سیاوش کسرایی، سراینده آرش کمانگیر
کسرایی، دانشآموخته دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و سالیان دراز در حزب توده ایران فعالیت داشت و از اعضای کانون نویسندگان و از فعالان سیاسی چپگرای تاریخ معاصر ایران بود. او سُراینده منظومه «آرش کمانگیر» نخستین منظومه حماسی نیمایی است و یکی از شاگردان نیمایوشیج بود که بهسبک شعر او وفادار ماند. از جمله مجموعه شعرهای بهجای مانده از کسرایی میتوان به مجموعه شعر «آوا، مهره سرخ، در هوای مرغ آمین، هدیه برای خاک، تراشههای تبر، خانگی، با دماوند خاموش و خون سیاوش» اشاره کرد. روابط اجتماعی گسترده، مصاحبت و همیاری از خصوصیات زندگی او بود. در بین چهرههای ادبی، هوشنگ ابتهاج، احمدرضا احمدی، محمود اعتمادزاده (م.ا.بهآذین) ایرج افشار، فروغ فرخزاد، مرتضی کیوان، شاهرخ مسکوب، فریدون مشیری، نادر نادرپور، نیمایوشیج و ابراهیم یونسی از نزدیکان او بودند. از اوایل دهه ۱۳۴۰ تا اوایل دهه ۱۳۶۰ تقریبا هر روز، در دفتر و در منزلش محیطی باز برای دورهمآیی فراهم بود. کسرایی در زمستان سال ۱۳۶۱ به همراه خانوادهاش از طریق زاهدان از ایران خارج شد؛ ابتدا در کابل و سپس در مسکو و پس از فروپاشی شوروی به وین مهاجرت کرد. پس از خروج از ایران و در طول اقامتش در افغانستان، در رادیو زحمتکشان که از شهر کابل پخش میشد، مشغول به فعالیت شد. او از «نسل چهارم» و از آخرین نسل مهاجران ایرانی به شوروی بود که از سال ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۵ در آنجا زندگی کرد، اما از زندگی در شوروی رنج میکشید که تجربه درونی و رنج روحی خود را در سروده «دلم هوای آفتاب میکند» را وصف کرده است. سیاوش کسرایی در ۶۹ سالگی و در حالی که سخت دلتنگ ایران بود، درگذشت و در «بخش هنرمندان» گورستان مرکزی وین به خاک سپرده شد.