در فکر تعطیلات و ترس از کرونا
حالا که ترس دوبارهای از کرونا بین همه به راه افتاده و امیدی به دستاندرکاران نمانده، باید دید مردم چگونه به تعطیلات مینگرند و آیا برای ایام عید به فکر همدیگر هستند.
تا این جای کار که معلوم شده واکسن به این زودیها حتی برای کادر درمان تزریق نمیشود و به نوعی آنها را همین طور با توکل به خدا در جنگ نابرابر رها کردهاند.
حالا ما انتظار داشتیم حداقل تا عید به ما واکسن برسد تا اقلا بتوانیم در این مدت چند دوست و آشنا را بغل کنیم بلکه کمی از بار این همه دلتنگی که در این یک سال بر جا مانده کمتر شود و قدری سبکشویم؛ اما گویا این بار هم تیرمان به سنگخورد و خوش خیالی همیشگی کار دستمان داد و ناچاریم بر این بار بیفزاییم و وعده عید سال آینده را به خودمان و دلتنگیهایمان بدهیم.
اصولا برای رفع هر بلایی باید جمع شد و دعای دستهجمعی کرد، ولی این بلا به قدری غریب و پیچیده و ضد دسته جمعی است که هر کس را به خلوت خودش عقب میراند.
این تناقض هم از بدشانسی است یا به هر شکل دیگر تفسیرش کنیم چیزی را حل نمیکند. از آن گذشته برای هر مصیبت جمعی به نوعی کتابهایی پیدا میشود که آن را پیشبینی کردهاند و مدت وجود و حضورش را گفتهاند به جز در مورد کرونا که تن به این پیشگویی نمیدهد.
- اوایل خیلیها در فضای مجازی متونی پیدا میکردند یا میساختند و به اشتراک میگذاشتند تا دل خودشان را خوش کنند- اما کرونا آن قدر چموشتر و غیرمعمولیتر از این حرفها و جعلیات بود که تن به هیچ جادو و تفسیری نداد و راه خودش را رفت.
حال که هم راه خودش را خوب پیدا کرده برای خودش کسی شده و همه دارند از او میگویند و دنیا از شرق تا غرب در مورد او نظر مشترک دارند. این بهترین شیوه بود تا کسی بتواند جهان را تسخیر کند و خودش را معروف سازد.
اگر چه کسی باور نمیکرد کرونا این قدر دوام بیاورد. در هر صورت طوری شده که تمام دنیا مجبورند گوش به فرمان او باشند، برایش برنامهریزی کنند و در تعطیلات عید از او بترسند و از دیدهاش پنهان شوند.
ولادیمیر و استراگون هم مثل همه در این فکرند که با وجود کرونا و اکنون که در آستانه تعطیلات سال نو به اینجا رسیدهاند چطور هم بترسند و از لاک تدافعی خودشان بیرون بیایند و هم تعطیلات را از دست ندهند، یعنی حالا که جایی نمیروند چگونه خوش بگذرانند؟ ولادیمیر بر این نظر است در نقش عمو نوروز فرو برود و مردم را شاد و سرگرم کند و استراگون از این کار خسته و نامید است و معتقد که آب و نانی در آن نیست.