بیانیه‌های بازنده و برنده انتخابات 1403
فروزان آصف‌نخعی (روزنامه نگار)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2452
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


بررسی مهاجرت نخبگان در گفت‌وگوی همدلی با یک جامعه‌شناس

چرا می‌روند؟

همدلی| میلِ به‌مهاجرت از ایران مسئله‌ جدیدی نیست، طوری‌که هربار نام یک گروه، شغل یا حرفه مشخصی بر سرِ زبان‌ها می‌افتد، مثلاً همین چندوقت قبل بود که اعلام شد تعداد زیادی از پزشکان و پرستاران در ایام شیوع ویروس کرونا اقدام به‌مهاجرت کردند. اما حالا یک‌بار دیگر پرونده یکی از قدیمی‌ترین انواع مهاجرت‌ها مطرح شده است، یعنی خروج جامعه دانشگاهی از کشور، اما این‌بار در لباس معلم و استاد دانشگاه، مسئله‌ای که دو روز قبل به‌دنبال اظهار نظر یکی از نمایندگان مجلس مورد توجه قرار گرفت.
 رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در جلسه بررسی لایحه بودجه با اشاره به مصوبه مجلس درخصوص افزایش 25درصدی حقوق‌های زیر 10میلیون و افزایش 2.5میلیونی برای حقوق‌های بالای 10میلیون در بودجه سال 1400 گفت: «استادهای دانشگاه را از این مصوبه مستثنی کنید. در سال ۹۸، ۹۰۰استاد از ایران خارج شده‌اند. استادی هست که ۴۰سال استاد تمام است و حقوقش ۱۴میلیون تومان است. درحالی‌که فلان عضو هیات مدیره ۵۰میلیون تومان حقوق می‌گیرد. آقا فرمودند به‌معیشت اساتید برسید. آیا باید چنین عضو هیات مدیره‌ای را با استاد دانشگاه کنار هم بگذارید؟»
آن‌طورکه مشخص است علیرضا منادی، نماینده مردم اسکو و آذرشهر در مجلس دلیل مهاجرت استادان دانشگاه را به پایین بودن حقوق آن‌ها گره زده است. مسئله‌ای که مدتی قبل هم حسین انصاری معاون ادارای مالی دانشگاه فردوسی مشهد درباره آن به ایسنا گفت: «عدم حمایت از اعضای هیأت علمی باعث شده که مهاجرت نخبگان در سطح اساتید دانشگاه‌های سطح یک رشد کند. بعضی از گروه‌ها در دانشگاه‌های کشور مانند مکانیک و کامپیوتر بالغ بر ۳۰درصد اساتید خود را از دست داده‌اند که این موضوع بسیار خطرناک است. دانشگاه فردوسی هم از این امر مستثنی نیست و در بعضی از گروه‌ها واقعا قابل تامل است و شرایط سخت است.» همچنین دراین‌باره ولی‌الله میرخانی، مدیر مالی دانشگاه اصفهان هم در گفت‌وگویی که اوایل اسفندماه سال جاری با خبرگزاری ایرنا داشت؛ روی این مسئله تاکید کرد و گفت: «بحث مهاجرت با توجه به ‌نارضایتی استادان دانشگاه درباره نظام ناهماهنگ پرداخت حقوق، بسیار جدی است به طوری‌که در ۲سال گذشته تعداد قابل توجهی از استادان دانشگاه اصفهان به‌خارج کشور مهاجرت کردند. اگر فکری در این زمینه نشود ما با مهاجرت نخبه‌ها و ژن‌ها مواجه خواهیم شد، زیرا آن‌ها با خانواده خود به‌خارج می‌روند.» در واکنشی دیگر رهام شرف، عضو هیأت علمی دانشگاه زنجان هفته گذشته به ایسنا گفته بود که «با توجه به‌شرایط خوب و حقوق بالای استادان دانشگاه‌ها در خارج از کشور، خطر مهاجرت استادان ایرانی به‌دلایل مختلف افزایش پیدا می‌کند.»  آن‌طورکه به‌نظر می‌رسد جامعه دانشگاهی معتقد است حقوق‌های پایین سبب افزایش مهاجرت‌ آن‌ها به‌خارج از کشور شده است. اما در این بین برخی دیگر از آن‌ها دلیل مهاجرت استادان دانشگاه را مشکلات و مسائل مالی نمی‌دانند، یا که حداقل جز اولویت‌های اصلی افزایش مهاجرت استادان دانشگاه معرفی نمی‌کنند. در همین رابطه امان‌الله قرایی‌مقدم جامعه‌شناس و استاد بازنشسته دانشگاه خوارزمی به روزنامه همدلی می‌گوید: «مهاجرت استادان مسئله امروز و دیروز نیست، از سال‌های قبل خروج استادان دانشگاه از کشور شدت پیدا کرد و آن هم ربطی به‌میزان حقوق‌ها ندارد. شما درنظر بگیرید خانم مریم میرزاخانی یا سایر افراد که در جایگاه واقعی یک استاد هستند، آیا واقعاً به‌خاطر حقوق از کشور رفتند؟ براساس فرهنگ شرقی و از جمله فرهنگ ایرانی هیچ‌کس راضی نیست که وطن خودش را ترک کند و به غربت برود.»
