عطسهام میگیرد!
طاهر اکوانیان (روزنامهنگار)چهره مسخ شده آدمهای درهمی را که از زیر ماسکهای رنگارنگ در اتوبوس اول صبح میبینم با خودم میگویم، به آسانی نمیشود در این موقعیت کرونایی مثل گذشته عطسه کرد، حتی اگر دو ماسک زده باشم و دستمالی هم جلوی صورتم بگیرم؛ پس خودم را کنترل میکنم و با کمی مالیدن بینی از روی ماسک و خودداری از عطسه زدن عاقبت به خیر میشوم. همین چند روز پیش بود که با خیال راحت در شرایطی که اتوبوس هم چندان شلوغ نبود عطسه کردم و نگاه معنیدار چند نفر دوروبرم را دیدم و اعتراض همراه با کنایه فردی که گفت:«آقا مگر تو این یک سال نفهمیدی عطسه از علایم این ویروسه، چرا سوار اتوبوس میشی با این همه آدم و گرفتاری و...». همین عطسه و بیشتر از این را سالهای قبل با شدت بیشتر و پرتاب بلندتری توی سروکله همدیگر حتی در راهروهای مترو که آدمها در هم لولیدهاند، چنان رها میکردیم که قطرههای آب تا دل و روده همه میرفت، و هیچ کس هم نه نگاه معناداری میکرد، چه برسد به کنایه زدن؛ تازه گاه آدمهایی هم پیدا میشدند که عافیت باشد میگفتند و چاق سلامتی مختصری ادامه داده میشد. اما الان روزگار دیگری شده و نمیشود در چنین جاهایی حرف هم زد یا جواب کسی را داد. هر روز که از این مسیرهای تکراری رفت و آمد میکنم با چنین ماجراهایی مواجه میشوم و از بس مردم وسواس پیدا کردهاند نمیشود با کسی باب گفتوگو را باز کرد. ویروس با شتاب و جهش یافتگیهای روزانه راه خودش را میرود و راههای نرفته را هم دارد پیدا میکند تا درنوردد، و معلوم نیست این همه آدم که سالیان سال به راحتی عطسه میکردند حالا با این شرایط چه کاری از دستشان بر میآید. برای جلوگیری و پخش نشدن قطرههای ریز آب به اطراف؛ حتی در خیابان هم نمیشود به راحتی عطسه کرد، باید گوشه دنجی و خلوتی پیدا کرد و روبه دیواری عطسه کنیم که به کسی برنخورد. کرونا عوارض بیشمار دیگری هم دارد که هنوز خودشان را نشان ندادهاند و هر روز یکیشان آشکار میشود. اگر یک سال دیگر به همین منوال بگذرد، اصلا نحوه زیستن و حضور در اجتماع با آنچه قبلا انجام میدادیم تفاوت بسیار پیدا میکند. اگر دو تا سه سال دیگر بگذرد هم که عطسه و سرفه بالکل فراموشمان میشود و همینطور که تمامی اجناس با شتاب بیشتر از شیوع کرونا رشد میکند، ارزش داراییهایمان هم از بین میرود. تا وقتی که سراسیمه از خانهها بیرون بزنیم متوجه میشویم اصلا شکل جدید زندگی کردن را بلد نیستیم و کسی پول ما را به پشیزی نمیخرد.