فرهنگستان پس از انقلاب و رایانک مالشی
قاسم رمضانیان (نویسنده و پژوهشگر)باید اذعان داشت که داوری و ارزشگذاری بر عملکرد فرهنگستان پس از انقلاب آن گاه میسر است که دوران آن سپری شده باشد. آن گاه دیگرانی از پس ما میآیندکه غربالی به دست دارند و مهر و عتاب بیجهت نسبت به کسی ندارند و ضمنا دروغ و تعارف هم سرشان نمیشود! آن روز سره از ناسره تفکیک میشود و ارزش و بهای واقعی همه معلوم خواهد شد! ...اما آنچه در یک ارزیابی شتابزده در کارنامه چهل وچند ساله فرهنگستان پس از انقلاب میتوان بر آن انگشت نهاد؛ اشاره به فرهنگستانی است که با وجود داشتن حمایت تمامقد مجموعه نظام و برخورداری از بودجههای درخور توجه که همه ساله بر میزان آن افزوده میشود، مبرا از کم وکاستیها و بیراهه رویهای دو فرهنگستان قبل نبوده و دستاوردهای آن به لحاظ کیفی هرگز به اندازههای فرهنگستان اول نرسیده است.... اگر بخشی از واژههای تولیدی فرهنگستان دوم را طنزنویسان در نشریات فکاهی خود دست میانداختند و به سخره میگرفتند، این فرهنگستان نیز آن اندازه گزک به دست فضاهای مجازی داده است که مرتب واژگان مصوب آن را به ریشخند بگیرند و آنها را دستمایه هجو و تمسخر خویش قرار دهند. واژگانی چون«برگک» به جای چیپس«جانپاس» به جای بادیگارد «پی غذا» به جای دسر...و «نمونک» به جای ماکت!! راستی کدامین عضو فرهنگستان حاضر است برود در یک مغازه تبلتفروشی و به مغازهدار بگوید: «بی زحمت «رایانک مالشی»تان رابدهید ببینم!! و در صورت چنین تقاضایی آیا فروشنده را در زمینه مسایل غیراخلاقی دچار سوءتفاهم نخواهد کرد؟!