خودکفایی تجلی خودباوری ملی
مهدی جعفری کاکلکی (فعال اجتماعی)خودکفایی درتولید واستفاده ازکالاهای داخلی معیاری ازخودباوری مردم از توانمندیهای داخلی وملی است.زمانی که مردم دریابند که خود قادرند با استفاده ازامکانات واستعدادهای خویش دست به تولید و خودکفایی بزنند و بی نیازی از واردات خارجی شوند آنگاه میتوان گفت به اقتدار اقتصادی،شکوفایی استعدادها وخلاقیتها دست یافته ایم.خودکفایی علاوه بر افزایش بینش ملی وتجربه درراستای خودباوری در پارامترهای مهم رشد اقتصادی از جمله نرخ تورم اقتصادی ،رشد کارآفرینی،صادرات وجذب سرمایهگذاریهای داخلی وخارجی نقش اساسی را بازی میکند.زمانی که کشوری با اتکا به منابع انسانی واقتصادی خویش گام در راه تولید وتوسعه صنایع مادر وجانبی میگذارد ومردم به عنوان حامیان اقتصادی ومعنوی صنایع کشورعملکرد مدیران را مورد تشویق ومصرف خود را کالاهای داخلی قرار میدهند؛ در واقع با حفظ نقدینگی معقول درکشور؛بازار اشتغال توسعه پیدا کرده واز ثمره ی اقتصادی تولید وچرخه ی نقدینگی در کشور به رشد اقتصادی بدون تورم (یا تورم بسیار کم)دست پیدا میکند و نیاز کمتری به خروج ارز از کشور پیدا میکند.
وابستگی به ارز جهت اداره ی امور اقتصادی کشور و خروج هرچه بیشتر آن از کشور به معنای رکود در تولید وکاهش ارزش پول رایج داخلی در مقابل ارزهای بین المللی بوده و از آنجا که روند اموراقتصاد بین المللی کشور تا حد زیادی متأثراز موضوعات سیاسی میباشد هر گونه تنش و التهاب در روابط خارجی برروی قیمت ارز نیزاثرگذارمی شود که درصورت وقوع چنین حالتی و عدم کنترل سریع آن بی رونقی اقتصاد و تولید داخلی را به همراه خواهد داشت.
طی چند سال گذشته با رشد آمار بیکاری، تحریمها ونوسانات شاخصهای کلان درآمد اقتصادی ازجمله بورس، قیمت نفت، طلا و ارز چشم اندازها و سیاستهای کلان اقتصادی کشور در راستای خودکفایی در تولید وارتقاء فرهنگ مصرف تولیدات داخلی پی ریزی شده و شعار ملی اقتصاد بدون نفت با نیت ایجاد بسترهای لازم جهت توسعه و استقلال اقتصاد داخلی مطرح شده است.
بی شک نمیتوان بگوییم که درتولید داخلی از نظر مدیریت کمی وکیفی در شرایط بسیار مطلوب هستیم ولی باشرایط وظرفیتهای کنونی و نیاز کشور به تحول مدرن اقتصادی میتوان به نتایج مثمرثمری دست یافت.مهمترین موانع وکاستیها دربرندسازی تولیدات داخلی عدم حمایت از تولید کننده داخلی و مهیا نبودن تکنولوژی روز درامرتولید است که دربسیاری موارد مربوط به مجوزات و قوانین پیچیده اداری میشود و سبب میشود تولیدکننده با بی رغبتی و انگیزه به کار تولید پردازد بی آنکه به کیفیت و جلب مشتری توجه کند و یا اینکه تولید را متوقف و سرمایه خود را در کسب و کاری دیگر قرار دهد.خروج تولید کننده داخلی از بازار به معنی ورود بیرویه واردات و تصرف بازار داخلی با کالای خارجی است و در شرایط حادتر حتی کمبود و نوسانات قیمت را در کالاهای اساسی مردم به همراه دارد.آنچه که گاهی در مورد بی کیفیتی وکمبود کالاهای اساسی مردم در کشور میشنویم دلیل محکمی بر نادیده گرفتن و تضعیف کردن تولید کننده و محصولات تولیدی داخلی با توجه به قابلیتها و منابع مطلوب موجود است که در نهایت به عدم مدیریت و کنترل صحیح و علمی برمیگردد.
امروزه با توجه به ضعف و بحرانهای پی در پی اقتصادی به ویژه در بازارهای کلان اقتصادی، نظام اقتصادی کشور نیازمند درک مدیریت مدرنتر در بازار تولید و عرضه و تقاضا است که رمز دست یابی به خودکفایی و حفظ جایگاه اقتصادی کشور در صحنههای بینالمللی است. بهترین روش مدیریت مدرن، مدیریت کمی و کیفی تولیدات داخلی و جلب نظر مردم و نظارت وپیاده سازی استانداردها ی نوین وجهانی در تولیدات است.استاندارد سازی تولیدات علاوه بر برندسازی، تولید را در داخل به صرفه کرده و حتی میتوان در بازارهای جهانی به رقابت با برندهای معروف پرداخت.طی چند سال گذشته با افزایش شرکتهای دانش بنیان ودستاوردهای نوین تا حد زیادی کشور در مسیر خودکفایی از واردات و بومی شدن بازار تولید گام برداشته ولی هنوز صنایع وظرفیتهای تولیدی این امکان را دارند که میزان فعلی را تولید و کیفیت را بطور مضاعف افزایش دهند و درکنارآن نباید تبلیغات وفرهنگ سازی مصرف تولیدات داخلی فراموش شود.