بیانیه‌های بازنده و برنده انتخابات 1403
فروزان آصف‌نخعی (روزنامه نگار)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2452
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


یکی«نامور شد به قولِ دروغ»

محمدرضا خسروی (فعال اجتماعی)

درگذشته او را «معجزه هزاره سوم» می‌خواندند و اخیرا نیز برخی هوادارانش وی را «هگل ایرانی» می‌نامند. اما در میان این‌ها و همه القاب به‌حق و ناحق این سیاستمدار سابق و کنونی کشور، بهترین تعبیر در مناظره‌های انتخاباتی سال ۸۸ اتفاق افتاد و او را «پدیده‌ای که در دوربین زُل می‌زند و دروغ می‌گوید» معرفی کرد.
 چنانچه مصاحبه‌های چند ماه اخیر محمود احمدی‌نژاد را تجزیه‌وتحلیل کنیم به‌وضوح متوجه خواهیم شد که آن پدیده سال۸۸ چه پیشرفت قابل‌ملاحظه‌ای داشته است. پدیده‌ای که در سال‌های نه‌چندان دور مسئول یکی از ستادهای انتخاباتی و از کارگزاران دوران ریاست‌جمهوری مرحوم‌هاشمی رفسنجانی بود، با به‌وجودآوردن موج ناعادلانه علیه او نمکدان شکست و خود را بت‌شكن و مصلح و منجی ایران معرفی کرد. البته حالا ديگر سوءمدیریت و اثرات تدابیر لحظه‌ای و خلق‌الساعه وی در طول هشت سال ریاست‌جمهوری بر کسی پوشیده نیست. در این نوشتار تنها به چند نکته بارز در مصاحبه‌های اخیر ایشان با رسانه‌های مختلف اشاره می‌شود.
 شاهکار ایشان در زمزمه کردنِ با افسوس و دریغِ تصنیف «تفنگت را زمین بگذارِ» مرحوم استاد شجریان و تأیید آن بود، درصورتی‌که یکی از مخاطبان اصلی آن تصنیف، خودِ ایشان بودند. جالب‌تر آنکه در ادامه نه‌تنها از اقدامات فرهنگی دولت خود دفاع کردند، بلکه به دروغ ارتباط با استاد شجریان را مطرح کردند که البته قویاً توسط خانواده ایشان تکذیب شد. (به یاد بیاورید سوءاستفاده ایشان و ستاد انتخاباتی وی از مرحوم استاد عزت‌الله انتظامی)
در اظهارنظر دیگری، گفته است که در دوره ریاست جمهوری‌اش هیچ اعتراض مردمی صورت نگرفته است و خود را هم بری از جریان اعتراضات سال ۸۸ می‌دانستند که ناگفته پیداست که دروغی بیش نبود!
اما در روزهای اخیر به‌رسم همه انتخابات‌هایی که وی قصد شرکت در آن را داشته‌، بازهم جریان تازه‌ای راه انداخته‌است که می‌خواهند ترورش کنند. این‌که چه کسی قرار است ایشان را ترور کند، باید از خود او پرسید، اما آن چیزی که در ادامه عنوان شده دروغی بزرگ‌تر و دست‌مایه‌ای برای نوشتن این سطور شده است. محمود احمدی‌نژاد ادعا می‌کند فیلم‌های ضبط شده‌ای در مکان‌های امن و محافظت شده‌ای قرار داده که در صورت ترور، توسط برخی از همراهان و همکارانش منتشر خواهد شد. به فرض که ما این «دروغ احمدی‌نژادی» را هم باور کنیم، سؤال اساسی از کسی که جان خود را فدای ملت می‌داند این است: جناب احمدی‌نژاد؛ آیا امکان فداکردن جانتان برای ملت بدون تکیه زدن بر صندلی ریاست‌جمهوری یا قبل از ترور احتمالی‌تان با انتشار همان فیلم‌ها وجود ندارد؟ اگر واقعاً اطلاعاتی دارید که بعد از ترور احتمالی شما به مردم بهره می‌رساند و مایه روشنگری می‌شود چرا تاکنون از مردم دریغ داشته‌اید؟! و چرا برای آن قیمتی به‌اندازه ریاست‌جمهوری تعیین کرده‌اید؟  

این بدان معنا نیست که شما برای رسیدن به پست و مقام از هیچ کاری دریغ ندارید؟! شما که خیرخواه مردم ایران هستید، بیایید و به همان «کاپشن احمدی‌نژادی» قانع باشید و یک‌بار برای همیشه از «دروغ احمدی‌نژادی» دست بردارید و هر چه از هرکسی می‌دانید و سراغ دارید و به صحت‌و‌سقم آن اطمینان دارید بگویید تا هم خود را راحت کنید و هم مردم را از این برزخ بی‌اطلاعی و گاه کنجکاوی دربیاورید. مطمئن باشید خیر این کار بسیار بیشتر از ریاست‌جمهوری مجدد شما در این کشور است. این پند حضرت سعدی علیه‌الرحمه را هم به گوش جان بشنوید که فرمود: «یکی را که عادت بوَد راستی/خطایی رود، درگذارند از او/و گر نامور شد به قولِ دروغ/دگر راست باور ندارند از او»