پزشک جمهور برای ایران
رضا صادقیان( روزنامه‌نگار)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2453
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


شعر وادبیات در زمان پیش از مشروطه

در زمان قاجار وضع شعر و ادبیات متفاوت از دوره قبل از خود بود. سروسامان دادن به وضع کشور توسط آغامحمدخان قاجار و ایجاد آرامش نسبی، خود زمینه‌ساز رشد نثر و شعر بود. فتحعلی شاه اهل تشریفات بود و به شاعران خلعت می‌داد. بعضی شاهان مثل فتحعلی‌شاه و ناصرالدین‌شاه دستی در شعر و نوشتن داشتند. قائم مقام فراهانی اهل نویسندگی بود و نویسندگان و منشییان را تشویق به نثر شیوا و روان می‌کرد و شاهزاده‌های قاجاری هم شعر و ادبیات می‌آموختند. 
اوایل دوره قاجار شاعران بیشتر مشغول مدح وستایش قدرتمداران و دلخوش به همین وصف‌های دروغین و تملق‌آمیز و.... بودند، اما بر اثر ارتباط با اروپا و نفوذ نسبی تجدد، نثر گذشته نمی‌توانست پابرجا و بدون تاثیر بماند. کم کم عبارات و الفاظ مبالغه‌آمیز و پر زرق وبرق کمرنگ‌تر شد.  قائم مقام در این راه تلاش کرد و چون مقام بالای حکومتی هم داشت تاثیر قابل توجهی بر دیگران در تغییر سبک رایج داشت. اما طبق معمول کسانی مثل میرزا آقاسی و دیگر درباریان با وی سر ناسازگاری داشتند و دودستگی راه انداختند و حتی علیه اقدامات عباس میرزا کارشکنی می‌کردند. قائم مقام در این باره می‌نویسد:«می‎فرمایند پلوهای قند و ماش و قدح‌های افشره و آش شماست که حضرات را ‌هار کرده است. اسب عربی بی‌اندازه جو نمی‌خورد و اخته قزاقی اگر ده من جو یکجا بخورد بد مستی نمی‌کند، خلاف دودرغه(دورگه)که تا قدری جو زیاد دید و در قوروق(قرق)بی مانع چرید، اول لگد به مهتری که تیمارش می‌کند می‌زند». مخالفان قائم مقام منتظر فرصت بودند. فتحعلی شاه به آذربایجان رفت و با روحانیون، اعیان، رجال و... درباره ادامه جنگ یا صلح با روس‌ها جلسه مشورتی تشکیل داد که در این جلسه برخلاف نظر دیگران، قائم مقام با توجه به عدم توان مالی و نظامی گفت بهتر است که با روس‌ها صلح کنیم.
 هیاهویی به پا شد و قائم مقام را متهم به عامل روس بودن کردند و از کار برکنار و جنگ را ادامه دادند؛ در نهایت هم ایران شکست خورد و قرارداد ظالمانه با روس منعقد شد. آن گاه پی بردند که حق با درایت دیپلماتیک قائم مقام بود نه کسانی که می‌خواستند جهادگرانه روسیه را شکست دهند. 
همین قماش مردم با کمک درباریان قائم مقام و عباس میرزا را راحت نمی‌گذاشتند تا شاید بتوانند مملکت را با تدبیر و دیپلماسی از گزند قدرت‌های رقیب نظیر انگلیس، روس و فرانسه مصون نگهدارند. گرچه تا زمان مظفرالدین‌شاه در دوران پیش از مشروطه تحول چشمگیری در شعر و ادبیات صورت نگرفته بود اما نمی‌توان منکر اثر اقدامات تدریجی و زمینه سازی نظیر نثر روان قائم مقام و اقدامات مترقیانه عباس میرزا و تاثیر ایجاد دارالفنون به همت امیرکبیر شد و ایجاد چاپخانه‌های سنگی و ترجمه بعضی آثار و مراودات با اروپا و چاپ روزنامه و نثر ساده سفرنامه ناصرالدین شاه و خاطرات اعتمادالسلطنه را نادیده گرفت. از نظر مضمون اجتماعی هم بعضی شخصیت‌های مترقی نظیر حزین لاهیجی، عبداللطیف شوشتری، میرزا طالب، فتحعلی آخوند زاده و... با آگاهی از رشد و ترقی و آزادی و دمکراسی ممالک دیگر نثر و شعر رایج ایران را مورد انتقاد قرار دادند که اینگونه شعر و ادبیات مدیحه سرا و ستایشگر چه ثمره‌ای برای حال مردم و جامعه دارد. این روشنگری‌ها همراه با تحولاتی که زیر پوست جامعه ادامه داشت و رفت و آمدها و سفرهایی که به ممالک دیگر می‌شد و جنبش آزادی‌خواهی و تحولاتی که از ممالک غربی شنیده و دیده می‌شد اثر خود را بر ادبیات ایران گذاشت و شاعران و نویسندگان هم سعی بر تحول در محتوای اجتماعی  و هم در ساده و روان‌نویسی  کردند که بالاخره در دوره مشروطیت به بار نشست.