پزشک جمهور برای ایران
رضا صادقیان( روزنامه‌نگار)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2453
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


درنگی بر دفتر شعر «روی صندلی ماه» غلام امینی دومشهری

شلیک کنم به سمت تمام کلمات دنیا

فیض شریفی (منتقد و پژوهشگر ادبیات)

این دفتر دربردارنده ۳۲ شعر سپید کوتاه، متوسط و بلند است. به نظر می‌رسد که برخی از اشعار این دفتر در مایه‌های مذهبی و آیینی به تدارک در آمده‌اند. به همین دلیل تم مرگ و اضطراب در رگرگه‌های این سروده‌ها موج می‌زند: «دوست دارم/سه ساله بشوم/سیلی بخورم/در خرابه بمیرم/این روزها...خیلی می‌ترسم/شمرهای ذوالجوشن چقدر زیاد شده‌اند.»(صص ۶ و ۷) یا: «موهای تو سالی ست/که تمام روزهایش فقط عصرهای پنج شنبه است/می رود به بهشت زهرا/ تا خودش را شانه کند». (ص ۹) همچنین: «نذر کرده‌ام دخیل ببندم.../به چشمان تیر خورده ات/به دست‌های افتادهات/به آب‌های ریخته کنار فرات...!». (ص ۱۹) و همچنین، صدای انفجار مین است و تفنگ که در ذهن و عین شاعر طنین می‌اندازد و او را دچار رعشه‌های مرگ می‌کند: «بیا بگو/پایم را روی کدام مین بگذارم/ که جهان منفجر شود اندوه نداشتنت.../ما را خواهد کشت». (ص ۲۰) کلمات و ترکیب‌هایی هم که شاعر در میان سطرها می‌آورد اغلب در حال و هوای مرگ و جنگ و انقلاب اسلامی و تب و تاب و تنشی است که سرتاپای شاعر را فراگرفته است: «ساقط، قلب تیر خورده، حکومت نظامی خواب‌ها، چشمان تیر خورده، سیم خاردار، سرکوب انقلاب موهای تو، زلزله‌های جهان، چفیه، تانک‌های عراقی، مشهد چشمان...». امینی البته در تمام سروده‌هایش به این شیوه عمل نمی‌کند؛ گاهی به نرمی و انعطاف جنگ را به چالش می‌اندازد: «می‌خواهم تمام تفنگ‌ها را به دریا بیندازم/کمان رابین هود را بردارم/شلیک کنم به سمت تمام کلمات دنیا/هیچ کلمه‌ای راضی نشد/تا من بتوانم به تو بگویم:/ دوستت دارم» (ص ۴۹) شعر پایانی امینی مانیفست او را تکمیل می‌کند. 
او در این شعر و شعرهای مانند این با کلمات آیینی و جنگی و مذهبی توازن و تعادلی میان نگاه عاشقانه و حماسی خود ایجاد می‌کند: «دست در موهایت که می‌کشم/تمام میدان‌های مین گذاری شده‌ی جهان باز می‌شوند/بدون ‌این‌که سربازی در من کشته شود». (ص ۵۸) از نگاه من، همین نگره، شاعر را رستگار می‌کند.