وی ادامه می‌دهد: «فضای موجود به‌جای جذب نخبگان و ایجاد فضای اجتماعی مساعد که در آن احساس بسته بودن محیط به افراد دست ندهد، برعکس سبب مهاجرت آن‌ها شده است. در اصل ناروایی‌ها و نامساعد بودن شرایط اجتماعی و این‌که افراد در جای خودشان نیستند مسئله اصلی است، حقوق و درآمد شاید آخرین دلیل برای خروج یک استاد تمام از کشور باشد. فکر می‌کنید یک استاد در خارج از کشور چقدر درآمد دارد، شاید همان اندازه که بتواند دخل و خرج کند.» قرایی‌مقدم یکی از دلایل اصلی در افزایش مهاجرت استادان دانشگاه را نظارت‌ افراد نامتخصص بر آن‌ها می‌داند و عنوان می‌کند: «وقتی دخالت‌های ناروا توسط افرادی که خودشان را متعهد می‌دانستند در کار استادان شروع شد، وقتی دخالت در امر تدریس شروع شد، از همان زمان کلید خروج استاد از کشور زده شد و آهسته آهسته قوت پیدا کرد. حقوق یک مسئله دیگر است، وقتی استاد دانشگاه می‌بیند کسی که اصطلاحاً دست چپ یا راست خودش را تشخیص نمی‌دهد، اما در کار او دخالت موثر دارد، وقتی همین آدم نامتخصص قرار است برای ارتقای یک معلم دانشگاه روی استاد نظارت داشته باشد، حتی در اخراج و ممنوع‌التدریس کردن استاد نقش پررنگی دارد، با کدام بهانه بماند و کار تدریس در دانشگاه را با علاقه ادامه دهد.»
به عقیده این جامعه‌شناس:«کمیته‌هایی که درباره تعیین وضعیت استادان تشکیل می‌شود، که مثلاً درجه یک معلم دانشگاه را به استادی ارتقاع بدهند، گاهی توسط کسانی اداره می‌شود که شاید فقط متعهد هستند و معیارهای خودشان را برای ارتقاء درجه استاد دارند، بنابراین شایسته‌سالاری مورد توجه قرار نمی‌گیرد. کسانی راجع به استادان نظر می‌دهند که خودشان صلاحیت علمی ندارند یا اگر هم دارند مجدد معیارهای دیگری را دلیل سنجش استاد قرار می‌دهند، بنابراین به‌نظرم دلیل اصلی خروج استاد از کشور دخالت‌های ناروا است.»
وی با اشاره به تنها ایرانی برنده جایزه فیلدز خاطرنشان می‌کند: «خانم مریم میرزاخانی که جایزه فیلدز را گرفت مگر می‌شود به‌راحتی یکی مانند او را پرورش داد، این دختر چرا از ایران رفت؟ چرا استادان دیگر از دانشگاه شریف یا تهران مهاجرت می‌کنند؟ برای این‌که جامعه توانایی جذب و نگهداری این افراد را ندارد. فضا تنگ است، امروز شأن و مقام استاد و معلم در کشور پایین آمده است، بنابراین از کشور خارج می‌شود و آمریکا، کانادا، اروپا و حتی امارات مقصد این معلم‌ها می‌شود.»
این جامعه‌شناس درپاسخ به این پرسش ‌که خروج استادان از کشور چه آسیب‌هایی را در آینده متوجه دانشگاه می‌کند، به روزنامه همدلی می‌گوید: «ببینید، آلفرد مارشال برنده جایزه نوبل در اقتصاد یک جمله دارد که می‌گوید اگر آموزش‌وپرورش شهری در طول صدسال بتواند یک مخترع پرورش دهد، هزینه صدساله آموزش و پرورش آن شهر را جبران کرده است. به شما بگویم هر نخبه‌ای که از ایران برود یک چاه نفت خاموش می‌شود چراکه یک چاه نفت وقتی فایده دارد که برای استخراج از آن یک متخصص داشته باشیم. اگر کشورهایی که دارای منابع طبیعی هستند نتوانند نیروی متخصص پرورش دهند یا این‌که بعد از پرورش نتواند آن‌ها را نگه دارد هرگز به توسعه اجتماعی و اقتصادی نمی‌رسد. شما درنظر بگیرید آمریکا را مهاجرینِ متخصص آمریکا کردند.»