد کلاس نشود چونکه اگر این اتفاق بیفتد دانشآموز خاطی را بهکلاس راه نمیدهم. یکبار بهطور اتفاقی یکی از بچهها با آقای معلم همزمان رسیدند جلوی درب کلاس، همکلاسی ما از سر احترام به معلم گفت: «شما بفرمائید»، معلم درس آمادگی دفاعی اول وارد کلاس شد و طبق همان قانونی که داشت اجازه نداد دانشآموز بعد از خودش وارد کلاس شود تا شاید با این کار اقتدار خودش را بهبچهها دیکته کند. احتمالاً اگر بهجای او آقای مرسلی (معلم تاریخ) بود این اجازه را میداد که دانشآموز وارد کلاس شود، چونکه هم از اول چنین قانونی را نگذاشته بود و هم میدانست مدرسه پادگان نیست. حالا اگر همین اقدامِ آقایِ معلمِ آمادگی دفاعی در پادگان انجام میشد کلی تعریف و تمجید بهخودش میدید و احتمالاً برای چند دوره آموزشی فرماندهان گردان یا گروهانها از آن بهعنوان یک نمونه عالی رفتار انضباطی یاد میکردند. بههر شکل آدمها نمیتوانند طوری رفتار کنند که آن نیستند، شاید مدتی متاثر از فضای موجود ژست تغییر بگیرند، اما درنهایت خودِ خودشان هستند، پس بهتر است هرکسی را همانجایی که باید و احتمالاً شاید، به کار گرفت تا نه مایه دردسر برای او شد و نه دیگران. بهقول همان جمله معروف وقتی تنها ابزار آدمها چکش باشد همه را میخ میبیند، آن آقای معلمِ آمادگی دفاعی، معلم نبود، در لباس معلم جنابسروانی بود که تنها ابزارش همان امر و نهی بود، دانشآموزان هم مصداق سربازان او در پادگان بودند، خلاصه که آن روز همه بچهها یاد گرفتیم که به معلم نظامی نباید تعارف زد، چراکه هم تعارفت را قبول میکند و هم دست رد به خواستههایت میزند؛ وگرنه نظامیها درلباس خودشان جایگاه والایی دارند.