همدلی از عمر کوتاه ازدواج در ایران گزارش میدهد
رشد ۳۹درصدی طلاق در زندگیهای کمتر از یک سال
همدلی| در سالهای اخیر عمر زندگیهای مشترک روند نزولی یافته است، به نحوی که جوهر مهر ازدواج بسیاری از زوجها هنوز خشک نشده، مهر طلاق بر زندگیشان زده میشود.
زندگی برخی از زوجها در ایران آنقدر کوتاه شده است که حتی به یک سال هم نمیرسد؛ جوریکه برخی قبل از این که فرصت چیدمان وسایل منزلشان را پیدا کنند، عمر زندگی مشترکشان تمام شده است. تازهترین گزارش مرکز آمار ایران نیز به کوتاهی عمر زندگی مشترک بسیاری از زوجین صحه میگذارد. دیروز مرکز آمار ایران از رشد ۳۹ درصدی طلاق در زوجهایی خبر داد که کمتر از یک سال از زندگی مشترکشان میگذرد. مطابق با گزارش منتشر شده توسط مرکز آمار ایران، تعداد طلاق ثبت شده با مدت ازدواج کمتر از یک سال از ۲۱۹۸طلاق در بهار سال جاری با رشد ۳۹درصدی به ۳۰۶۸طلاق در تابستان ۹۹ رسیده است. اگرچه آمار طلاق در ایران سالهاست روی مدار شتاب است و سال به سال روند افزایشی را نیز طی میکند، اما رشد ۳۹درصدی طلاق در بین افرادی که کمتر از یک سال از زندگی مشترکشان میگذرد، آن هم فقط در طی چند ماه، زنگ هشداری هم برای خانوادهها و هم نهادهایی است که بدون بررسیهای علمی و فراهم کردن زمینه ازدواجهای درست و پایدار فقط با مشوقهای کوتاه مدت به دنبال بالا بردن آمار ازدواج به هر قیمتی هستتد.
فراز و نشیب اردواج در جامعه ایران
یک روانشناس بالینی با اشاره به روند طلاق در جامعه ایران به همدلی گفت:«موضوع طلاق در جامعه ایران همواره با افراط و تفریط همراه بوده است. زمانی طلاق در جامعه زشت و نادرست تلقی میشد، جوریکه این باور که زن باید با لباس سفید به خانه بخت برود و با کفن از آنجا خارج شود، در بین بخش زیادی از جامعه رایج بود و در آن فضا زوجین با مشکلات فراوانی که داشتند زندگی زناشویی خود را برهم نمیزدند تا دید دیگران به آنها عوض نشود، اما اکنون برخلاف آن سختگیریهای گذشته، بهخاطر تغییر در نگرش جامعه نسبت به امر طلاق، جدایی زوجین دیگر تابو نیست و بسیاری از آنان با ظهور اختلافات اولیه بهجدایی و طلاق فکر میکنند. روشن است که هم آن سماجت قدیمیها و هم این عجول بودن امروزیها برای ادامه یا پایان دادن به زندگی مشترک آسیبزا است و همان افراط و تفریطی است که در ابتدا از آن نام بردم.»
الهام نشیبی افزود:«ازدواج مرحله مهمی از زندگی است که پایداری و موفقیتآمیز بودن آن مستلزم کسب مهارتهای لازم است. بدیهی است اگر آگاهی و مهارتهایی لازم برای ورود به این مرحله از زندگی را کسب نکرده باشیم نمیتوانیم وارد آن شویم یا در صورت وارد شدن و انجام آن نیز نمیتوانیم نسبت به تداوم آن خوشبین باشیم.»
وی با بیان اینکه ازدواج با وجود این که یک کلمه است اما ابعاد زیادی دارد، گفت:ـازدواج یک عامل تک بعدی نیست که موفقیت یا عدمموفقیت در آن را بتوان به یک یا دو عامل ربط داد. ازدواج یک موضوع گسترده و فراگیر است و موضوعات مختلفی آن را تحت تاثیر قرار میدهند. اما بلوغ، شناخت و آگاهی زوجها نسبت به مسئولیت و تعهدی که پذیرفتند یکی از شرطهای لازم ازدواجهای موفق است.»
ضرورت آموزش قبل از ازدواج
این روانشناس با اشاره به نقش آموزشهای قبل از ازدواج افزود:«دسترسی به آموزشهای قبل از ازدواج میتواند جوانان را به مقوله ازدواج و وظایف و مسئولیت هر فرد در ازدواج و نهاد خانواده آگاه کند. متاسفانه در کشور ما آموزش خاصی در این زمینه صورت نمیگیرد، فقط آموزشهای کوتاهی در مراحل اولیه ازدواج انجام میگیرد که نمیتواند چندان تاثیرگذار باشد، چرا که آموزش ازدواج مانند هر آموزش دیگر باید به نحوی صورت بگیرد که در ذهن طرفین نهادینه شود، نه به صورت تیتروار بیان و در یک یا دو جلسه محدود خلاصه شود. بدیهی است در آموزشهای قبل از ازدواج باید از تمامی ظرفیتهای موجود از جمله مدارس، دانشگاهها، رسانهها، سازمانهای غیر دولتی و ... بهره گرفت.» نشیبی در مورد نقش همسرگزینی درست گفت:«قدم اول در یک ازدواج موفق صرفنظر از بلوغ فیزیکی و عقلی، همسرگزینی به شیوه صحیح است. اگر زوجها در انتخاب همسر فاکتورها و المانها درست را مدنظر قرار دهند میتوانند امیدوار باشند قدم اول را درست برداشتهاند. البته ناگفته نماند در مواردی همسرگزینی به شیوه صحیح صورت گرفته، ولی به دلیل نداشتن آگاهی و مهارتهای لازم برای ایفای نقش همسری از سوی زوجین، آنان در تعاملات زناشویی دچار مشکلات جدی شدهاند و حتی به طلاق نیز انجامیده است. همسر گزینی صحیح شرط لازم است، اما شرط کافی نیست.» این کارشناس ارشد روانشناسی به پژوهشی در دانشگاه الزهرا در مورد ازدواج اشاره کرد و افزود:«پژوهشگران دانشگاه الزهرا در یک مطالعه فراتحلیل نتایج پژوهشهایی را که در بازه زمانی ۱۳۷۷ تا ۱۳۹۷، با موضوع ازدواج و طلاق انجام گرفته، مورد بررسی قرار دادند. بررسی نتایج پژوهشهای دو دهه اخیر نشان داد «همسرگزینی نادرست»، «نقص دانش و مهارت همسران»، «عملکرد نامطلوب همسران» و «شرایط نامطلوب اقتصادی» باعث طلاق در خانوادهها شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که در حوزه ازدواج و آموزشهای قبل از ازدواج در کشور درست و قوی عمل نشده است. بدیهی است میتوان با اجرای دورههای آموزشی و مشاورهای از سوی نهادهای مسئول و الزام زوجین به شرکت در آن گامهایی در کاهش پدیده طلاق برداشت.»