بیانیه‌های بازنده و برنده انتخابات 1403
فروزان آصف‌نخعی (روزنامه نگار)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2452
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


برخی از چالش‌ها و دشواری‌های آموزش در دوران کرونا

زلیخا داریا (مدیر مدرسه استثنایی)

یک سال از جایگزینی آموزش رودررو و چهره به چهره به آموزش‌های مجازی گذشت و با تمام بدی‌ها و خوبی‌های این نوع از آموزش مدرن و جذاب ساختیم و کنار آمدیم تا تعلیم و تربیت تعطیل نشود و دانش‌آموزی از درس و مدرسه جانماند با این حال این شرایط خاص و گذر از آن، نگاهی همه‌جانبه را می‌طلبد. آموزش‌های مجازی علی‌رغم تغییر و تحول عمیقی که در امر یاددهی و یادگیری ایجاد کرد و با وجود محاسن و دستاوردهای بی‌بدیل توانست تا حد زیادی شکاف عمیق میان  دانش‌آموز و معلم را پر کند و درست مثل یک پل، ارتباط میان دو عنصر مهم در فرآیند آموزش را برقرار سازد. اما آسيب‌شناسي این پل عجیب و معلق و لرزان به ما نشان می‌دهد که هرکسی را یارای عبور از آن نیست و گذر از آن و رسیدن به اهداف ناب آموزشی علاوه بر داشتن تعادل و اسباب و امکانات لازم، نیاز به شوق و انگیزه و حمایت‌های همه‌جانبه‌‌‌ای دارد و تعداد محدودی از  دانش‌آموزان همه شرایط عبور از این پل عجیب را دارند و این در حالی است که در بیشتر مناطق شهرستان‌ها به خاطر عدم دسترسی به اینترنت از اساس پلی برای عبور وجود ندارد یا وسیله دسترسی به آموزش از قبیل تبلت و گوشی هوشمند و.... در اختیار نیست. در این شرایط خاص بسیارند  دانش‌آموزانی که روی این پل سرگردانند، یا آن قدر محو تماشای مناظر و جذابیت‌های اطراف پل می‌شوند که یادشان می‌رود به کدام سمت باید برسند. اما از منظر آسيب‌شناسی خود  دانش‌آموزان؛ آسيب‌های آنان از جنس واکنش سوگ است؛ سوگ به خاطر فقدان‌های متعددی که تجربه می‌کنند؛ فقدان فضای فیزیکی کلاس و مدرسه، فقدان حضور فیزیکی معلم و فقدان گروه همسالان. این فقدان و واکنش‌های سوگوارانه با علائم بالینی خاصی از قبیل؛ بهت، اندوه، ناباوری، انواع واکنش‌های اضطرابی، افسردگی و ناسازگاری‌های رفتاری و اجتماعی بروز پیدا می‌کند و این درحالی است که اکثر خانواده‌ها دانش و مهارت کافی را برای نحوه مواجهه با این مشکلات رفتاری و عاطفی ندارند و از دریافت حمایت‌ها و آموزش‌های مددکاری و روانشناختی بیبهره‌‌اند. علی‌رغم حضور دانش‌آموزان در منزل، شکل و نحوه آموزش‌های مجازی به گونه‌‌‌ای است که عملا امکان نظارت و پیگیری کافی والدین بر نحوه رفتارهای فرزندان در زمان استفاده از امکانات مجازی فراهم نیست و این بیخبری و ناآگاهی و استیصال والدین در درازمدت خود فاجعه دیگری است. در سوی دیگر این پل ارتباطی، ما با خیل عظیمی از معلمانی روبه‌رو هستیم که علاوه بر درگیری‌های شخصی و خانوادگی در این شرایط بحرانی با مشکلات متعدد و پیچیده فراگیران خود نیز درگیر هستند و دغدغه دسترسی تک‌تک دانش‌آموزان به مواد و مطالب آموزشی موجود در فضای مجازی را دارند. معلمانی که علاوه بر وسیله شخصی و اینترنت شخصی از فرصت‌های شخصی و خانوادگی خود نیز بدون هیچ مضایقه‌‌‌ای هزینه می‌کنند و ناخواسته با تبعات آن نیز مواجه می‌شوند. در این انقلاب عظیم یادگیری هنوز هستند، معلمانی که مهارت‌های لازم وکافی و استاندارد آموزش مجازی را دریافت نکرده‌‌اند و کمبودهای زیادی برای همسویی و هماهنگ شدن با این جریان را دارند یا همکارانی که به دلیل برخی ملاحظات فردی، خانوادگی یا فرهنگی و... هنوز به اندازه کافی با این فضا آشتی نکرده‌اند و توانایی ابراز وجود و‌ ارائه‌های مناسب آموزشی را ندارند. ما با شرایطی مواجهیم که مطالبات خانواده‌ها و دانش‌آموزان شکل جدیدی به خود گرفته و مطالبات سیستم و مجموعه آموزش و پرورش از مدیران و معلمان به شدت تغییر کرده است و بر حجم و تنوع این مطالبات روزبه‌روز افزوده می‌شود. حجم بالای بخشنامه‌های بالادستی بدون توجه کافی به شرایط مخاطبان و تحمیل انواع طرح‌ها و برنامه‌ها و سامانه‌های موازی بدون درک شرایط خاص و بحرانی فشار مضاعفی است که در درازمدت معلم را از پای درمی‌آورد. عدم برنامه‌ریزی درست و دقیق از سوی وزارتخانه و اتلاف وقت‌های بیش از حد و عدم توجه به استفاده مناسب از زمان تعطیلی تابستان و....در راه‌‌اندازی درست برنامه‌ها وسامانه‌ها و...موجب ناهماهنگی‌هایی است که همیشه تاوان آن را مجموعه مدرسه و معلم می‌پردازد و مدیر و معلمان را به درماندگی، انفعال و استیصال می‌کشاند.